راهنمای کتاب

Search
Close this search box.

چرا یادداشتهای قزوینی را باید دو باره و سه باره خواند؟

حسن انصاری

این روزها مسائل پاریسیه را می خوانم (تهران: موقوفات افشار، ۴ ج، ۱۳۸۴)، مجموعه ای از یادداشت های محمد قزوینی در بخشی از دوران اقامت طولانیش در پاریس. از زمان چاپ مسائل پاریسیه این بار دوم است که این کتاب را می خوانم.

نخستین بار در دوران دبیرستان با نام محمد قزوینی آشنا شدم. نخست نامه های او به تقی زاده را خواندم. گمان می کنم دست کم پنج بار دیگر در طول همه این سالها این نامه ها را خوانده ام. در تهران نخستین بار که این کتاب را خواندم دل به قزوینی و شیوه اندیشه و پژوهش اش دادم و مهمتر از آن قزوینی در مقام یک انسان به غایت اخلاقی و محققی متعهد به ادبیات و فرهنگ میهن اش.

در پاریس شاید بار چهارم بود که این کتاب را از کتابخانه سانسیه گرفتم و آن را خواندم و البته چون دیگر آن زمان با محلات پاریس آشنایی داشتم و با نحوه زندگی در این شهر دوست داشتنی و کار در کتابخانه ها ی مختلف آن که گاه ذکرش در متن نامه ها‌ آمده است، شوقم برای خواندن آن دو چندان بود. زمانی هم سعی کردم به محله اقامت قزوینی در پاریس بروم به امید آنکه اثری از خانه او آنجا پیدا کنم.

در تهران در آن سالهای دور یادداشتهای قزوینی (در ده جلد)، مقالات قزوینی (در دو جلد) و مجموعه مقالات چاپ انتشارات اساطیر (در ۵ مجلد) را خوانده بودم و بعد از آن شاید هر کدام از این کتابها را دست کم دو یا سه بار خوانده ام. منظورم مراجعه نیست. حقیقتاَ هر بار از آغاز شروع می کنم و تا آخر می خوانم، سطر به سطر. علاوه بر اینکه گاه مطالب تحقیقی و علمی‌ آن را باید دوباره بخوانم تا همچنان در خاطر بماند، از خواندنشان لذت می برم. معتقدم دست کم برای ما ایرانیان، اهل علم و پژوهش از میان ما ایرانیان، خواندن آثار قزوینی هم به یک اعتبار واجب عینی است و هم به اعتباری دیگر وجوب تعیینی دارد.

مقدمه ها و متن های تصحیح شده او همانند دیوان حافظ، شد الازار، تاریخ جهانگشا، چهار مقاله و دیگر آثارش را هم مکرر خوانده ام و دائماً محل مراجعه من است. با اینکه بسیار درباره قزوینی نوشته اند اما باید برای هر نسل هر بار تمام آنچه قبلاً گفته شده را دوباره تکرار کرد.

به یاد دارم در کتابهای درسی دبیرستانی چندان چیز زیادی درباره او در کتابهای ادبیات گفته نمی شد. استاد برجسته ادبیات فارسی آن سالهای مدرسه علوی تهران، جناب آقای احسانی، با این وصف از او بسیار می گفت. با اینکه کتابهایی تاکنون در بزرگداشت وی چاپ شده اما برای اینکه نسل جوان در هر دوره ای با آثار او، با زندگی پر تلاش وی و با اخلاق و صداقت او در مقام یک انسان آشنایی حاصل کند و سهم مهم او را در حفظ میراث گذشتگان و حفظ و پاسداشت ادب فارسی بداند می بایست ناشران همت کنند و درباره او آنچه به دست می آید را منتشر کنند و آنچه پیشتر منتشر شده است را تجدید چاپ کنند.

به نظر من با وجود تمام تلاشی که در تصحیح آثار و یادداشت های او از سوی زنده یاد استاد ایرج افشار انجام شد هنوز متن یادداشتها و کتابهای مسائل برلینیه و پاریسیه او خطاهای چاپی و خوانشی دارد و باید برای چاپ مجدد آنها تلاش شود. از همه اینها مهمتر باید تلاش شود آنچه از او به صورت نامه به دوستان و همکاران باقی مانده اینجا و آنجا پیدا شود و به دست طبع سپرده شود (کاری که در سالهای اخیر تلاش هایی برای آن صورت گرفته) و دست آخر و مهمتر از همه باید فکری کرد تا هنوز فرصت هست و مجموعه کتابخانه او که همینک در کتابخانه دانشکده ادبیات نگهداری می شود کاملاً از میان نرفته مجموعه یادداشت های او بر کتابهای کتابخانه اش که تعدادشان هم کم نیست بازخوانی و منتشر شود.

این کار را باید جوانانی فاضل و عربی دان هایی خوب وجهه همت خویش قرار دهند.

همرسانی کنید:

مطالب وابسته