راهنمای کتاب

Search
Close this search box.

زندگی ورونیکای انگلیسی در هرات

نقیب آروین

روزنامه ۸ صبح

در میان کتاب‌های کتاب‌فروشانِ پیاده‌رونشین کابل، «سه زن هراتی» هم، دیده می‌شود. کتاب‌فروشانِ خسته و بی‌مشتری، به بساط کتاب نظمی نبخشیده‌اند. شاید گرایش و سلیقه‌ی کتاب‌خواهان و کتاب‌خوانان سبب شده چینش و ترتیبی در کار این کتاب‌ها نباشد. هر نوع کتاب، کنار هم و درهم و برهم وجود دارد؛ از رمان‌های جیمزباندی تا کتاب‌های عامه‌خوان «سیاسی».

با این‌همه، این بساط‌ها تنها دارایی کتبی و کتابی پایتخت باید باشد، به اضافه یک خانم پیر و یک مرد جوان که کتاب‌فروشان دوره‌گرد و سیار و بی‌مشتریِ این شهر‌ند. این دو کتاب‌گردان را بیشتر در مرکز شهر کابل می‌بینی؛ با ردیف بلندی از کتاب‌ها. تنها آرزوی‌شان این ست که رهگذری از سر دلسوزی، کتابی بخرد و از بلندیِ کتاب‌های روی‌دست‌شان بکاهد.

به هر روی، «سه زن هراتی»، نوشته‌ی ورونیکا دوبلدی را حریصانه خواندم. خانم ورونیکا و همسرش دکتر جان بیلی، در دهه‌های چهل ‌و پنجاهِ خورشیدی، به‌عنوان یک زوج جوان جهان‌گرد، از قضا یا از سر گزینش هرات را برای جهان‌بینی برگزیدند و نخستین‌بار به‌ عنوان جهان‌گرد در دهه چهل، وارد شهر هرات شدند و در این نیم‌سده پس از آن، چه بسا از هراتیان هراتی‌تر شدند.

مردم هرات بیشتر آنان را به‌واسطه نوازندگی اسباب موسیقی هراتی و اجرای ترانه‌های مردمی هرات می‌شناسند. در این نیم‌قرن، این زوج انگلیسی، با هرات بسیار نزدیک بوده‌اند و فارسی را با لهجه‌ی غلیظ هراتی، هم‌چنان که یک هراتی در شهر کهنه، تکلم می‌کنند.

کار آقای جان بیلی روی موسیقی محلی هرات به پیمانه زیادی در خور ستایش است و شاید بشود گفت که در آن سال‌ها تنها کار جدی‌ای که توانست موسیقی هرات و خراسان را دوباره معرفی کند و تا دروازه‌های اروپا برساند، کار این زوج قبلا جوان و به‌ویژه جان بیلی بود. اما «سه زن هراتی»، نوشته خانم ورنیکا، حاصل زندگی نزدیک نویسنده با مردم هرات و تامل و پژوهش عمیق و دقیق این خانم انگلیسی بر فرهنگ اجتماعی و شهری مردم هرات در سال‌های پیش از جنگ و تجاوز شوروی است؛ پژوهشی بسیار دقیق و موثر که بخش مهمی از خلا موجود در این زمینه را برطرف می‌کند.

این کتاب، حاصل پژوهش کتابخانه‌ای این بانوی انگلیسی در مورد فرهنگ اجتماعی هرات نیست، به‌خصوص این‌که در کم‌تر کتابخانه‌ای منبعی در این زمینه وجود دارد. این کتاب ماحصل سال‌ها زندگی این زوج در خانه‌های هراتیان شهر کهنه است. در این کتاب، لایه‌های بسیار نازک و ظریف زندگی طبقه پایین و متوسط هراتِ چهل سال پیش را با وضوح تمام می‌توان دریافت.

بانوی جوان انگلیسی توانسته است روابط جمعی خانواده‌های شهر کهنه هرات را با موشکافی بشناسد و در تبیین آن موفق باشد. روابط خانوادگی، مذهب، موسیقی، همسرداری، ازدواج و سور و عروسی، عزا، پوشاک، غذا، ارزش‌ها و ضدارزش‌های اجتماعی، معماری و همه‌چیز هراتِ چهار دهه پیش به روشنی به دید نویسنده آمده است.

