راهنمای کتاب

Search
Close this search box.

مروری بر شماره جدید فصلنامه نقد کتاب تاریخ

خبرگزاری کتاب

مطالب شماره ۳و ۴ فصلنامه نقد «کتاب تاریخ» در ۱۷ عنوان گنجانده شده است. حبیب‌الله اسماعیلی در «سخن سردبیر» نوشته است: «زبان غیرعلمی اصلی‌ترین آفت نقد است. مادام که در سرزمین ما نقد نوشتاری و گفتاری با زبانی شبه‌شاعرانه بر پاشنه مدح یا ذم بگردد، نقد‌شونده و نقد‌کننده در چرخه‌ای بی‌فرجام زیان کرده و می‌کنند.»

«گزارش نشست» به شرح «نقد و ارزیابی تاریخ‌نگاری در ایران عصر سلجوقی» با حضور دکتر اسماعیل حسن‌زاده، دانشیار تاریخ دانشکده ادبیات دانشگاه الزهراء و مجتبی خلیفه، عضو هیات علمی دانشنامه جهان اسلام می‌پردازد، در بخشی از آن می‌خوانیم: «در پاسخ به این‌که چرا در ایران به دوره سلجوقی کمتر توجه می‌شود، باید ببینیم سلجوقیان چه نیازی از ما را برطرف می‌کنند؟ ما از سلجوقیان چه می‌خواهیم؟ در دوره محمدرضاشاه، ما از سلجوقیان چیزی نمی‌خواستیم یا نیازی را در ما برطرف نمی‌کردند، کما این‌که دوره اسلامی هم نیازی از آنها را برطرف نمی‌کرد. بنابراین در آن دوره سراغ این مباحث نمی‌رفتند، اما به دوره باستان مراجعه می‌کردند. تاریخ باستان در واقع نیاز آن دولت را برطرف می‌کرد و به‌نوعی برای آن هویت‌ساز بود. در مقابل، در دوره بعد از انقلاب هم به دوره سلجوقی رجوع شده تا برخی از نیازهای ما برطرف شود. ریشه‌های تمدنی اسلام در دوره سلجوقی یا در آستانه دوره سلجوقی شکل گرفته است. در همین زمان است که عصر تمدنی ایران پدید می‌آید و بنابراین برای این‌که نیاز خودمان به هویت اسلامی را برطرف کنیم به دوره سلجوقیان توجه کرده‌ایم. این نیاز چنان است که حتی رهبر انقلاب هم در بیانات خود به ضرورت توجه به دوره سلجوقی اشاره کرده‌اند.»

در بخش «نقد آثار تالیفی» نخست «نگاهی اجمالی به عصر زرین فرهنگ ایران» (که گفتگویی بلند است با حسن قاضی مرادی) نقد شده است. محمد غفوری در مطلبی با عنوان «تاریخ‌نگاری غیرآکادمیک و نوستالژیای عصر زرین» به نقد کتاب پرداخته است و می نویسد: «یکی از دیگر فصول کتاب که در آن تراکم خطاهای مؤلف بسیار چشمگیر است، فصل مربوط به تاریخ‌نگاری است. نخستین خطای مؤلف عرضه دسته‌بندی‌های خودساخته و بی‌معیار در تقسیم‌بندی تاریخ‌نگاری و تاریخ‌نگاری ایرانی است که آن را به سه دسته “روایی، مقایسه‌ای و تحلیلی” تقسیم می‌کند و جالب آن‌که درمی‌یابیم که منظور مؤلف از تاریخ‌نگاری “مقایسه‌ای” چیزی جز همان انتقادی‌تر کردن سطح کار تاریخ نقلی نیست!» به نظر غفوری، «در کل، نگاهی اجمالی به عصر زرین فرهنگ ایران اثری است کاملا غیر تخصصی که عمدتا مبتنی بر تتبع سهل‌انگارانه و متفننانه در منابع دست دوم و اغلب کهنه شده است.»

