راهنمای کتاب

Search
Close this search box.

پیرنیا؛ سیاستمدار مورخ

ماهرخ ابراهیم‌پور

خبرگزاری کتاب

نوشتن از چهره‌ها و شخصیت‌هایی که در تاریخ معاصر ایران در میان مشاهیر جای گرفته‌اند، کار دشواری است. به ویژه چهره‌هایی که کمتر مورد لطف نویسندگان قرار گرفته‌اند؛ به‌عنوان مثال میرزا حسن خان مشیرالدوله یا همان حسن پیرنیا، کسی است که با این‌که پس از سال‌ها اثر ماندگارش، کتاب سه جلدی «تاریخ ایران باستان» مورد توجه تاریخ‌نگاران و تاریخ‌پژوهان قرار دارد، درباره شخصیت سیاسی وی کمتر کسی قلم‌پردازی کرده است.

امید اخوی، تاریخ‌پژوه جوان و دانشجوی دکتری تاریخ ایران در دانشگاه شیراز در کتاب «سیاستمدار مورخ» به پیرنیا ادای دین کرده است.

آقای اخوی نخست بگویید چرا سراغ جست‌وجو در زندگی حسن پیرنیا رفتید؟

در بررسی برخی چهره‌های تاریخ معاصر در دوران دانشجویی و به ویژه دوران کارشناسی ارشد به این نتیجه رسیدم که در کتاب‌های ما به این افراد به صورت کافی توجه نشده و مشاهیر تاریخی را باید از طریق کتاب‌های دیگری بشناسیم؛ شخصیت‌هایی که شناخته شده نیستند یا به آنها در بیوگرافی‌های یک یا دو صفحه‌ای پرداخته شده است. یکی از این شخصیت‌هایی که فکر می‌کنم بر گردن ما تاریخ‌خوانان و تاریخ‌پژوهان حق زیادی دارد، میرزا حسن خان مشیرالدوله یا حسن پیرنیا است که کتاب سه جلدی مشهور «تاریخ ایران باستان» را نوشته است.

با تمام نقدهایی که به کتاب پیرنیا وارد می‌شود این کتاب همچنان یکی از منابع درسی گروه‌های تاریخ در دوره کارشناسی و ارشد با گرایش تاریخ ایران باستان است. از همین رو با توجه با مشورتی که با یکی دو تن از استادان در آن دوره مثلا با دکتر نصرالله صالحی (پژوهشگر تاریخ عثمانی)، دکتر جواد سخا، دکتر محمود جعفری‌دهقی و استادان دیگر داشتم به این نتیجه رسیدم که درباره این شخصیت بیشتر کار کنم و آثار و اندیشه‌های وی را مورد واکاوی قرار دهم. مشورت و علاقه شخصی من دلیلی برای نگارش کتابی با عنوان «سیاستمدار مورخ» شد. کتابی که با مقدمه زنده‌یاد محمدابراهیم باستانی‌پاریزی (نوشتن مقدمه کتاب به مدت ۶ ماه طول کشید) با تورقی که بر آن داشت، مزین شد. فکر می‌کنم هرقدر این کتاب موفقیت و بار علمی دارد مرهون مقدمه وی است و هرچه نقص دارد به قلم من برمی‌گردد. باید بگویم بنده در تمام زندگی علمی مدیون باستانی‌پاریزی هستم که بزرگواری کرد و کتاب را با قلمش مورد تفقد قرار داد.

در نگارش این تک‌نگاری از چه شیوه‌ها و منابعی استفاده کرده‌اید؟ از چه تک‌نگاری‌هایی برای نگارش این کتاب الگو گرفته‌اید؟ 

در ابتدای کار اگر کسی بگوید من شیوه خودم را دارم کمی نادرست است. من به بسیاری از کتاب‌های تک‌نگاری مراجعه کردم و اعتقادم بر این است؛ بر عکس نظرهایی که می گویند پژوهشگر زمانی که درباره یک شخصیت برای مثال قوام السلطنه یا دکتر مصدق می‌نویسد نباید به سراغ تالیفاتی برود که درباره این شخصیت‌ها نوشته شده است. بنده به کتاب‌های زیادی رجوع کردم و با توجه به منابع، اسناد و مصاحبه‌های شفاهی که با برخی نزدیکان و نوادگان پیرنیا در تهران داشتم به این نتیجه رسیدم که کتاب را با تکیه بر منابع دسته اول و سایر ماخذ نوشته شده، بنویسم. ضمن این‌که در تک‌نگاری درباره پیرنیا باید به حضور وی در سیاست توجه ویژه‌ای داشت، وی چهار دوره کابینه تشکیل داده، سال‌ها وزیر امورخارجه و سفیر بوده است که یک دوره تاریخی را شامل می‌شود. در کتاب «مورخ سیاستمدار» از پیش از مشروطیت  آغاز کردم و با مرور دوره پهلوی‌ها به بررسی زندگی سیاستمداری پرداختم که در زمان خودش از معدود شخصیت‌هایی بوده که دکترای حقوق داشته و مسلط به چندین زبان روسی، فرانسه و تا حدودی یونانی باستان بوده است و با همین تسلط بر زبان توانسته به تالیف کتاب «تاریخ ایران باستان» بپردازد.

