روزنامه اعتماد
به نقل از اشپیگل
محمدحسن عَلوان، برنده جایزه بینالمللی ادبیات داستانی عرب در سال ۲۰۱۷ (بوکر عربی) درباره رمان جدیدش به نام مرگ کوچک که درباره زندگی ابن عربی متصوف پرآوازه اندلسی است با نشریه اشپیگل مصاحبه کرده است. علوان شهروند عربستان سعودی است و به نظر او کشورش به سمت اعطای آزادیهای فردی بیشتر در آینده گام برمیدارد. علوان سی و هشت ساله است و زاده ریاض. او اکنون در شهر تورنتو کانادا زندگی میکند. علوان پنج رمان نوشته و به خاطر آخرین رمانش به نام «مرگ کوچک» برنده جایزه پنجاه هزار دلاری بوکر عربی در سال ۲۰۱۷ شده است. رمان مرگ کوچک رخدادهای زندگی عارف، فیلسوف و شاعر پرآوازه ابن عربی را تصویر میکند. ابن عربی در قرن دوازدهم در اندلس اسپانیا به دنیا آمده و در شهر دمشق به خاک سپرده شده است.
آقای علوان، ابن عربی چگونه دنیا را تحت تاثیر قرار داد؟
میراث فلسفیای که ابن عربی از خود به جای گذاشته از طرف کارشناسان مختلف فلسفه به عنوان یک میراث فلسفی آزاداندیشانه و تساهلگرا توصیف میشود. در این مکتب فلسفی تمام ادیان آسمانی برابر انگاشته شده و زن، مورد پرستش قرار میگیرد. اکثر متصوفین از ابن عربی به عنوان استاد بزرگ یاد میکنند. آرا و افکار ابن عربی از حلقه پیروان تصوف فراتر می رود و گاه منبع الهام و گاهی هم اسباب رنجش جویندگان راه حقیقت و رستگاری در سراسر دنیا و طول تاریخ بوده است. اندیشههای جهانی تشکیلدهنده زیربنای فکری ابن عربی عمدتا با حقیقت الهی و تجربه ناب انسان از این حقیقت پیوند خورده و امروز بدون کمترین واسطهای بدان مرتبط است.
چرا نویسندهای که از عربستان سعودی، سرزمین سلفیگری، میآید درباره فیلسوفی قلمفرسایی میکند که تعالیمش تعارض و تضاد جدی با تعالیمی دارد که از بلندگوهای مساجد ریاض شنیده میشود؟
سلفیگری به قدری در عربستان رایج است که سایر مکاتب فکری دین اسلام به استثنای شیعه تقریبا جایی در آن ندارند. اما نوشتن درباره یک شخصیت سرشناس مکتب تصوف واقعا تابوشکنی نیست. رمان من از زمان انتشار به طور قانونی و در مقیاس گسترده در قفسههای کتابفروشیهای عربستانسعودی جای خود را یافته است.
به نظر شما امکان اینکه از مواجهه و رویارویی این مکاتب دینی جلوگیری کنیم، وجود ندارد؟
به نظر من کاملا اجتنابپذیر است به شرط اینکه اراده و عزم سیاسی برای ایجاد یک محیط مناسب برای همزیستی مسالمتآمیز وجود داشته باشد. مشکل اصلی اینجاست که بعضی از سیاستمداران به خاطر منافع سیاسیشان عامدانه و از روی اغراض سیاسی، ساز مخالف میزنند. همه ادیان الهی با رشته پنهان دانایی و عشق به هم مربوطند. هر برخورد و رویارویی بین آنان حاصل جهل و حرص و آز است. ادیان الهی در طول تاریخ آتشبیار معرکه بودهاند چون که تاثیر زیادی روی ما گذاشتهاند. اما آنها دلایل ذاتی این برخوردها و رویاروییها نیستند.