کتاب دیگری که امین تریان نقد کرده «تاریخ‌نویسی عصر قاجار: تداوم و تحول» اثر عباس قدیمی‌قیداری است. تریان در نقد خود آورده است: «نویسنده، با دیدگاهی که منبعث از معیارهای نقد و بررسی منابع است، منتخب التواریخ را، که به‌زعم ایشان به رونویسی از سایر منابع پرداخته، درخور توجه و بررسی ندانسته و از کنار آن گذشته است، درحالی‌که موضوع گرته‌برداری و شکل رونویسی و چگونگی گزینش مطالب خود از موضوعاتی است که در تاریخ‌نویسی باید مورد توجه قرار بگیرد و تا حد امکان علل و انگیزه‌های آن بررسی شود.»

علی دشتی و روزنامه اش
کتاب «وضعیت سیاسی خراسان در دوره جانشینان نادر» تالیف علی‌اکبر علی‌اکبری از سوی محسن رحمتی، عضو هیات علمی دانشگاه لرستان مورد واکاوی و نقد قرار گرفته است. «دشتی و روزنامه شفق سرخ» تالیف محمدرضا تبریزی شیرازی را فاطمه دفتری نقد کرده است و می نویسد: «وقتی خواننده‌ای به سراغ چنین کتابی می‌رود، علی دشتی را می‌شناسد؛ زیرا شهرت وی بر اهل قلم به‌خصوص پژوهشگران حوزه تاریخ و روزنامه‌نگاری و علوم سیاسی، که اغلب مخاطبان اصلی این دسته از کتاب‌ها هستند، پوشیده نیست و اگر بخواهند وی را بشناسند می‌توانند به کتاب‌هایی مانند بازیگران عصر طلایی خواجه نوری، که با وی هم‌عصر و از دوستان نزدیک او بوده و شناخت کاملی از او داشته بروند؛ یا به کتاب‌های دشتی مانند ایام محبس و پنجاه و پنج رجوع کنند و برای آشنایی با آثارش کتابی مانند نقش دشتی در تاریخ و ادب معاصر ایران تألیف دکتر مهدی ماحوزی را بخوانند، که به‌خوبی به معرفی آثار ایشان پرداخته است. اما زمانی که خواننده‌ای به دنبال این کتاب می‌رود،‌ بیش از آن‌که زندگی علی دشتی برایش مطرح باشد،‌ قصد آشنایی با روزنامه “شفق سرخ” را دارد که متاسفانه کتاب کوچک‌ترین کمکی در این زمینه به او نمی‌کند.»

خاطرات قوام به سعی میرزا صالح
کتاب دیگری که مورد واکاوی و بررسی نقاد، سالار سیف‌الدینی قرار گرفته، «خاطرات سیاسی قوام» به کوشش غلامحسین میرزا صالح است. سیف‌الدینی با نگاهی انتقادی بر نقش میرزاصالح در تدوین این خاطرات می‌نویسد: «در بررسی این خاطرات خواننده انتظار دارد ناشر یا محققی که کتاب به همت وی منتشر شده است (در اینجا غلامحسین میرزاصالح) در ابتدای کتاب ضمن مقدمه‌ای در خصوص شخصیت قوام و زندگی سیاسی او و چگونگی به دست آوردن نسخه‌ای از خاطراتش و حتی دلیل تأخیر در انتشار آن اطلاعاتی کسب کند تا از صحت و سندیت کتاب یقین حاصل نماید. خواننده حق دارد بداند خاطراتی که ناشر مدعی آن است کی و چگونه به دست قوام تحریرشده و بر روی کاغذ آمده و چرا بعد از گذشت چهار دهه از مرگ او منتشر می‌شود. نبود این توضیحات سبب ایجاد این پرسش می‌شود که نقش غلامحسین میرزاصالح در این کتاب چیست؟ زیرا حتی در روی جلد نیز به درج عباراتی مانند «به همت»، «گردآوری»، «مصاحبه» یا… نیازی احساس نشده است.»

