راهنمای کتاب

Search
Close this search box.

هستی مثل بقیه دخترها نیست

پدیدآورندگان:

فرهاد حسن زاده و شیوا حریری

نویسنده:

فرهاد حسن زاده

ویراستار:

شیوا حریری

سال نشر:

۱۳۸۹

گروه‌بندی سنی:

۱۳ سال به بالا

هستی دوازده سال دارد و ساکن آبادان است. او روحیه عجیبی دارد. کارهای او به هیچوجه به دختران شبیه نیست. او دوست دارد با پسرها فوتبال بازی کند و با دایی جمشید به موتور سواری برود و راندن موتور را از او یاد بگیرد.

دست او در بازی فوتبال شکسته و پدر ناچار است به جای این که برای کار بر روی کشتی اروند راهی ژاپن شود همراه هستی به بیمارستان برود. مادر هستی در آستانه به دنیا آوردن فرزندی است. پدر بیشتر اوقات با هستی رفتار بدی دارد و او را به خاطر کارهایش سرزنش می کند و “ادبار” صدایش می کند، حتی وقتی متوجه می شود که هستی موجب نجاتش شده، زیرا کشتی اروند به دلیل حمله عراق غرق شده است. هستی بقدری ازاین وضع ناراحت است که فکر می کند او فرزند آنان نیست و در ذهن خود سناریوهای گوناگونی می سازد. زمزمه های شروع جنگ هم برخاسته و خانه آن ها بر اثر بمباران ویران شده و آن ها ناچار می شوند به خانه بی بی بروند. خانواده با شدت گرفتن جنگ و با موتور دایی جمشید روانه ماهشهر می شوند. خاله نسرین به آنان می پیوندد، ولی پس از مدتی با عجله می رود. هستی در ماهشهر با لیلا که او هم جنگزده است دوست شده و ازاو جودو یاد می گیرد و برادر لیلا، شاپور هم به او قول می دهد تا از هسته خرما برای هستی چیزی بسازد. هستی دور از چشم خانواده و به کمک برادر لیلا و دوست او موتور را تعمیر می کند و تنهایی راهی آبادان می شود و آنجا با دایی جمشید و خاله نسرین روبرو می شود. پدر هم که نگران غیبت دخترش است، فردای آن روز راهی آبادان می شود. هستی با مشاهده پدر پا به فرار می گذارد. در همین زمان بمباران هم شروع می شود و هستی همراه پدر به گوشه ای پناه می برد و در چنین لحظه هایی پدر راز مهمی را برای او فاش می کند!. هنگام مراجعت هستی و پدر به ماهشهر دایی بسته ای را به هستی می دهد که رزمنده ای در حال مرگ پس از شناختن دایی جمشید به او داده تا به هستی برساند. درون بسته، هسته خرمایی است که با ظرافت برش داده شده و روی آن نام هستی حک شده است.

این داستان برای نوجوانان و جوانانی که روابط غیر صمیمانه ای با والدین خود دارند مناسب است و به آنان کمک می کند تا به والدین خود بیشتراعتماد کنند، با آنان مهربان باشند و بتوانند با همانند سازی با هستی متوجه شوند که در این تصورات اشتباه تنها نیستند. داستان در بیان تلخی ها، سختی ها، بی خانمانی ها و مهاجرت در در دوران جنگ، شکست ها و از دست دادن دوستان و ویژگی روحیه و فرهنگ مردم این خطه بخوبی عمل کرده و توانسته چهره زشت و کریه جنگ را نشان دهد و امید که سبب دوری نوجوانان از جنگ و خشونت شود.

برگرفته از: کتابک

همرسانی کنید:

مطالب وابسته