عباس عبدی
کانال تلگرام نویسنده
این روزها نمایشگاه کتاب در تهران و در محل جدید آن برقرار است. کوششها و هزینههای بسیار زیادی برای تأمین مکان مناسب برای نمایشگاه کتاب صرف میشود، ولی این پرسش برای هر فرد علاقهمند به کتاب پیش میآید که در این میان سرنوشت خودِ کتاب چه میشود؟ همه این هزینهها و کوششها برای این است که تولید کتاب و مطالعه آن بهبود پیدا کند. اگر بهترین رستوران و بهترین وسایل غذاخوری و آشپزی را بسازیم، باید برنامهای برای طبخ بهترین غذاها نیز وجود داشته باشد، بهترین مواد اولیه و بهترین هنر آشپزی باید باشد تا در چنان مکانی از طرف مردم غذا سفارش داده و صرف شود. نکند مصداق آن ضربالمثل معروف شویم که آفتابه لگن صد دست، شام و ناهار هیچی. از این مقدمه بگذریم و وارد یک تجربه مهم شویم.
چند سال پیش یکی از محققان (امیر حسین ترکاشوند) که بازنشسته یکی از ارگانهای انقلابی است کتابی را با عنوان حجاب شرعی در عصر پیامبر و در هزار صفحه و با کوشش فراوان تدوین کرد. تمام کسانی که کتاب را خواندهاند، مستقل از اینکه با مضمون آن موافق یا مخالف باشند، آن را کاری قابل توجه و شایسته تقدیر یافتند. با توجه به حساسیت موضوع، نویسنده کتاب کوشید که آن را در حد محدودی در اختیار اهل فکر قرار دهد، و تا برطرف کردن ایرادهای احتمالی به هیچوجه منتشر نشود. همچنین برای اخذ مجوز انتشار آن اقدام کرد. اقدامی که در دولت پیش با پاسخ منفی مواجه شد.
متأسفانه کسانی که مدعی آزادی فکر و بحث و نظر هستند، کوشیدند با بیتوجهی به کتاب و یا پایین معرفی کردن سطح نویسنده، ارزش کتاب را کم کنند، در حالی که کتاب به مرور زمان جای خود را باز کرد. از طریق اینترنت در اختیار عموم قرار گرفت، و کمکم در محافل خاص روحانی نیز مورد نقد قرار گرفت. با گسترش و دسترسی عموم به کتاب، بیشتر و بیشتر خوانده شد، تنها ضررش برای نویسنده، بهرهمند نشدن از حقالتألیف کتاب بود، ولی هدف اصلی آن که خواندن کتاب بود، از این طریق بیش از پیش محقق شد.
همین امر موجب شد که مخالفان یا منتقدان مجبور شوند که به صورت رسمیتر و در قالبهای علمی واکنش نشان دهند. آخرین مورد آن در روز افتتاح نمایشگاه کتاب، جلسه نقد و بررسی این کتاب با حضور نویسنده و سه تن از اساتید دانشکده الهیات دانشگاه تهران برگزار شد اقدامی که نشان داد علیرغم مقاومتهای اولیه اکنون واقعیت کتاب به رسمیت شناخته شده است هر چند کماکان اجازه نشر نیافته است. جالب اینکه ابتدا مطابق معمول این جلسات که استقبال اندک است، قرار میگذارند که جلسه در یک سالن کوچک برگزار شود. ولی مراجعه مخاطبان و علاقهمندان چندان بود که به سالن بزرگتر میروند و حتی در آنجا هم جا کم میآید و برخی ایستاده مباحث را دنبال میکنند. نکته مهم اینکه خبر این جلسه در خبرگزاریهای مهم اصولگرا نیز منتشر میشود.
در واقع کتابی که اجازه انتشار پیدا نکرده، و حتی تا کنون چند کتاب در نقدش نوشته و منتشر شده، ولی آن قدر خوانده شده است که منتقدان آن را علاقهمند به واکنش با حضور نویسنده نموده و نقد و بررسی آن نیز حتی در خبرگزاریهای اصولگرا آمده است. به علاوه نویسنده از هر نظر سعی کرده که هیچ حساسیت خاصی برانگیخته نشود و با بزرگواری و آرامش یک بحث علمی را پیش برده است. فارغ از اینکه موافق یا مخالف با همه یا بخشی از نوشتههای او باشیم، باید این کوشش و این نحوه رفتار را ارج نهاد و نه تنها اجازه نشر کتابش را داد، بلکه باید امکانات لازم هم برای وی فراهم کرد تا این راه را ادامه دهد. قرار نیست همه کتابهای تألیفی موافق میل و نگاه رسمی باشد. اگر ایرادی داشت به آن پاسخ میدهند و اگر مطالب درستی داشت از آن بهرهمند میشوند.
این تجربه نشان داده است که اگر علاقه و رغبتی به کتاب دیده نمیشود نه در بیعلاقگی مردم به کتاب که در فقدان کتابهای خوب با موضوعات مورد توجه جامعه است. مسأله حجاب یک مسأله مهم در ایران است. فارغ از اینکه قانون و مقررات چه میگویند، باید درباره آن نوشت و مطالعه و بحث کرد. این نشست یا مشابه آن باید در نمایشگاه کتاب و در کنار کتاب منتشر شده و سالها پیش برگزار میشد.
نکته بسیار مهم این است که اگر کتاب در مواردی ضعیف و یا قابل نقد باشد، به دلیل عدم صدور مجوز نشر، این موارد نیز دیده نمیشود. چند سال کوشش بیثمر برای ندیده شدن کتاب جز اینکه فرصت طلایی را از مخالفانش گرفت که آن را نقد کنند، ثمر دیگری نداشت. آیا همین یک نمونه و تجربه زنده، کفایت نمیکند که سیاست رسمی کشور در خصوص انتشار مطلب، اعم از کتاب یا نشریات تغییر جدی کند؟ ممیزی به شکل امروز مصداق روشن آش نخورده و دهان سوخته است.
https://telegram.me/abdiabbas