راهنمای کتاب

Search
Close this search box.

حیات اقتصادی ایرانیان در دوره مشروطه

فاطمه یاقوتی
مجله آینه پژوهش،
شماره ۱۶۰

حیات اقتصادی ایرانیان در دوره مشروطه
سمیه توحیدلو
تهران: هرمس، ۱۳۹۵

اشاره

«توسعه در تاریخ ایران همواره بی‌ثبات بوده است.» شاید این تنها فصل مشترک تمام تحلیل‌های توسعه‌ای اندیشمندان و مورخان خاورمیانه با وجود همه اختلاف‌نظرهایشان باشد. خیزش نهادهای مدرن ایران در برهه‌ای روی ‌داد که بسیاری از کشورها هنوز با مفهوم مشروطه و مجلس آشنایی نداشتند. اما با این ‌حال در ادامه مسیر توسعه ایرانیان از بسیاری کشورهای هم‌رده خود بازماندند. این اثر پژوهشی درباره رفتار اقتصادی ایرانیان در دوره مشروطه و همزمان با خیزش نهادهای مدرن و نهادهای اقتصادی است. مشروطه در این موقعیت از ابتدای سلطنت ناصرالدین شاه تا صدراعظمی امیرکبیر، قائم‌مقام و غیره تا ۱۹۰۶ زمان صدور فرمان مشروطیت است. در این بازه زمانی باید علل‌ ناکامی ایران در مسیر توسعه و تشکیل ثروت را بررسی کرد. کتاب دربردارندهٔ چهار فصل است.

فصل اول: رویکردهای نظری و روشی
آنچه برای پژوهشگر در ابتدای کار مورد توجه بوده، دلایل نرسیدن به توسعه مطلوب با وجود تکنیک و برنامه‌های متعدد توسعه در خلال سالیان مختلف در دوره‌های متعدد تاریخی بوده است. با این پیش‌فرض به گفته نویسنده دو سؤال اساسی که در طول یکدیگر قرار داشتند مطرح شد. اول چرایی شکل‌نگرفتن «روح سرمایه‌داری» در جامعه ایرانی با وجود بهره‌مندی از نمادهای سرمایه‌دارانه بود و دوم که به نوعی مقدمه و زمینه ورود به سؤال پیشین قلمداد می‌شد، توصیفی از رفتار و حیات اقتصادی ایرانیان بود. مسئله‌ای که به دلیل غفلت تاریخ از پرداختن به سوژه‌های انسانی کمتر بدان توجه شده است. با توجه به همین پرسش‌ها است که می‌توان گفت کار به لحاظ نظری و روشی، دنباله‌روی پژوهش‌های اخلاق اقتصادی ادیان وِبِر و مهم‌ترین کار ایشان «اخلاق پروتستان و روح سرمایه‌داری» است که برای تکمیل نواقص و رفع اشکالات کار وِبِر از ظرفیت‌های نظری نوبلیستِ نئونهادگرای اقتصادی، داگلاس نورث استفاده شده است.

فصل دوم: حیات اقتصادی ایرانیان
همان‌طور که گفته شد، مهم‌ترین هدف از نگارش این کتاب پرداختن به خصایص فردی و کنش‌هایی است که به صورت غیرمستقیم می‌توانسته است بر افعال اقتصادی مردم عصر مشروطه تأثیرگذار باشد، به‌ویژه اینکه در این دوره شاهد شکل‌گیری نهادهای اقتصادی‌ای بوده‌ایم که پژوهشگر مدعی است کمتر کتابی به صورت مدون و کامل به آنها پرداخته است. نویسنده برای شرح زمینه‌های اقتصادی آن دوران به توصیف نحوه تجارت، وضعیت صنعت، اوضاع پولی و مالی در جامعه (وضعیت قران، بالا و پایین شدن‌های قیمت نقره و مسئله نرخ‌های برابری قران با پول‌های خارجی)، وضعیت کشاورزی و زمین‌داری و نهادها و سازمان‌های اقتصادی اعم از بانک‌ها، گمرکات، مالیات‌ها، شرکت‌های داخلی و خارجی پرداخته است. در ادامه نیز به خصوصیات فردی و اجتماعی در قالب طبقه‌بندی‌های متعدد اجتماعی و سبک زندگی هر کدام از طبقات نظر کرده و به توصیف سبد مصرفی و درآمدی خانوار پرداخته است. به‌دست‌آوردن تخمینی از وضعیت تورم و نحوه معیشت ایرانیان از اهداف نهایی این بخش از کتاب بوده است.

فصل سوم: خلقیات ایرانی
مقایسه خصوصیات اخلاقی ایرانیان با اخلاقیات ذکرشده در تحلیل وبر از اخلاق پروتستان (در قالب کنش‌های انسانی و رابطه وی با خدا، خویشتن، انسان‌های دیگر، طبیعت و نسبت ایشان با اقتصاد) در فصل سوم آورده شده است. نویسنده با توجه به همان مفاهیم اولیه و تفاوت‌هایی که در انواع اخلاق پروتستانی از منظر اقتصاد به دست آورده و با نظر به مطالعاتی که در کتب تاریخی، سفرنامه‌ها، خاطرات و دیگر اسناد موجود از آن دوران انجام داده، شاخص‌هایی از قواعد اخلاق ایرانیان فراهم کرده است؛ قواعدی که روایتگر ویژگی اخلاقی ایرانی است و در وهله اول قرار است به پرسش «چگونگی حیات اقتصادی ایرانیان» که در فصل دوم ناتمام مانده پاسخ دهد.