بانوی جوان و گردشگر انگلیسی از «سه زن هراتی» با حس عاطفی سخن می‌گوید، سه زن دوست و خواهرخوانده‌ی او که در سال‌های پیش از تجاوز شوروی، با هم در هرات زندگی کرده بودند. زنانی که غالبا به‌عنوان مطرب در شهر کهنه و دیگر نقاط شهر هرات زندگی می‌کردند. ورونیکای جوان با وجود سرزنش هراتی‌های طبقه بالا و اصیل، سر از خانه‌های این مطربان درمی‌آورد و به‌عنوان خواننده و گاه رقصنده در دسته‌های ساز و آواز این زنان، می‌شود. او «زن چهارم هراتی» این کتاب است. زن چهارم قصه زنان هراتی در این فصل است.

ورونیکای جوان همراه با دسته‌های مختلف مطربان زن هراتی، به عروسی‌های طبقه فرادست و کم‌تر فرودست هرات می‌رود، گاه دایره می‌نوازد، گاه هم‌زمان ترانه‌های هراتی را با لهجه یک انگلیسی می‌خواند و گاه حرکات موزون اجرا می‌کند. تفاوت طبقاتی، طرز زندگی و شیوه برخورد و روابط میان خانواده‌های هرات و به‌ویژه خانواده‌های فرودست جامعه را، لایه‌به‌لایه عمیق و دقیق شرح می‌دهد. به‌ویژه خانواده‌های اهل طرب را با تمام جزییات زندگی‌شان و با وضاحت به خواننده معرفی می‌کند. نحوه‌ی تعامل دسته‌های مطرب را با مردم و خانواده‌های طبقه اول، چگونگی دریافت مزد و جذب دختران خواننده و نوازنده‌ی جوان به دسته‌های موسیقی و نحوه تعامل میان خود این خانواده‌ها را شرح می‌دهد. در این میان، هیچ چیز از چشم نویسنده پنهان نمی‌ماند. نه روابط زن و شوهر و عروس و… نه فال و زیارت و جادو و «سرازنکا»… و به‌ویژه زن هراتی را در هیات‌های مختلف می‌بیند و جایگاه اجتماعی زنان را ریز و با جزییات شرح می‌دهد.

ورونیکایی که قبلا با شلوار لی و بلوزهای اروپایی در هرات گشت‌وگذار می‌کرد، دیگر برابر با قانون خانواده‌های هراتی، چادر نماز به‌سر، از این سرا به آن سرا، از دوستان هراتی خود خبر می‌گرفت و در غم و شادی‌شان با آداب هراتی حضور می‌یافت. چند سال اقامت و زندگی در خانه‌ای در هرات و سال‌ها نزدیکی و رفت‌وآمد خود و شوهرش که استاد و پژوهشگر موسیقی است، در شکل‌یابی نوشته‌ای دقیق و قابل تامل در مورد سرشت و سرنوشت و حیات اجتماعی هراتِ چهار دهه پیش بسیار موثر افتاده است. بسیاری از واژه‌ها، اصطلاحات و باورهای هراتیان، بدون ترجمه در متن انگلیسی جای گرفته‌اند. عباراتی مانند «غلام گردشی» که اکنون به مدد معماری نو از معماری و فرهنگ اجتماعی هرات محو شده است.

مترجم هراتی این کتاب، عبدالعلی احراری چنان‌که در مقدمه آورده، به‌واسطه وجود برش‌هایی که به باور مترجم قابل سانسور بوده است، طی مدتی از ترجمه کامل این کتاب پرهیز کرده و سپس در پی تفاهم با نویسنده، برش‌هایی را برای ترجمه حذف کرده‌ است.

با این‌همه، این کتاب، منحصر به فرد است. با توجه به این‌که تاریخ اجتماعی و گونه‌ها و بخش و برش‌های مختلف حیات اجتماعی در افغانستان و از جمله هرات چندان مکتوب نشده و به نوشتار درنیامده است؛ این چشم سوم خانم ورونیکا توانسته است هراتِ عهدِ پادشاه و زندگی پیش از جنگ در این شهر پیر و پایا را با ذره‌بینی به نوشتار درآورد. هراتی که در آن زندگی چارچوب مشخص خود را داشت و با وجود طبقات کم‌درآمد و تهی‌دست، زندگی منوالی ویژه فرهنگی و مدنی خود را داشت.

—————–

*عکس از فلیکر

**در باره جان بیلی و ورونیکا دوبلدی نگاه کنید به ویدئوی از بلفاست تا هرات کاری از شهزاده نظروا (۲۰۱۱)

همرسانی کنید:

مطالب وابسته