راهنمای کتاب

Search
Close this search box.

بحران؛ میراث دولت احمدی‌نژاد برای نشر

انتشارات نگاه

نشر ایران در طی دویست سال تاریخ خود دوران های پرفراز و نشیبی  را طی کرده؛ گاه نفس‌هایش به شماره افتاده و به هر حال افتان و خیزان خود را تا به امروز برپا نگه داشته است. البته وضعیت نشر امروز چندان هم بد نیست. بیش از یازده‌هزار نفر صاحب مجوز نشر کتابند و همچنان متقاضیان جدی هم در راه… در سال بیش ده‌هزار عنوان کتاب چاپ می‌شود* و از لحاظ تعدد عناوین، ایران یکی از ده کشور اول جهان است.

پس مشکل کجاست؟ چرا وضعیت نشر بحرانی به نظر می‌رسد؟

دولت در تمام سال‌های پس از انقلاب سایه‌اش بر سر نشر بوده، نقش دولت در این سال‌ها و تا قبل از دولت نهم، دوگانه بود. از سویی نظارت سخت‌گیرانه‌ی قبل از چاپ را اعمال می‌کرد، کتاب‌ها را در سیستم نظارتی خود معطل می‌کرد و زمان مناسب نشر را از ناشر می‌گرفت. اما گاه هم دستی از سر نوازش به سر نشر می‌کشید، بخشی از تولیدات ناشران را می‌خرید، وام‌های کم‌بهره برای تولید می‌داد و وام‌هایی برای خرید دفتر با شرایط اجاره به شرط تملیک در اختیار ناشران می‌نهاد، مدیریت داخلی نمایشگاه بین المللی را به اتحادیه ناشران می‌سپرد و به نوعی سیاست‌های حمایتی را اعمال می‌کرد.

با شروع به کار دولت نهم، ابتدا کاغذ یارانه‌ای حذف شد، سیاست‌های نظارتی شدت یافت، خرید کتاب از ناشران غیرشفاف و تبدیل به خودی و غیرخودی شد، ارگان مردم‌نهاد نشر از دایره‌ی همکاری کنار نهاده شد، دولت خود را در نقش دشمن برابر نشر قرار داد… در دولت دهم کار به تعلیق و لغو مجوز نشر هم کشید. معلوم نبود اگر آن سیاست تداوم می‌یافت کار به چه ناکجاآبادی می‌رسید.

دولت یازدهم کوشید فضا را تلطیف کند، از سخت‌گیری‌ها بکاهد و حرمت ازدست‌رفته را بازسازی کند اما کار از دست شده بود؛ گرانی کاغذ به لطف افزایش سه برابری نرخ ارز، بهای کتاب‌ها را گران کرده و توان آن اندک قشر کتابخوان را گرفته بود. روز به روز از دایره خوانندگان کاسته شد، اعتماد از دست رفته نسبت به نظارت پیش از چاپ بازسازی نشد. از سویی دولت هم توان حمایت‌های مالی را ندارد، در نتیجه نشر اکنون با انبوهی از مشکلات ساختاری درگیر است و توان کمر راست کردن را از دست داده. چرخه تولید به ویژه در حوزه ناشران عمومی کند، با کاهش تیراژ و محدودیت عناوین رودرروست. ترس از پذیرش کارهای تازه در وجود ناشران رخنه کرده و عنوانِ تکراریِ “درحال حاضر پذیرش اثر نداریم”، از هر دفتر نشری به گوش می رسد.

راهکار چیست؟ چگونه می‌توان از پس این مشکلات برآمد؟

حل بخشی از این مشکلات به دولت و نهادهای دولتی وابسته است که به اجمال می‌توان به آن‌ها اشاره کرد:

–    دولت دست از رقابت با بخش خصوصی بردارد و برای چاپ کتاب‌های خود آن‌ها را به بخش خصوصی سفارش دهد. این مورد شامل کتاب های درسی مدارس و متون درسی دانشگاهی هم می‌شود.
–    دولت مدیریت نمایشگاه‌های داخلی و بین‌المللی را به اتحادیه ناشران واگذار کند.
–    صدور مجوزهای لازم برای نشر و کتاب به اتحادیه سپرده شود.
–    نظارت قبل از چاپ حذف شده یا شکل و شیوه بررسی آن تغییر کند.
–    بخشی از تولید ناشران به‌ویژه در بخش خصوصی برای تجهیز کتابخانه‌ها خریداری شود.
–    قیمت کاغذ تثبیت شده و نوسانات مدام هر روز، آن را تحت تاثیر قرار ندهد.
–    ارشاد وام‌های کم‌بهره برای تولید در اختیار ناشران بگذارد و به جای اقساط از کتاب‌های تولید شده ناشر بردارد. به این ترتیب هم کتاب چاپ می‌شود و هم دولت دربرابر اقساط عقب افتاده قرار نمی‌گیرد.

اما بخش خصوصی و راهکارها برای خروج از بحران:
–    مبنای تولید حرفه‌ای‌تر شود. کارها پیش از پذیرش کارشناسی شده و بر مبنای ارزش محتوایی متن، نیاز بازار به اثر، کیفیت خوب تالیف یا ترجمه یا تحقیق گزینش شوند.
–    ساختار کتاب با کیفیت تر و حرفه‌ای‌تر ساماندهی شود.
–    بازاریابی پیش از تولید برای کتاب انجام گیرد.
–    تبلیغات مناسب ومتناسب با هزینه کتاب صورت پذیرد.
–    به میدان‌های جدید خرید کتاب نظیر اشخاص حقیقی و حقوقی، نهادهای دولتی و مردمی و برپایی نمایشگاه‌های مقطعی توجه شود.
–    با همکاری اتحادیه‌ها حراجی کتاب به شکل سامان یافته انجام گیرد.
–    هماهنگی بیشتر برای جلوگیری از تداخل کاری بین ناشران صورت پذیرد.
–    با کاهش تیراژ اثر، ناشر می‌تواند با پیش‌فروش کتاب به تیراژی واقعی دست پیدا کند.

با عنایت به این امور شاید بتوان به بحران موجود در نشر کشور تا حدی غلبه کرد.

———–

*بر اساس فهرستهایی که هر هفته منتشر می شود، این آمار کمتر از یک پنجم رقم نشر در ایران است. هر هفته بیشتر از ۱۰۰۰ عنوان کتاب در ایران منتشر می شود. برای آخرین فهرست موجود اینجا را ببینید (پی.دی.اف)

**تیتر مطلب از راهک

همرسانی کنید:

مطالب وابسته