فاصله مؤلفان کتاب درسی از تاریخ‌پژوهی
کتاب «بلوچی که از تهران آمد؛ نیم قرن در سرحد» نوشته نیک محمد الله بخش را عبدالودود سپاهی، عضو هیات علمی گروه تاریخ دانشگاه ایرانشهر به نقد کشیده و ناقد با بیان مطالب مفید کتاب آورده است: «بسیاری از خاطرات مرحوم نیک محمدالله‌بخش به‌صورت کلی و بدون ذکر جزئیات بیان شده است، اما در عین حال در جای خود ارزشمند است. البته علت اصلی این مسئله پیری و کهولت و نگارش خاطرات در اواخر عمر و به صورت یک‌جا بوده است. اما مکتوب نمودن این خاطرات با ذکر جزئیات و شرح بیشتر وقایع بر ارزش آنها می‌افزود و مسائل را بر خوانندگان روشن‌تر می‌ساخت. از جمله وقایعی که ذکر جزئیات آنها ضروری می‌نماید، رویدادهای مربوط به کودتای ۲۸ مرداد در زاهدان و حادثه نوزده بهمن سال ۱۳۳۰ در زابل است.»

«تاریخ‌نگاری در ایران؛ از آغاز دوره اسلامی تا حمله مغول» به کوشش پروین ترکمنی‌آذر اثری است که شهناز جنگجو آن را بررسی کرده و درباره غفلت نویسنده از تفسیر ویژگی‌های تاریخ‌نگاری ایران در این اثر می‌نویسد: «نویسنده در مقدمه کتاب بیان می‌کند که مورخان ایرانی در قرون سوم و چهارم به نکاتی در زمینه علم تاریخ اشاره کرده‌اند که متاسفانه امروزه محققان آن مباحث را از زبان متفکران غربی چون فوکو، دیلتای، ویکو و کالینگوود و دیگران مطرح و به آنها استناد می‌کنند. اما نه در مقدمه و نه در هیچ جای دیگر کتاب به این نکات مستقیما اشاره‌ای نکرده است. این در حالی است که به نظر می‌رسد بهتر بود که نویسنده این مباحث را به‌عنوان یکی از ویژگی‌های بارز تاریخ‌نگاری ایرانی دوره مورد بحث با تأکید و برجستگی هرچه بیشتر مورد بحث و بررسی قرار دهد. بدین ترتیب ارزش و اهمیت میراث تاریخ‌نگاری ایرانی نیز هرچه بیشتر مورد توجه قرار می‌گرفت.»

تاریخ فقط تاریخ نقش های منفی نیست
در بخش «نقد کتاب درسی»،‌ محمد گودرزی سراغ کتاب تاریخ معاصر سال سوم دبیرستان رفته و در مطلبی با عنوان «کاربرد منابع در کتاب درسی تاریخ معاصر ایران(سال سوم دبیرستان)» با مطالعه موردی درس دهم و یازدهم این کتاب آورده است: «از مقایسه متن دو درس دهم و یازدهم کتاب درسی تاریخ معاصر ایران با منابع معرفی‌شده مشخص می‌شود که بسیاری از این منابع، به‌ویژه مجموعه اسناد و پژوهش‌های ارزشمند تاریخی معرفی‌شده، مورد توجه و استفاده مؤلفان قرار نداشته است. در برخی موارد استفاده نیز، دقت لازم به‌کار نرفته و بعضا اصل امانت‌داری رعایت نشده است. به این ترتیب، مؤلفان کتاب درسی در تألیف این دو درس، نه‌تنها از هر گونه روش علمی تاریخ‌نگاری و تاریخ‌پژوهی فاصله گرفته‌اند، بدیهی‌ترین اصول در استفاده مناسب و درست از منابع را هم به کار نبسته‌اند.»

رحیم شبانه سراغ کتاب تاریخ معاصر درسی رفته و با انتقادهایی درباره نحوه تالیف این کتاب‌ها آورده است: «در تالیف کتاب‌های درسی باید کوشید نقش‌های منفی در حد امکان کمتر شوند و بر تلاش‌های گذشتگان برای کسب استقلال و آزادی و حاکمیت ملی با دید بهتری نگریسته شود تا چنین القا نشود که همه گذشتگان خائن به دین،‌ آیین و وطن بوده‌اند. در غیر این صورت، نه‌تنها تاریخ نقش تربیتی سازنده‌ای نخواهد داشت، بلکه می‌تواند نقش منفی مخربی داشته باشد. همچنین باید به دغدغه‌های تربیتی و آموزشی دبیران تاریخ اهمیت داده شود و ضمن در نظر گرفتن منافع ملی کشور، به دور از منافع گروهی، کتاب‌هایی تألیف کرد که ضمن برآوردن انتظارات حاکم بیرون از سازمان آموزش و پرورش، به انتظارات درونی سازمان نیز پاسخ مثبت دهد.»

