افسانهها که آینۀ تمامنمای رنجها، آرزوها و نیازهای بشری است، راه درازی پیمودهاند تا به دست ما رسیدهاند.
افسانهها حاوی باورهای عمیق مردم هستند و از اینرو سینه به سینه در زبان جاری و شفاهی مردم نقل میشوند. ماندگاری اسطورهها و افسانهها نیز به دلیل فرهنگ شفاهی مردم است. از دل این افسانهها میتوان به حقیقت تاریخی انسانهایی پی برد که سالیان سال پیش از ما زندگی میکردهاند.
افسانهها به نوعی اسناد تاریخی محسوب میشود و حفظ و نگهداری و جمعآوری آنها یک ضرروت است. فرهنگ جمعآوری این آیینها و افسانه چندان وقتی نیست که باب شده و از اینرو بسیاری از آنها از یادها رفتهاند. آن تعدادی هم باقی مانده است گاه با دستکاریهای غلط مخدوش شدهاند.
در افسانهها هم فضیلت وجود دارد و هم رذیلت. درست مثل واقعیتهای زندگی که نیکی و بدی در کنار یکدیگرند؛ چون انسان همیشه میخواهد به پیروزی و بهروزی برسد، پایانبندی افسانه هم اینگونه است که پس از فرازونشیب و کشمکشهای طولانی سرانجام قهرمان افسانه به تعالی میرسد و ضدقهرمان به تباهی.
افسانهها فقط برای پرکردن اوقات فراغت نیستند، بلکه اینها تاریخ شفاهی مردمی است که راهی برای ثبت وقایع نداشتند جز اینکه به قصه و افسانه پناه ببند. در دنیای افسانهها میتوانیم تصویری دقیق و موجز از زندگی مردمی را ببینیم که در طول هزارهها تنها با اتکا به هوش و دانایی خود توانستهاند با گذر از دورانهای پرتلاطم و پیچیده به عصر و زمانۀ امروز برسند. آنها هوشمندانه تاریخ زندگی خود، آداب و رسوم و شیوههای زیست را در درون افسانهها به امانت گذاشتند و اینگونه توانستند آنها را از گزند روزگار محفوظ دارند.
افسانهها توسط راویان و قصهگویان با زبانی مرسل، یعنی زبانی بیتکلیف و نزدیک به زبان مردم کوچه و بازار روایت میشد.
افسانههای این کتاب در دستهبندی افسانههای اجتماعی، قومی ـ آیینی (کاسپیان و سکایی)، باورهای آیینی، رواندرمانی، طنز اجتماعی ـ اخلاقی و آیینی ـ اجتماعی تقسیم شدهاند. این کتاب دربردارندۀ ۲۵ افسانه مازندرانی است که برخی از آنها عبارتند از: در شمایل گرگ، روباه روباه است، هوشیار زن، مِه مَه خاتون، دهش، گوهر شبچراغ، آل کلاه طلا، زخم سخن و … .
خواندن افسانههای قومهای مختلف ایرانی خالی از لطف نیست و میتواند زیرلایههایی از فرهنگ ایرانی را آشکار کند. ضمن اینکه افسانههای قوم های مختلف ایران مشابهتهایی نیز با هم دارد و از این جهت میتوان به شناخت بیشتر افسانههای مرسومی که هر کدام از ما در ضمیر خود داریم یا به گوشمان خورده کمک کند. نویسنده تلاش کرده افسانهها را در قالب داستان مدرن بنویسد تا برای خواننده امروزی جذابتر و قابل درکتر باشد. کلمات بومی و ناآشنا در پاورقی کتاب به تفصیل توضیح داده شده و این خواندن داستانها را سادهتر میکند.