راهنمای کتاب

Search
Close this search box.

جلد سخت برای کتاب؛ منطق دارد یا ندارد؟

محسن مهدی بهشت
کتابهایی که می خوانیم

کتابی که در تصویر می‌بینید، یکی از نسخه‌های هری‌ پاتر است. در ۹۶۰ صفحه و وزن ۵۵۰ گرم. یعنی هر برگ کمی بیشتر از نیم گرم. فکر می‌کنید این کتاب اگر در ایران به چاپ برسد، وزنش چقدر خواهد شد؟ چرا در ایران همین که کتابی به طور مثال اوراقش بیشتر از ۳۰۰ صفحه می‌شود، جلدش سخت (هارد کاور) می‌شود؟

ببینید، کتابی که با پول من خواننده خریداری می‌شود، حداکثر شاید در طول زندگیش دست ده نفر برسد و خوانده ‌شود و بعد در قفسه‌ی کتاب‌ها جا خوش کند. گیرم جلدش هم پاره بشود. من اگر خیلی وسواس کتاب داشته باشم باید آن را بردارم و ببرم بدهم به یک صحافی که برایم جلد کند. پارگی جلد (البته اگر باشد که در بسیاری موارد نیست)، مشکل من است. می توانم مواظب باشم که پاره نشود. این کتاب را اگر کتابخانه ها بخرند چون استفاده‌ی زیاد دارند باید بدهند که صحاف جلدشان را سخت کند.

کتاب با جلد ساده به مراتب ارزانتر است و چه بسا خریدار را جذب هم بکند. کاغذ این کتاب کاهی است. اصلن بر خلاف صفحات سفید و نفیس کتاب‌های ایرانی، چشم را هم آزار نمی‌دهد. یکی از علل سبکی کتاب هم، همین کاهی بودن اوراق آن است و به این شکل باز هم ارزانتر تمام می‌شود.

حالا این که ناشران ایرانی چه اصراری دارند کاغذ سفید و جلد سخت به کار ببرند و در نتیجه کتاب هم سنگین بشود و هم گران، من یکی نمی فهمم! آیا کتاب با کاغذ کاهی و جلد ساده ارزانتر تمام نمی‌شود و فروشش بیشتر؟

مگر این‌که فرض کنیم: چون آمار کتاب‌خوانان میهنمان کمی تا قسمتی رقم قابل توجهی را تشکیل نمی‌دهد و کتابی در تیراژ ۱۰۰۰ نسخه چند سال در کتاب‌فروشی‌ها خاک می‌خورد، باید جلد سخت داشته باشند، تا هرآینه خدای نخواسته خریداری برایش پیدا بشود، حداقل جلدش سالم باشد! گیرم کثیف شده باشد که با دستمالی مرطوب آن هم تمیز می‌شود. من جز این دلیلی نمی‌بینم. در ضمن برای این کثیف نشدن هم به تازگی تدبیری اندیشیده شده و کتاب داخل یک لایهی نایلونی پیچیده میشود. به طوری که نمی توان در  کتاب‌فروشی‌ ورقش زد.

راستش آخرین کتابی که من به این شکل خواندم، آنقدر مرا آزار داد که عطای خریدن هرچه کتاب جلد سخت را به خواندنش بخشیدم. مگر در همان آغاز خواندن جلدش را جدا کنم و در پایان دوباره بچسبانم. کتابی که نتوانی دراز بکشی و یا لم بدهی و راحت آن را با یک دستت بگیری و بخوانی، چه لذتی دارد؟ بگذریم از کتاب‌هایی چون دن آرام با برگردان احمد شاملو که واویلاست و کلن برای خواندنش باید از رحل کتاب استفاده کرد.

امیدوارم کسی از ناشران یا آشنایان آنان از این درگاه بگذرد و بگوید چرا؟

————
*با اندک ویرایش

همرسانی کنید:

مطالب وابسته