بررسی در باره بررسیهای تاریخی
در بخش «نقد و بررسی نشریات نقد» در مقاله «تحلیل موضوع مقالات مجله بررسی‌های تاریخی از ۱۳۵۷- ۱۳۵۰ از سامان ستاریان می‌خوانیم: «در این پژوهش از روش تحلیل محتوا، که یکی از روش‌های انجام پژوهش‌های کیفی است، استفاده شده است. جامعه آماری شامل مقالات چاپ شده در این دوره زمانی است که شامل ۳۶۵ مقاله می‌شود. برای تعیین موضوع مقالات ۷ مقوله در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد بر اساس دوره‌های تاریخی بیشترین مقالات مربوط به دوره قاجار با ۶۵ مقاله است. مقوله‌های اجتماعی‌ـ فرهنگی با ۱۲۵ مقاله، مقوله اسناد با ۱۰۵ مقاله، روابط خارجی با ۷۷ مقاله پراکندگی موضوعی مقالات را نشان می‌دهد. محوری‌ترین مقوله در هر مقاله نیز به‌ترتیب شامل سیاست داخلی و خارجی با ۲۰۱ مقاله، اجتماعی‌ـ فرهنگی با ۱۲۵ مقاله،‌ اقتصادی با ۵۲ مقاله را شامل می‌شود.»

نقد و معرفی کتابهای ترجمه شده
در بخش «نقد آثار ترجمه» کتاب‌هایی مانند «ایران در بحران»، «سفرنامه میکله ممبره» و «ریشه‌های نگاه قرون وسطایی به اسلام» بررسی شده است. «ایران در بحران» نوشته رودی متی و در باره عصر صفویه و انقراض آن است. سهیلا نعمتی در معرفی آن نوشته است: «رودی متی در کتاب خود، با فاصله گرفتن از مسائل سیاسی، به سیاست‌های پولی دولت صفویه پرداخته است. وی با مروری بر نظام پولی صفویه، به بررسی علل و آثار کمبود سکه در ایران در قرن یازدهم هجری می‌پردازد و کاهش تعداد ضراب‌خانه‌های دایر در دوره میان حکومت شاه طهماسب اول و حکومت شاه عباس دوم را مورد توجه قرار می‌دهد. به علاوه، راهکارهای دولت صفویه برای حل این مشکل را نیز بیان می‌کند. بیشترین تلاش نویسنده در این بخش این است که نشان دهد آیا شاهان صفوی در مسکوکات دست می‌بردند و از فلز قیمتی آن می‌کاستند یا خیر و در صورت مثبت بودن پاسخ،‌ این کار در چه شرایطی صورت می‌گرفته است.»

شکارهای شاهی
در بخش «نقد و بررسی یک تصحیح» کتاب «گزارش شکارهای ناصرالدین شاه قاجار» اثر فاطمه قاضی‌ها مورد نقادی یوسف صبح روان واقع شده است. وی درباره نوع رسم‌الخط برخی از کلمات در این اثر آورده است: «در مقدمه درباره واژه‌هایی که رسم‌الخط آنها در حال حاضر تغییر کرده است توضیحاتی داده نشده و به نظر می‌رسد چنین واژه‌هایی با همان شکل در متن آمده است که بعضی از آنها بدون توضیحات لازم خواننده را دچار سردرگمی می‌کند (شاید هم اشتباهات تایپی باشد). اگر تصمیم نویسنده بر این بود که اصالت متن حفظ شود بهتر بود داخل [کروشه] شکل صحیح (رسم‌الخط یا معادل امروزی) آنها را اضافه می‌کرد.»

