نعمتالله فاضلی
روزنامه شرق
سیدمحمدامین قانعیراد از دانشیمردان و فرهیختگان و بزرگان تاریخ معاصر ما بود که از این جهان رخت بربست و رفت. در یکی دو روزی که او از میان ما رفته است، دربارهاش سخنهای بسیاری گفتهاند، اما بسیار سخنها مانده که بعد از این گفته خواهد شد؛ سخنهایی که از آرزوها و آرمانها و اندیشههای والای این مرد دانشی و اندیشمند باید گفته شود و سخنهای بسیاری که از مشی و منش و انسانیت این انسان دانشگاهی و بزرگ باید روایت شود. هنوز زود است تا بخواهیم محمدامین قانعیراد را آنگونه که هست و آنگونه که بود به جامعه بشناسانیم. متأسفانه در روزی و لحظهای از تاریخ، این جهان را ترک گفت که ایران عزیز ما، سخت به او و امثال او محتاج است.
محمدامین قانعیراد دغدغه ایران داشت و تمام عمر گرانبار خود را صرف دفاع از جامعه ایران کرد. اسطورهای بزرگ از تاریخ معاصر ما بود و نماد و نشانهای معنادار و گویا از نهاد آموزش عالی ایران. او از درون نهاد آموزش عالی و دانشگاه برآمد و نشان داد که این نهاد میتواند محل و فضایی برای پرورش رادمردان و اندیشمندانی باشد که بیریا و صادقانه به سرزمین و به دانش، تاریخ و فرهنگ و جامعه عشق میورزند. او آبروی دانشگاه و دانشگاهیان ایران بود و هست. محمدامین قانعیراد که برنده جایزه ترویج علم از طرف انجمن ترویج علم ایران شد، بیشترین هم و غم خود را بر این گذاشت تا نهاد آموزش و آموزش عالی در ایران را بشناساند و برای اعتلا و بهبود و ارتقای آن، سالیان طولانی نوشت، سخن گفت و فعالیت کرد.
او مهمترین نهاد سازنده جامعه ایران را نهاد آموزش و آموزش عالی میدانست، ازاینرو به مطالعه همهجانبه این نهاد بزرگ اقدام کرد و انبوهی از آثار و نوشتهها در زمینه دانشگاه، مدرسه، آموزش و آموزش عالی را از خود بهجا گذاشت.
محمدامین قانعیراد بهعنوان بزرگترین دانشگاهپژوه و به اعتقاد من، بنیانگذار مطالعات جامعهشناسی دانشگاه در ایران، نقشی بیبدیل و کمنظیر در ارتقای نهاد آموزش عالی و دانشگاه در ایران داشت و در این مسیر نهتنها به نوشتن و تحقیقکردن و سخنگفتن پرداخت، بلکه تلاش کرد تا از طریق ایجاد و تقویت نهادهای مدنی مانند انجمن جامعهشناسی ایران، نهادسازی کند و با خلق شبکههای گسترده فکری و علمی بتواند تمام نیروهای فکری و فعال جامعه را بسیج کند تا با اقدامی جمعی و بهصورت نهادی مدنی و سازمانیافته راه دشوار توسعه علمی و اجتماعی کشور را ممکن و هموار کند.
من و همه همکاران و همراهان محمدامین قانعیراد در انجمن جامعهشناسی و در همایشها و کنفرانسها، شوراها و سازمانها شاهد تلاشهای دلسوزانه و غمخوارانه و درعینحال فکورانه و اندیشمندانه او بودیم. محمدامین قانعیراد تنها یک فرد در میان جمعیت نبود. بهراستی مجموعهای از ارزشها، باورها و علایق و آرمانهای جمعی مردم ایران را در وجود و منش و بینش خود تبلور بخشیده بود. او ساخت متجسدی بود از مجموعه وسیعی از آرمانها، ایدهها و ارزشهای والایی که هر انسان اندیشمند و هر عاشق دلداده ایرانزمین میتواند آنها را آرزو کند و برای تحقق آنها بکوشد و مبارزه کند. نهتنها برای جامعه دانشگاهی، بلکه برای جامعه ایران گوهر گرانبهایی بود و هست که از طریق شیوه سخنگفتنش و منش و سیره و کردارش به ما آموخت که میتوان به دانشگاه و علم انسانی و دانشگاهی امیدوار بود و تکیه کرد.
ما و تمام دوستان و همکاران سیدمحمدامین قانعیراد که با او همنشین و همسخن و همراه بودیم، همواره در او چیزهایی را میدیدیم که برایمان آموزنده و تأثیرگذار بود. میدیدیم که چگونه میتوان دلسوزانه و غمخوارانه برای جامعه اندیشید و از آرمانهای جامعه دفاع کرد. او استادی کاسبکار و حرفهای نبود که از فرصتها برای تحقق منافع و کسبوکارش بهره بجوید. او تلاش کرد تا نشان دهد که میتوان در همین روزگار سرمایهداری و سودسالاری به اصول و ارزشهای جاودانه علم و دانشگاه وفادار بود و برای دفاع از جامعه، از دانشگاه دفاع کرد. او بهواقع مثال و نمونهای از انسان آکادمیک بود.