راهنمای کتاب

Search
Close this search box.

آیلان، سونتاگ و تماشای رنج دیگران

زهرا درویشیان

در حاشیه پخش کردن تصاویر کودک نحیف و جان‌باخته سوری و آه و فغان و داد که «اینطوری شده، دیدی؟»، نه اینکه: «چی میشه که اینطوری میشه»، لازم بلکه ضروری دیدم که چند هفته مانده به چاپ ترجمه کتابی از سوزان سونتاگ با همکاری نشر چشمه عنوان آن را تغییر دهم.

عنوان انتخابی سونتاگ دو پهلو است (در چه زمینه‌ای او اینطور نیست؟). پس از ماه‌ها سر و کله زدن و مشورت کردن برای عنوان کتاب، با وجود اینکه کتاب درباره‌ی نگاه کردن به عکس‌های جنگ است، «در باب رنج دیگران» را انتخاب کردم. چرا که «در باب» از جامعیتی برخوردار است که تلاشِ سونتاگ برای واضح‌سازی حقیقت رسانه، تحریف تصاویر برای دست‌یابی به منافع بیشتر و فریب عوام را دربرمی‌گیرد و تنها به «نگریستنِ رنج دیگران» محدود نمی‌شود.

sontagحالا چند روزی است که با خودم قاطعانه می‌جنگم تا از طبیعت‌ام که همیشه در پی شاعرانه و پیچیده‌تر کردن همه چیز است غلبه کنم و چیزی را انتخاب کنم که «واقعی‌تر» و دردناک‌تر بوده و آن هم «تماشای رنج دیگران» است. این سطح از ناآگاهی، جارچی بودن، نداشتن ایدئولوژی مشخص و طرف منفعل قضیه را برگزیدن همان‌قدر برای عده‌ای تاثیرگذار است که تماشای عکس‌ها و ویدیوهای ۲۴ ساعته از فلاکت و رنج آن مصیبت‌زدگان دور برای عده‌ای دیگر؛ که درد سونتاگ این است که ما پینه بسته‌ایم، ما در برابر رنج «دیگران» پینه بسته‌ایم و همین تماشاچی بدبختی دیگران بودن است که با تن نزار کودک سوری چنین می‌کند. کاش به جای نعره‌های بی‌ثمر به این تن نمی‌دادیم که «یه عده همیشه بدبخت‌اند» و راه ‌حلی نیست. قدرت تا وقتی قوی‌ست که دلسوزی و تسلیم ادامه دارد.

«دیدگانتان را آکنده از هراس کنید که این تنها حربه برای فرار است»*

* سونتاگ در کتاب «تماشای رنج دیگران» در انتهای بخش اول از فیلم «من متهم می‌کنم»، ساخته‌ی ابل گانس (۱۹۳۸) حرف می‌زند و این جمله که من بخش دوم آن را تغییر داده‌ام در آن استفاده شده است.

* توضیح روی جلد کتاب سونتاگ: تحلیلی رسا و گویا از کرخ شدن ما در واکنش به تصاویر خوفناک.

همرسانی کنید:

مطالب وابسته