نویسنده بودن انتخاب نوعی سبک زندگی است

دانیال حقیقی
روزنامه شرق

خلاقیت ادبی به روابط ظریفی می‌پردازد که میان شخصیت‌ها، رخداد‌ها و محیط پیرامونی اعم از اشیاء و غیره در یک وضعیت رنگ می‌گیرد و می‌تواند مانند نخ‌هایی ناپیدا، آنها را به بی‌شمار شکل مختلف مرتبط یا از آن شکل‌ها منزوی کند، که درواقع این نخ‌ها همان «فرهنگ» و «تاریخ» هستند و میان‌تهی‌ بودن بسیاری از رمان‌های مهم مدرن به همین دلیل است.

به عبارت دیگر، مبانی فکری یا به بیان درست‌تر، اساس فلسفی یک فرایند خلاق روش نویسنده در برخورد با تاریخ (بازبینی مستندات از دریچه یک لنز نظری) به موازات خوانش از فرهنگ (تصویرسازی و ایماژ ذهنی) است که منجر به یک بازنمایی، برسازی و یا واسازی می‌شود. اما آنچه عموما در کار نویسنده، که همان متن است، نادیده گرفته می‌شود، فرایند خلاقی است که منجر به خلق یک اثر ادبی می‌شود و بدون این فرایند قطعا یک رمان جدی تولید نخواهد شد.

فرایند خلاق ادبی پیشینه قابل‌توجهی دارد و نمونه‌های زیادی هم برای آن ذکر شده، اما در این میان، فرایندی که پژوهشگر حوزه خلاقیت، «گراهام والاس»، پیشنهاد کرده، به نظر می‌رسد که هم شمول بیشتری دارد، یعنی طیف گسترده‌ای از نویسندگان و هنرمندان می‌توانند به کارش بندند و هم نسبت به سایر فرایندهای مذکور کامل‌تر است و بهتر خودش را با روندهای توسعه انسانی و جمعی همراه می‌کند. ضمن این‌که این فرایند در یکصد سال گذشته به دست برخی از مهم‌ترین نویسندگان و هنرمندان قرن مورد آزمایش قرار گرفته، کامل شده و امروز در کامل‌ترین حالتش در اختیار ماست.

بنا بر تعریف والاس، خلاقیت یک کنش چندمرحله‌ای است، منتها این پلکان به‌هیچ‌وجه حالت کوانتومی ندارد و یک روند خطی را دنبال نمی‌کند، بلکه مراحل گوناگون آن به شکلی پیچیده و در‌هم‌تنیده هستند. اما به‌هرحال، می‌بایست از جایی شروع کرد. والاس اولین مرحله از فرایند خلاق را «جمع‌آوری» یا «گردآوری» می‌داند. در این مرحله، نویسنده یا هنرمند دانش‌اندوزی می‌کند و روش فکری‌اش را قوام می‌بخشد؛ به این معنی که می‌آموزد چطور درباره «ذات» کار و «هویت» خودش فکر کند. این مرحله همچنین با آموختن و آزمودن تکنیک‌ها و فنون مرتبط کامل‌تر می‌شود. این بخش از کار به تمامی در حوزه خودآگاهی شخص خلاق انجام می‌پذیرد.

مرحله دوم از فرایند پیشنهادی والاس، دوره نهفتگی است که در جریان آن، نویسنده باردار ایده‌هایی است که از دل مرحله اول سر برآورده‌اند. نویسنده در این دوران مثل یک پنگوئن نر باید روی تخم‌های دیگران بنشیند تا سرانجام جوجه‌های خودش را از آنها بیرون بکشد. برخلاف مرحله قبل، نهفتگی کاملا روندی ناخودآگاهانه را دنبال می‌کند. از تمرین‌هایی که والاس برای هنرمند در این مرحله پیشنهاد کرده تا هرچه غنی‌تر ایده‌هایش را پرورش دهد، می‌شود به پرداختن به آثار دیگران اعم از کلاسیک یا تجربی، کشف و شهودهای در جریان زندگی روزمره، معاشرت با دوستان خلاق و نخبه، عاشق‌شدن، حرف‌زدن و گفت‌وگوهای طولانی و ماراتنی، نامه‌نگاری، اغواگری و اغواشدن، کنجکاوی در موضوعات نامربوط، فروکردن منقار در سوراخ مار و… اشاره کرد.
مرحله سوم را والاس «تجربه آها!» یا «گذر یافتم یافتم» نام‌گذاری کرده. در این مرحله نگارش اثر انجام می‌گیرد. سپس با بازبینی آنچه در مرحله اول به دست رسیده، نسخه اولیه مورد بازنویسی و حک و اصلاح قرار می‌گیرد. این مرحله با انتشار اثر به پایان می‌رسد.

مرحله چهارم، خودانتقادی است. نویسنده در این مرحله بهتر است به سنجش و ارزیابی انتقادی کار خود بپردازد و مشخص کند که اکنون در کجای مسیر تکاملی شخصی‌اش قرار گرفته است. تکامل و پیشروی نویسنده و هنرمند را این مرحله ممکن می‌کند.

مرحله پنجم، استادی نام دارد. نویسنده در این مرحله باید از خود پرکاری نشان دهد تا هرچه باکیفیت‌تر به مرحله نگارش بهترین آثار زندگی‌اش برسد. این مرحله از فرایند خلاق والاس با تولید شاخص‌ترین آثار ادبی در زندگی یک نویسنده به پایان می‌رسد.

مرحله آخر در اینجا، که مورد تأیید بسیاری و مورد بی‌اعتنایی بسیاری دیگر است، آموزش به دیگران است که چندان مهم شمرده نمی‌شود، اما والاس معتقد است که یک نویسنده زمانی تجربه خلاق خودش را کامل می‌کند که بتواند آن را به دیگران منتقل کند. غیر از این هرآنچه رخ داده، نقص دارد و خیلی زود به دست فراموشی سپرده می‌شود.

با نگاهی دقیق‌تر به این فرایند پیشنهادی، به‌راحتی می‌شود متوجه شد که نویسندگی یک کار پاره‌وقت مناسب برای اوقات فراغت و آخر هفته‌ها نیست. نویسندگی یک سبک زندگی است که در لحظه‌لحظه زندگی هنرمند دنبال می‌شود.

————————————-

*با اندک ویرایش و تلخیص قلنبه‌گویی‌ها برای نزدیک شدن متن به زبان رسانه عمومی.

همرسانی کنید:

مطالب وابسته