راهنمای کتاب

Search
Close this search box.

چکاوک،
ژان آنوی
ترجمه محسن یَلفانی
از مجموعه “نمایش‌های زمانه”
تهران: جهان کتاب، ۱۳۹۶، ۱۲۴صفحه

چکاوک در میان آثار پرشمار ژان آنوی (۱۹۱۰-۱۹۸۷)، نمایشنامه‌نویس مشهور فرانسوی، جای خاصّی دارد. او با دستمایه رویدادی تاریخی این نمایشنامه را در ۱۹۵۲ نوشته است. چکاوک روایتی مدرن است از یک حماسه ملّی: ژان‌دارک. آنوی از مستندات تاریخی فراتر نمی‌رود و در چند مورد از گزارش روزانۀ محاکمۀ ژان‌دارک، که تا روزگار ما حفظ شده، استفاده می‌کند. بااین‌حال، تصویری که از این قهرمان ملّی و مذهبی فرانسه به دست می‌دهد، تصویر دخترکی است که گویی هم اکنون از میان ما برخاسته، با امیدها و آرزوهای ما دم می‌زند، و با مصیبت‌ها و ترس‌های ما درمی‌افتد. آمیزه‌ای آزاد و پرشور از تاریخ و تخیّل، تابلوی گیرایی از هوشمندی و بدبینی فرانسوی، و سرمشقی برای یک زبان شاعرانۀ تئاتری…

سطرهایی از کتاب:

ژان: ولی من نمی‌خواهم چیزی به پایان برسد. حداقل چنین پایانی را نمی‌خواهم… (راست می‌ایستد و صدا می‌زند.) ای فرشتگان مقدس، سنت میشل! سنت مارگریت! سنت کاترین! اگر میل دارید ساکت بمانید، ولی من روزی متولّد شدم که شما با من حرف زدید. من زندگی نکرده‌ام مگر از آن روز که آنچه شما به من گفتید انجام دادم، سوار بر اسب و شمشیر در دست! ژان همین است و جز این نیست! آن زن وارفته و پُف کرده‌ای که در صومعه نشسته و دارد می‌پوسد، ژان نیست؛ یا آن زنی که آخرین لطف را در حقّش کرده و آزادش کرده‌اند. یا آن که به زنده بودن عادت کرده است…

شما خاموشید، خدای من، و این کشیشان همه با هم حرف می‌زدند و با حرف‌هایشان همه چیز را در ذهن من در هم می‌ریختند… پس خداوندا، من مسئولیت آنچه را که کرده‌ام، به عهده می‌گیرم! همه چیز به گردن خودم! ژان را به تو می‌سپارم! همچنان که بود و همیشه خواهد بود!

سربازانت را صدا بزن، واریک، به تو می‌گویم سربازانت را صدا بزن! فوراً! من توبه‌نامه را انکار می‌کنم، لباس زنانه نخواهم پوشید. آنها می‌توانند آتشم بزنند، می‌توانند جشن بگیرند!

پایان واقعی داستان ژان، پایان واقعی که هیچ وقت پایان نخواهد گرفت، پایانی که وقتی همۀ نام‌های ما از یاد رفته یا با هم قاطی شده‌اند،  بارها و بارها بازگو خواهد شد، حکایت مصیبت‌بار حیوانی که در روئن به دام افتاده، نیست. حکایت چکاوکی است در آسمان باز، حکایت ژان در رنس، در اوج عظمت و افتخار… پایان واقعی داستان ژان سرشار از شادی است. ژان‌دارک داستانی است که با شادی به پایان می‌رسد!

همرسانی کنید:

مطالب وابسته