نظام های زمان سنجی در تمدن اسلامی
«نقد آثار لاتین» به عنوان بخش دیگری از فصلنامه است که در آن محمدتقی مشکوریان سراغ کتاب «زمان در امپراتوری‌های اسلامی» رفته و در معرفی این اثر می‌نویسد: «استفن بلیک در این کتاب می‌کوشد مفهوم زمان در جهان اسلام قرون ۱۶ تا ۱۸ م را در یک زمینه تاریخی و فرهنگی بررسی کند و این کار را با مقایسه نظام‌های زمانی در سه امپراتوری اصلی در جهان اسلام انجام می‌دهد. هر یک از این امپراتوری‌ها، در عین در اختیار داشتن الگوهای پیشین، نظام زمانی تازه‌ای خلق کرد، تقویمی شمسی برای خود دست‌وپا کرد و مجموعه‌ای از آیین و رسوم از منابع فرهنگی بومی یا اسلامی گرد آورد. قران اکبر در اواخر قرن دهم هجری و پایان یافتن هزاره اول اسلامی نیز فضایی از شور و اشتیاق برای ایده‌های آخرالزمانی و حرکت‌های نجات‌بخش در جهان اسلام پدید آورد که نویسنده می‌کوشد از منظر موضوع کتاب به آن بپردازد.»

در اثر دیگری در همین بخش کتاب ریچارد نلسون فرای (ایران‌شناس) با نام «ضرب سکه‌های اولیه در ماوراء‌النهر» از سوی سهم‌الدین خزائی مورد بررسی واقع شده است. در مقاله خزائی درباره اهمیت آثار نوشتاری در ماوراءالنهر می‌خوانیم: «در مقدمه ابتدا اهمیت سکه‌ها و یافته‌های باستان‌شناسی در شناسایی تاریخ ماوراءالنهر بیان شده است،‌ زیرا درباره تاریخ این سرزمین، به‌ویژه در دوره پیش از اسلام و اوایل دوره اسلامی،‌ آثار نوشتاری چندانی وجود ندارد. سپس خلاصه‌ای از زبان ترکستان شرقی و غربی قبل از تسلط ترک‌ها بر این منطقه گفته می‌شود.»

تاریخ های محلی
لیلا تقوی سنگدهی و غزاله صلاحی فیروزآباد به طور مشترک کتاب «جامع جعفری» را در بخش «نقد آثار مورخان» مورد ارزیابی قرار داده اند و درباره اهمیت تاریخ محلی می‌نویسند: «یزد که عصر طلایی کاکوییان را در کارنامه خود داشت و آثاری ارزشمند مانند تاریخ یزد، تاریخ جدید یزد و نیز جامع مفیدی شهرنگاری آن را به ثبت رسانیده بودند، آهسته، قدم به عصر قاجار گذاشت. در طول یک‌صدوبیست سال حکومت قاجار، تنها یک کتاب تاریخ محلی برای شهر یزد به یادگار ماند، که همان کتاب «جامع جعفری» اثر طرب نایینی از منشیان عصر قاجاریه تا سال ۱۲۴۵ ق، را دربرمی‌گیرد.»

ابعاد کتاب تاریخ بخارای نرشخی از سوی مصطفی عرب عامری در مقاله‌ای بررسی شده است. او می نویسد: «تاریخ بخارای نرشخی، چنان که از نام آن پیداست،‌ عبارت از تاریخ شهر بخاراست، که از اوضاع جغرافیایی آن و نام شهرها و قصبات و روستاها و رودها و همچنین ذکر علما و قضات و حوادث و اتفاقات آن ناحیه بحث می‌کند. باری،‌ تاریخ بخارا کتابی است نفیس و ارزشمند و دارای اعتباری ویژه از حیث مطالب تاریخی و اجتماعی.»

