سه یادداشت کوتاه درباره سه دفتر شعر و داستان

سایه اقتصادی نیا

به قول یکی از کتابگزاران، اگر دربارۀ هر کتابی که می‌خوانید چند خطی بنویسید، خمس و زکاتش را داده‌اید. من دربارۀ بعضی از کتاب‌هایی که می‌خوانم، یادداشت‌های کوتاهی در مطبوعات می‌نویسم. بالاخص در صفحۀ «وقت شعر» مجلۀ جهان کتاب مجال معرفی و نقد دفترهای شعر بیشتر فراهم است. اما کمبود وقت و گردن علیل‌شده و انبوه کارهای نیمه‌کاره مجال آن را از من می‌گیرد که دربارۀ همۀ این آثار به‌تفصیل گزارش‌هایی تهیه کنم. بنابراین یک صفحۀ «کتاب‌های تازه» هم، به سبک آنچه مرسومِ مطبوعات است، اینجا می‌گشایم، تا ضمن تشکر از دوستان عزیزی که با لطف بسیار کتابشان را برای من فرستاده‌اند، دیگران را هم در لذت خواندن این کتاب‌ها شریک کنم.

بعضی از این کتاب‌ها جدید‌الانتشار نیستند، اما من به‌تازگی آنها را خوانده‌ام. از همۀ دوستانی که با مهر و مرحمت برایم کتاب می‌فرستند، چه نسخۀ چاپی و چه نسخۀ دیجیتال، سپاسگزارم. امیدوارم بتوانم خوانندۀ دقیق و حساسی برای نوشته‌هایشان باشم.

۱. جغرافیای اموات (مجموعه داستان). محسن فرجی. نشر آموت، ۱۳۹۵
صفحات فکر و اعماق تجربیات ذهنی محسن فرجی، جای امن و راحتی‌ست برای گردآمدن اموات. اموات داستان‌های فرجی مردگان‌ نیستند، بلکه زندگانی هستند با روح‌های تباه و روحیه‌های مشوش. شخصیت‌هایی ثابت‌اند که رفتن‌شان از این داستان به داستان دیگر، مانند رفت‌آمد مکرر بازیگران نمایش است به پشت صحنه: لباس عوض می‌کنند، آرایش‌شان را تغییر می‌دهند، و با نام و صدای دیگر به صحنه می‌آیند تا روایتگر درد بی‌درمان دربه‌دری باشند.

آوارگی و بی‌در‌کجایی، تم غالب داستان‌های فرجی است. شخصیت‌های داستان‌های او آویزان‌اند- به گذشتۀ ویرانشان، به فلاکت روزمره‌شان، به یاس‌های سیاه بی‌علاجشان. شخصیت‌پردازی قوی‌ترین عنصر کار فرجی است، و اگر دل به داستان‌های او بسپرید، بی‌گمان از گلوی راوی نیز خواهد شنید: «به کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژنده و کپک‌زدۀ خود را؟»

۲. ماه سمرقند (دفتری از شعر و ترانه). مهدی جامی. انتشارات عقل سرخ، ۲۰۱۷
شاعر خود در سبب تالیف کتاب و در شان نزول اشعارش مقدمه‌وار توضیحاتی داده است که آگاهی از آنها در درک فضای اشعار یاری‎رسان است. با اینهمه، لذت بردن از شعرها و نزدیک شدن با آنها منوط به این اطلاعات نیست- می‌توان فارغ از مقدمات آنها را خواند و با آنها همدل شد.

فضای صلح‌آمیز و آرامی که جامی با اشعار سپیدِ عمدتاً کوتاهِ خود می‌آفریند، مخاطب را به درک لحظه، به درنگ در «آن» فرامی‌خواند. و به قول سهروردی، «هر لحظه که بگذرد، سرّ آن در آن نهفته بود». جان اشعار جامی را همین آنات ساخته‌اند. او در هر آنی سرّی جسته و آن سرّ را شعر کرده است: آنی که ماه از شیب کوه برمی‌گذرد، آنی که پیچ جادۀ کوهستانی پیش چشم کشیده می‌شود، آنی که یاد از بوسه‌های یار درخشان می‌شود. اشعار سپید او ساده‌خوان و سلامت‌اند و مخاطبانی را که اهل تامل در «سرّ لحظه» باشند، بی‌نصیب نمی‌گذارند.

۳. کوهسنگی، پلاک ۱۳ ممیز ۱. (مجموعه شعر). علیرضا آبیز. انتشارات اچ اند اس مدیا، ۱۳۹۶
آبیز دفتری از اشعار سانسورشدۀ خود فراهم کرده است. اگر با سبک شعرهای علیرضا آبیز آشنایی داشته باشید، آنچه را در این دفتر گرد آمده فوراً باز خواهید شناخت: زبان پوست‌کندۀ نزدیک به گفتار و گاه نزدیک به نثر او در غیاب سانسور گاه گزنده و زهرآلود به نظر می‌آید. طنز و ریشخند جدیت‌های تصنعی آدم‌ها، سبک گرفتن دنیا و مافیها، و جرقه‌هایی از یادها و خاطرات او اغلب چشمگیر است. درونمایه هرچه باشد، آنچه در تمام شعرها مشهود است، صداقتی‌ست عریان و بی‌ریایی و شفافیتی ناب.

همرسانی کنید:

مطالب وابسته