رسول جعفریان
بدون تردید آقای سیدهادی خسروشاهی، یکی از پرکارترین نویسندگان مذهبی- سیاسی دهه ۴۰ و ۵۰ است که کتابهای فراوانی در زمینههای مختلف اسلامی و فرهنگی پیش از انقلاب منتشر کرده است. علاوه بر آن او از سالها قبل با مطبوعات دینی مختلف همکاری داشته و مقالاتی در بیشتر آنها و تقریبا به طور مرتب در مکتب اسلام به چاپ رسانده است. در واقع، ایشان از نخستین سالهای دوره جوانی تا انقلاب اسلامی یکسره در فعالیتهای فرهنگی- سیاسی بوده و افزون بر ارتباط با فداییان اسلام، تشکلهای مذهبی تهران و شهرستانها به خصوص تبریز در دوره اخیر به یکی از همکاران ثابت مجله مکتب اسلام، دارالتبلیغ اسلامی و سردبیری برخی از نشریات آن و نیز نگارش در عرصههای مختلف از جمله: معرفی اندیشههای سیدجمالالدین اسدآبادی، نگارش در نقد مکتبها و ادیان و موضوعات دیگر مشغول بوده است. آقای خسروشاهی سال ۱۳۱۷ در تبریز به دنیا آمد. پدرش آیتالله سیدمرتضی خسروشاهی از علمای صاحب رساله در آذربایجان بود که آثاری در فقه و غدیر داشت. جد ایشان هم آیتالله سیداحمد خسروشاهی از علمای آذربایجان بود. اجداد او تا چند نسل در سلک روحانیت و از چهرگان و عالمان حوزه نجف و خطه آذربایجان بودهاند. ایشان در سال ۱۳۳۲ش در سن ۱۵ سالگی عازم قم شد و پس طی دروس سطح در درس فقه و اصول و تفسیرِ حضرت آیات امام خمینی، شریعتمداری، علامه طباطبایی و- چند ماهی هم در محضر- آیتالله بروجردی حاضر شد. او از همان زمان با جریانهای انقلابی- اسلامی همکاری داشت به خصوص با فداییان اسلام و آیتالله کاشانی در ارتباط بود. او به سال ۱۳۳۷ کتابچهای با عنوان «اسلام و دموکراسی» (تهران، سازمان مطبوعاتی گلستان «سالنامه گلستان») نوشت و ضمن آن به برخی از نمونههای تاریخی مربوط به حکومت اسلامی و نیز شماری از قضاوتهایی که نویسندگان خارجی از وجود دمکراسی در اسلام کرده بودند، پرداخت. روی جلد آن نوشته شده بود:«اسلام و دموکراسی، سیستم حکومت دمکراسی در سایه ایدئولوژی و اصول تعلیماتی اسلام». در این کتاب ۱۶ صفحهای از تعبیر حکومت اسلامی و یک مورد هم تعبیر «حکومت جمهوری اسلامی» یاد شده بود. آقای خسروشاهی در جریان رویدادهای نهضت اسلامی در سالهای ۴۴-۴۱ بسیار فعال بود و به همراه شماری از همفکران خود نشریه داخلی حوزه علمیه قم با عنوان بعثت را طی سالهای ۴۴-۴۳ منتشر کرد.
این نشریه با همکاری اکبر هاشمیرفسنجانی، سیدهادی خسروشاهی، علی حجتیکرمانی و سیدمحمود دعایی منتشر میشد. نخستین فعالیتهای فکری- سیاسی او در ارتباط با فداییان اسلام و شخص آیتالله کاشانی بوده است که انعکاس آن در مقالات و اسنادی است که در شمارههای متعدد مجله تاریخ و فرهنگ معاصر که با مدیریت خود او در یک دهه اخیر انتشار یافته، منعکس شده است.به لحاظ فکری، آقای خسروشاهی مانند بسیاری از دوستانش و البته در این جهت بیش از همه هوادار و ترویجکننده اندیشههای سیدقطب(اعدام در ۱۳۸۶ق/۱۳۴۶) در ایران بوده و بسیاری از آثار او و دیگر اخوانیها را به فارسی ترجمه و به چاپ رسانده است. از دیگر حوزههای قلمی ایشان، پرداختن به مسائل دینی و اختلاف ادیان و تبلیغات مسیحیان و ردیهنویسی بر آنهاست که این قبیل آثار به صورت تالیف و بیشتر ترجمه در نوشتههای آقای خسروشاهی وجود دارد.حوزه دیگر کارهای او پرداختن به نهضتها و جنبشهای آزادیبخش و مساله فلسطین و حرکتهای اصلاحی در جهان اسلام است که در رأس آنها، همت او به بازشناسی زندگی، اقدامات و فعالیتهای سیدجمالالدین اسدآبادی معطوف بوده است. پرداختن به مسائل مسلمانان کشمیر، هند، الجزایر و… نیز از جمله موضوعاتی است که در نوشتههای ایشان به چشم میخورد. از سویی او را باید در ردیف کسانی تلقی کرد که برای تحقق وحدت شیعه و سنی تلاش فراوانی داشته است.آقای خسروشاهی سالها از ارکان دارالتبلیغ اسلامی بود و افزون بر مدیریت برخی از نشریات مانند «نسل نو»، «پیام شادی» و مجله عربی «الهادی» به نگارش مقالات و کتابهای متعددی مشغول بود که شماری از آنها توسط دارالتبلیغ منتشر شد. او از موسسان حزب خلق مسلمان بود؛ اما به محض آغاز برخورد این حزب با انقلاب اسلامی ضمن صدور اطلاعیهای همراه دیگر موسسان از آن جدا شد و برای مدت دو سال نماینده امام در وزارت ارشاد اسلامی بود. پس از آن هم برای ۵ سال سفیر ایران در واتیکان بود. او پیش از دارالتبلیغ در شمار موسسان موسسه در راه حق نیز بود که در جای خود به آن اشاره کردیم.جناب آقای خسروشاهی تا پایان عمر از نگارش دست نکشید و افزون بر چاپ آثار پیشین خود با عنوان «مجموعه آثار»، کارهای تازه فراوانی نیز به انجام رساند. یادش گرامی باد.