«ایران بین دو انقلاب»
بخش «ترجمه نقد» توجه خود را به کتاب «ایران بین دو انقلاب» معطوف کرده و با توجه به ویژگی اثر یرواند آبراهامیان آورده است: «طبع و نشر درباره ایران معاصر، با ظهور ده‌ها عنوان طی تنها چهار یا پنج سال، به یک صنعت در حال رشد تبدیل شده است. با این حال، تنها تعدادی از این آثار منتشرشده ارزشمندند و کتاب آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، یکی از مهم‌ترین آنهاست. این کتاب سه نقش عمده بازی می‌کند: تحلیل طبقاتی‌اش همه ما ـ اعم از مارکسیست و غیرمارکسیست‌ـ را ناچار به بازاندیشی در تصوراتمان راجع به تاریخ ایران در قرن بیستم می‌کند و برای بحث‌های بعدی مبنایی فراهم می‌آورد؛ بهترین گزارش را از توسعه حزب توده و مبانی اجتماعی، فکری و سیاسی‌اش ارائه را می‌کند؛ و دقیق‌ترین گزارش را از دوره پهلوی و تاریخ سیاسی آن در اختیار ما می‌گذارد. علاوه بر این چارچوب تحلیلی که کمک بزرگی به حساب می‌آید، آبراهامیان اطلاعات جدید فراوانی نیز ارائه می‌کندـ اغلب از منابعی که دسترسی به آنها آسان نیست.»

در بخش «پیشنهاد برای ترجمه» کتاب «مانفیست تاریخ» اثر مشترک جو گالدی و دیوید آرمیتاژ انتخاب شده و محمد غفوری(پیشنهاد دهنده) در معرفی این اثر برای ترجمه در ایران آورده است: «کتاب مانفیست تاریخ فراخوانی است برای بازگشت هرچه قدرتمندتر تاریخ‌دانان به حوزه عمومی و مهم‌ترین راهکار برای موثر کردن این بازگشت، از نظر مولفان کتاب، تقویت رویکردهای کلان‌نگر در تاریخ‌نگاری است.»

بخش کتابشناسی سراغ «گزیده منبع‌شناسی توصیفی تاریخ شهر و مناسبات شهرنشینی در ایران» به کوشش زهرا اسکندری‌فرد رفته و در اهمیت این منبع‌شناسی در کنترل صحت و سقم اطلاعات آمده است: «کتابشناسی یکی از منابع ارزشمند حفظ و اشاعه اطلاعات است، اما متاسفانه در کشور ما نه کتابداران و نه گروه‌های مختلف دانشجویان، استادان و پژوهشگران چندان به آن توجه نمی‌کنند. در عصر حاضر، استناد به اطلاعات سایر منابع در آثار نویسندگان و پژوهشگران امری عادی و مرسوم است و هیچ نوشتاری بی نیاز از مراجعه به آثار دیگران نیست. از این رو کتابشناسی‌ها نقش مهمی در کنترل و کسب اطمینان از صحت و سقم اطلاعات به دست آمده دارند.»

معرفی کتابهای تازه
در «پیشخوان فارسی» ۳۶ عنوان کتاب در حوزه تاریخ گنجانده شده که از جمله می‌توان به کتاب‌هاب «تاریخ نظمیه بیرجند در دوره قاجار»، «انقلاب اسلامی در شیراز»، «اودلاجان (عودلاجان)»، «فرهنگ اقوام»، «تاریخ امپراطوری عثمانی»، «پرونده مسکوت: بررسی اسناد و اسرار انفجار ۸ شهریور ۱۳۶۰ در نخست وزیری» و «نبردسردارآباد: ارمنستان» اشاره کرد.

در پیشخوان عربی نیز سه عنوان کتاب با اسامی «الاحزاب العربیه فی فلسطین المحتله ۱۹۴۸»، «الشیخ محمدالطاهر ابن عاشور و قضایا الاصلاح و التجدید فی الفکر الاسلامی المعاصر: رویه معرفیه و منهجیه» و «الوثائق الاساسیه لتاریخ السودان من فبرایر ۱۸۴۱ الی فبرایر ۱۹۵۳» معرفی شده است.

در بخش «کوتاه از تاریخ» به انعکاس اخبار نشست نقد کتاب در مکان‌های مختلف از جمله شهر کتاب، کتابخانه ملی، پژوهشکده تاریخ اسلام و خانه اندیشمندان علوم انسانی پرداخته شده، همچنین به گارگاه، سمینار و همایش، بزرگداشت‌ها و یادمان افراد مرتبط با حوزه تاریخ نیز توجه شده است.

———
با ویرایش سراسری و اندک تلخیص. مقالات شماره پیشین نقد کتاب تاریخ را می توانید از اینجا دریافت کنید.

همرسانی کنید:

مطالب وابسته