زندگی و شعر تندر کیا
نشر آثار و آرای عباس شمسالدین کیا (۱۲۸۸ ـ ۱۳۶۶) مشهور به تندر کیا از نیمۀ نخست دهۀ ۱۳۱۰ تا نیمۀ نخست دهۀ ۱۳۵۰ تداوم داشته است. این آثار افزون بر ادب، به چند زمینۀ مختلف فکری، فرهنگی و تاریخی مربوط میشود. بخش چاپشدۀ آثار و آرای او بیش از ۲۵۰۰ صفحه است. آثار و آرای تندر هم از هنجارهای سنتی و نوـسنتی و هم از معیارهای نوگرایانۀ عصرش دور یا به ظاهر دور بوده است. به عبارت دیگر شمار کسانی که در دهههای ۱۳۱۰ ـ ۱۳۵۰ آنها را نپسندیدهاند، چند ده بار بیشتر از کسانی است که آنها را پسندیدهاند.
راست آن است که سردرآوردن از آثار و آرای این مرد عجیب و مرموز، به سبب فراز و فرودها و هیجانهای وسیع روحی و فکری و طغیانها و بینظمیهای گستردۀ قلمی و کلامی، به ویژه در دورۀ دوم زندگیاش کار آسانی نیست. این کتاب برای شناساندن او دربردارندۀ شش بخش بدین ترتیب است:
۱. نگاهی به زندگی: عباس شمس الدین کیا به سال ۱۲۸۸ در تهران چشم به جهان گشود. آموزشهای ابتدایی و متوسطه را در مدرسههای شرف مظفری و علوم سیاسی به پایان برد. در رشتۀ ادبی از مدرسۀ دارالفنون تصدیق دیپلم گرفت. تحصیلات عالی را در مدرسۀ حقوق و سیاسی آغاز کرد و در سال ۱۳۱۱ دورۀ سه سالۀ این مدرسه را به پایان برد.
از اواخر دورۀ ابتدایی تا پایان دورۀ عالی، یعنی یکی دو سالی قبل از ۱۳۰۰ تا تابستان ۱۳۱۱ به شعرخوانی و شعرگویی رغبت یافت، ذوق شعریاش بالید و در انجمنهای ادبی شرکت کرد. در زمینههای مختلف علمی و ادبی، هم به طور رسمی و هم غیررسمی از حضور و درسهای معلمان و استادانی در سالهای مختلف ابتدایی، متوسطه و دانشگاه بهره برد که از برخی گذرا و از برخی دیگر دقیقتر یاد کرده است، مانند عمیدالشعرای نوری، فاضل خلخالی، میرزا طاهر تنکابنی و … . در اواخر شهریور ۱۳۱۱ به فرانسه رفت. در دانشگاه این شهر دورۀ لیسانس را از نو آغاز کرد و در همان جا وارد دورۀ دکترا شد. در دورۀ دکتر گرایش اقتصاد را برگزید که در آن روزگار از شاخههای رشتۀ حقوق شمرده میشد. تحصیلش را به پایان برد. در دوم مارس سال ۱۹۳۹ با نظر سه تن از استادان دانشکدۀ حقوق دانشگاه پاریس، پایاننامهاش پذیرفته شد. موضوع پایاننامهاش «تاریخ صنایع در ایران» بود.
تندر کیا شورشگری غریب و تکافتاده علیه جریانهای غالب ادبی در دهههای ۱۳۱۰ ـ ۱۳۵۰ محسوب میشود. بیشک او را باید یکی از شگفتآورترین چهرهها در تاریخ شعر فارسی در عهد تجدد دانست. او فقط به شعر اکتفا نمیکرد. در واقع تندر با وجود فراز و فرودها و هیجانهای وسیع فکری و روحی، طغیانها و بینظمیهای پیدرپی قلمی و کلامی، با پشتکاری ملالناپذیر و مجنونوار و با لحنی گاه پیامبرانه در سراسر عمر، طرح خاص خود را که از شعر و ادب درمیگذشت و به فلسفه و عرفان و جهاننگری میرسید، به پیش برد.