تا چه حد نوشتن شما متاثر از حس احترام و علاقه به این مورخ سیاستمدار است؟

حسن پیرنیا جزو معدود شخصیت‌هایی است که از میان رجال طرفدار قاجار و همچنین رجال طرفدار دوره پهلوی یک نوع اقتدار رفتاری را می‌توان با نگاه روانشناسی در وی مشاهده کرد. یکی از معدود چهره‌هایی که در زمان پهلوی اول برایش مراسم ترحیم و بزرگداشت گرفته شده و این مراسم در روزنامه اطلاعات همان دوره با درج تصاویری منعکس شده حسن پیرنیاست. با وجود این سعی کردم به دور از تمایلات شخصی به روایت احوال و کارنامه این سیاستمدار و نویسنده تاریخ بپردازم.

در بخش اسنادی کتاب از چه اسنادی بهره برده‌اید و آنها را از چه آرشیوهایی گرفته‌اید؟ با چه مشکلاتی در این مرحله روبه‌رو بوده‌اید؟

در پاسخ به این پرسش، نخست باید به پراکندگی اسناد در مراکز اسنادی در ایران انتقاد کنم. به نظر می‌رسد در تجمیع اسناد، یک بوروکراسی مشخص اداری وجود ندارد و سازمان مادر یا آرشیو‌ ملی در ایران به کلی نادیده گرفته شده و این پراکندگی باعث خستگی و ناکامی برخی پژوهشگران در پژوهش‌های تاریخی شده است. اسناد کتاب را بیشتر از سازمان اسناد ملی و آرشیو وزارت امورخارجه گرفتم. چندین سند که به نامه‌نگاری اداره‌های تهران به اداره معارف اصفهان اختصاص دارد و برای ترویج کتاب‌های «تاریخ ایران باستان» پیرنیا در مدارس این شهر و مدرسه علوم سیاسی منتشر شده در صفحات پایانی کتاب گنجانده شده است.

مدرسه علوم سیاسی نقشی بی‌بدیل در توسعه علوم سیاسی و فرهنگ کشور داشته است و به دلیل وجود چنین مدرسه‌ای فارغ‌التحصیلان آن به عنوان سفیر یا کارمندان عالی رتبه در وزارت خارجه مشغول به کار شدند. همچنین نخستین فارغ‌التحصیل این مدرسه عبدالله مستوفی است که کتاب سه جلدی «شرح زندگانی من» را به نگارش درآورده است. از استادان این مدرسه نیز می‌توان به مرحوم علی اکبردهخدا و مشیرالدوله اشاره کرد.

به نظر شما در معرفی شخصیت حسن پیرنیا تا چه اندازه موفق بودید و در صورت نقد کتاب چه ضعف یا نقصی به آن وارد است؟ 

کتاب «مورخ سیاستمدار» قطعا دارای نقایصی است، البته وقتی صحبت از نقایص کتاب به میان می‌آ‌ید من نام مرحوم باستانی را به کنار می‌گذارم و کم‌کاری و کم‌سوادی خود را در تالیف این کتاب می‌بینم. به نظرم کتاب باید ویرایش دوباره شود. همچنین به دلیل مسائلی که در زمان چاپ کتاب رخ داد و یک سری اتفاقات بازار نشر بر روند چاپ آن تاثیر منفی گذاشت و چندین بار ناخواسته ناشر آن عوض شد. نوع پخش کتاب چندان راضی‌کننده نبود.

بسیاری از علاقه‌مندان مرحوم پیرنیا و مرحوم باستانی پاریزی اظهار علاقه کردند که کتاب را داشته باشند اما متاسفانه کتاب در چند کتابفروشی محدود ارائه شد و من به ناشر به دلیل پخش ضعیف کتاب انتقاد کردم. البته کتابفروشی‌هایی که کتاب برای فروش در آن عرضه شد، جزو شناخته‌شده‌ترین مراکز عرضه کتاب‌های تاریخی و حوزه علوم انسانی هستند. همه این مسائل وقتی مانند پازل چیده می‌شوند به یک نتیجه مشخص می‌رسند و این مسائل همه به اقتصاد نشر در ایران برمی‌گردد. همچنین فونت کتاب و جلد آن نیز باید تغییراتی را به همراه داشته باشد اما درباره نقد محتوایی کتاب (که در چاپ بعدی حتما این نقص برطرف خواهد شد) بررسی مدرسه سیاسی است که در کتاب به صورت کوتاه به آن اشاره شده است.

————–
* با تلخیص و اندک ویرایش. برای خواندن متن کامل مصاحبه می توانید به سایت ناشر مراجعه کنید.

همرسانی کنید:

مطالب وابسته