آیا ابن عربی آزاداندیش و اهل تساهل و مدارا بوده؟
او ما را به داشتن سعه صدر و عشق نسبت به یکدیگر دعوت میکند. علاوه بر این، حکایت معروف دلدادگی او به “نظام”، دختر استادش شیخ مکینالدین اصفهانی، در مکه شهره خاص و عام است. این ماجرای عاشقانه تاثیر عمیقی روی زندگیاش گذاشته است. او همیشه هر جایی که میرفت با نخبگان سیاسی آن مکان حشر و نشر داشت و تا به حال کسی مدعی نشده که او پیرو مرام یا مکتب خاصی بوده باشد.
انگیزه شما از نوشتن این داستان چه بود؟
ابن عربی میگوید: هستی با حرکت و جنبش شروع میشود… او رهرو و سالکی بزرگ بود. سیر و سلوک عارفانهاش را با خرد و دانایی که با گذشت زمان عایدش شده بود، عجین میکرد. او به تمام بلاد اسلامی از اسپانیا گرفته تا آذربایجان سفر کرده بود و از شهرهای متعددی گذشته بود و در سرزمینهای تحت فرمانروایی پنج حکومت اسلامی که دنیای اسلامی را بین خود تقسیم کرده بودند، زندگی کرده بود. المهادی [کذا در اصل. منظور Almohad یا الموحدون است]در ایبری و مراکش، ایوبیان در مصر و سوریه، شریفاتیان [؟] در مکه، عباسیان در عراق و سلجوقیان در آسیای مرکزی… عجین شدن سیر و سلوک با خرد و دانایی برایم خیلی وسوسهآمیز است. بنابراین تصمیم گرفتم با مدد گرفتن از تخیلم کمبود اطلاعاتم را پیرامون زندگی شخصی ابن عربی جبران کنم. فقط داستان میتواند بیتفاوتی و بیتوجهی تاریخ را جبران کند.
چگونه مطالعات شما در تصوف، دیدگاه شخصی شما را نسبت به زندگی و دین تغییر داد؟
مجبورم کرد در پذیرش حقیقت و دانایی از منابعی که قبلا اعتمادی نسبت به آنها نداشتم انعطاف بیشتری به خرج بدهم. تربیت خانوادگی و تحصیلات دانشگاهیام نحوه تفکر مرا شکل بخشیدهاند. به نظر من منطق تنها مرجع داوری حقیقت است. گرچه منطق، ابزار بینظیری برای محک و تایید حقایق است اما ما به عنوان انسان ابزار دیگری در اختیار داریم که برای درک و شناخت و لمس حقایقی که فراتر از دایره تنگ مغزمان است، مورد استفاده قرار میدهیم.
پیشبینی شما از آینده کشورتان چیست؟ آیا عربستان سعودی باز به همان دایره تنگ و بسته عقاید دینیاش خواهد چسبید یا اینکه مسائل و موضوعات مهم دینی را به بحث و داوری مردم واگذار خواهد کرد؟
چنین مباحثی قبلا در چارچوبهای مورد انتظار مسیر تکاملیاش جریان داشته است. هرچند سعودیها در سرزمینی زندگی میکنند که قبلا مهد تمدنهای کهن بوده اما بافت جمعیتی کشور نسبتا جوان است. اگر از نظر سیاسی سخن بگوییم کشور عربستان ۸۰ سال قدمت دارد و جمعیت عمدتا جوان عربستان سعودی آن را به مکانی تبدیل کرده که باید چشم به آینده بدوزد. عربستان ممکن است کشور کاملا متفاوتی در آینده باشد. این موضوع از منظر کلان سبب شده سند چشمانداز عربستان ۲۰۳۰ با استقبال فراوان قشر جوان مواجه شود، به خصوص از منظر تغییراتی که در آن وعده داده شده است.
آیا بر این باورید که جامعه عربستان سعودی در حال حرکت در مسیر اعطای آزادیها و تفسیرهای گوناگون دینی است؟
بله. این گشایش اخیرا به وضوح قابل مشاهده است و در تغییراتی که جامعه عربستان طی ۱۵ سال اخیر شاهد آن بوده به روشنی انعکاس یافته است. هر شخصی که مدتی در عربستان سعودی زندگی کرده میتواند حس کند که مردم در حال گذار از چرخه سالم تغییرات اجتماعی هستند.