از میان خصائص مختلفی که در اسناد تاریخی به جای مانده است برخی جنبه های این اخلاق رخ می‌نماید: تعهد به مذهب، تقدیرگرایی، پایبندی به امور فرامادی، بی‌ارزش‌بودن زمان، غنیمت‌شمردن، خدمتکاری، سنت قرض‌گرفتن؛ با کمک مطالعات تاریخی انجام‌شده در این کتاب خصوصیات اخلاقی ایرانی ذیل مفاهیم کلیدی دسته‌بندی و با سنخ آرمان پروتستانی در چندین جدول مقایسه شده است.

فصل چهارم: اخلاق اقتصادی ایرانیان
بیرون‌آوردن قواعد رفتاری و اخلاقی مرتبط با اقتصاد و تطبیق آن با سنخ‌های آرمانی و همین طور دسته‌بندی، کدگذاری و مقوله‌سازی‌های صورت‌گرفته باعث تقسیم‌بندی خصائص رفتاری به چهار دسته عمده با عنوان تقدیرگرایی، سازگاری، محافظه‌کاری و امنیت‌خواهی شده است.

نویسنده معتقد است آنچه بسیار در متون بدان اشاره شده موضوع عدالت است. موضوعی که با تعاریف متعددی در رسائل (عهد مشروطه) یافت می‌شود، اما آنچه در میان تمامی آنها به‌ گونه‌ای اشتراک دارد و مورد توجه اغلب متشرعین تا حتی روشنفکران نیز قرار گرفته، مفهوم عدالت در معنای حفظ توازن است. قرار‌گرفتن هر چیزی بر جای خویش معنایی است که برای مفهوم عدالت از حکمت یونانی افلاطون در کتاب جمهوری تا فقه دوره مشروطه جاری بوده و اینکه اگر شاه در جای خود و رعیت در جایگاه خویش قرار گیرد، عین عدالت است نیز جزء باور بسیاری می‌شود.

این مفهوم نمی‌تواند مقابله با ظلم را برساند. توازن برای ایرانیان، نه تلاش برای قرار‌گرفتن در جایگاهی که باید باشند که تلاش برای نگهداری هر چیز در جایگاه موجود بوده است. امری که چه به لحاظ دینی و چه به لحاظ رفتار عملی در میان ایشان درونی شده بود. چنین نوع نگاهی نوعی ایستایی و نظم‌خواهی را برای ایشان به وجود آورده بود؛ چیزی که هرگونه تغییرات ساختاری را فراتر رفتن از نظم موجود‌ معنا می‌کرده و از آن سرباز می‌زده است. امری که حتی در صورت انجام کنش‌های اتفاقی و جمعی، به دلیل از‌ دست‌ رفتن نظم قدیم و نرسیدن به نظمی که افراد را در جایگاه خویش بنشاند، باعث علاقه مردم به بازگشت به نظم قدیم شده و حرکت سینوسی ایشان را در نظم‌خواهی و ایستاگرایی توجیه می‌کند. این ایستاگرایی و نظم‌خواهی می‌تواند همان ایده‌ای باشد که تبدیل به نیروهای اخلاقی مذکور شده است. در واقع اگر کلیه خصائص یادشده در میان ایرانیان را بار دیگر قرار باشد توضیح دهیم، قابلیت تبیین با این ایده وجود دارد؛ ایده نظم، ایستاگرایی و حفظ وضعیت موجود.

حتی با نظرکردن در دعوای بین متشرعان و مشروطه خواهان در زمان مشروطه نیز رد پای چنین عدالتی به‌خوبی دیده می‌شود. اینکه باید هرکس در جای خویش باشد و جابه‌جا‌شدن جایگاه زن و مرد، فقیر و غنی، عالم و جاهل، مقلد و مجتهد، مسلمان و کافر امری غیرشرعی است و در رساله معروف شیخ فضل‌الله نوری در مذمت مشروطه و قانون آن دیده می‌شود.

به نظر می‌رسد جامعه ایرانی قدم‌های خوبی برای رسیدن به آستانه رشد و پیشرفت برداشته باشد. حتی در طول تاریخ رفتارها و کنش‌های اقتصادی خوبی هم در میان ایشان دیده می‌شود. آثار سرمایه‌داری نیز در این دوره‌ها خود را نشان داده است، اما نظم مدرن که بوروکراسی و به شکل تصلبی آن قفس آهنین وِبِری یا گردونه خردکننده گیدنزی را به دنبال داشته، چیزی است که وارد جوامع نیازمند نظم شده است. جامعه‌ای که نظم سنتی و باور عمومی و مذهبی هم‌راستای نظم را دارد، به دنبال نظم‌های جدید نخواهد بود. نظم جدید روحیات و فرهنگ‌های جدید کاری را با خود خواهد آورد؛ چیزی که حتی نیازش در باورهای ایرانی نیز خودنمایی نمی‌کند.

—————–
*با ویرایش. مقالات آینه پژوهش را می توانید با مراجعه به این نشانی مطالعه و دریافت کنید.

همرسانی کنید:

مطالب وابسته