او بعد از انقلاب، اندکی مانده به پایان جنگ به بیماری شوم سرطان دچار شد. در سال ۱۳۶۶ به سبب همین بیماری، از شدت درد به اختیار خود خرقۀ شاهینیاش را در تهران، شهری که به آن دلبستگی داشت، تهی کرد.
۲. تحلیلی از آثار: در این بخش هم به آثار آفرینشگرانۀ اصلی تندر، یعنی تیسفون و سلسلۀ شاهینها توجه شده و هم به آثار فرعیتر او. «تیسفون» نمایشنامۀ منظومی است که تندر در تابستان تا زمستان ۱۳۱۰ سروده و تألیف کرده است.
«شاهینها» نخستین دفتر از شاهین او در آبان ۱۳۱۸ در بیست صفحه منتشر شد. شاهینها در سالهای ۱۳۱۸ تا ۱۳۵۴ منتشر میشد و شمارۀ آنها از یک تا پنجاه است. شمارههای ۴۱ تا ۴۵ هیچگاه منتشر نشد. تندر در ۴۵ شاهین منتشر شده از چنین موضوعها و مضمونهایی سخن میگوید: عشق، خدا، طبیعت، زندگی، جوانی، مرگ، تنکامگی، هستی، عرفان، مفاخره، انقلاب، رثا، نوروز، ایران و … .
۳. شناختی از آرا: بخش عمدۀ مجموعه نوشتههای تندر، آرای گونهگون اوست. تندر با روانکاوی میانهای ندارد. به ویژه آرای زیگموند فروید را قالبی و باطل میداند؛ اما خودشناسی را موضوعی پراهمیت در زندگی انسانها تلقی میکند. بخش درخور توجهی از مجموعههای ششم و هفتم شاهین دربارۀ خودشناسی است.
۴. نثرنویسی و واژهورزی: تندر در موارد متعدد، به جستجوی برابرهای فارسی برای کلمهها و اصطلاحهای فرنگی یا حتی کلمههای پذیرفتهشدۀ قدیمی برآمده است. نثر فارسی وی با وجود ویژگیهای خاصش، روان است.
۵. بازتاب آثار و آرا: این بازتابها که به دهههای ۱۳۱۰ ـ ۱۳۸۰ مربوط است، همۀ بازتابها نیست، بلکه در حدی است که نویسنده در جستجوهایش بدانها دست یافته است.
فهرست نام قلمزنانی که در این بخش پنجم فشرده آرا و نظرهای آنان به ترتیب تاریخی درباره آثار تندر کیا آمده است: سعید نفیسی،ابراهیم خواجه نوری، لطفعلی صورتگر، ذبیح الله صفا، ربیع مشفق همدانی، صادق هدایت، علی دشتی، مهدی اخوان ثالث، جلال آل احمد، سیروس طاهباز، ناصر وثوقی، بیژن الهی، اسماعیل نوری علاء، عبدالعلی دست غیب، یدالله رویایی، رضا براهنی، غلامعلی رعدی آذرخشی، مهدی فروغ، امیری فیروزکوهی، حمید زرین کوب، محمدرضا شفیعی کدکنی، پرویز داریوش، سیمین دانشور، فرامرز طالبی، محمد حقوقی، شمس لنگرودی، علی باباچاهی، بهاءالدین خرمشاهی، کامران سپهران، تقی پورنامداریان، مشیت علایی، داریوش اسدی کیارس، علی قنبری، غلامرضا صراف، سید مهدی زرقانی، طیبه طاووسی آرانی، سعید سلطانی طارمی، سعید حمیدیان، سیروس نیرو، قدمعلی سرامی، احمد بیرانوند، محسن صبا، فرشاد سنبل دل، تیمور علی محمدی.
۶. منتخبی از شاهینها: این منتخب در حد پذیرش روزگار بوده است.
شاهین ۴۵: غروب!
آفتاب فرو رفت آسمان سرخ و سیاه شد
دورۀ ماه شد
من هم به آشیانه میروم و خاموش میشوم!
شب است و نیستی، حق، حق، ای همیشه هست مرا بیامرز!
ماه آمد روی البرز!
————————–
*با ویرایش و اندک افزایش