یوناسن تخیل داستانی را برای مخاطب ایرانی زنده کرده است

خبرگزاری مهر

پس از انتشار نخستین رمان «یوناس یوناسن» نویسنده سوئدی با عنوان «پیرمرد صد ساله‌ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد» با ترجمه فرزانه طاهری از سوی نشر نیلوفر، دومین رمان این نویسنده را نشر آموت با عنوان «دختری که پادشاه سوئد را نجات داد» با ترجمه کیهان بهمنی منتشر کرد که در کمتر از دو ماه از انتشار آن به چاپ دوم رسید.

فرزانه طاهری که معرف داستان‌های یوناسن به ایرانیان به شمار می‌رود در گفتگو با خبرنگار مهر درباره علت علاقه مخاطبان به آثار این نویسنده سوئدی گفت: به نظر من مفرح بودن این اثر در کنار تشنگی خواننده ایرانی برای مواجهه با تخیلی رها در ادبیات داستانی که در عین آزادی بتواند باعث به بند کشیده شدن مخاطب نیز بشود منجر به استقبال از این اثر شده است.

به گفته خانم طاهری، بخش زیادی از داستان های امروز ایران به واقعیت‌های روزمره و تجربه‌های روزانه نویسندگان باز می‌گردد و همین موضوع آنها را بیشتر شبیه دفتر خاطرات کرده است که نه کشفی دارد نه ذهنیت درخشانی را معرفی می‌کند. به باور من تخیل مدتهاست از ادبیات داستانی ایران رخت بر بسته است و یوناسن دقیقا همین مساله را به ما بازگردانده است. به نظر من او تخیل باورپذیر را به میان ما آورده که کمتر می شد در دیگر آثار سراغی از آن گرفت.

یوناس یوناسن

«در کار یوناسن ما وارد جهانی می‌شویم که به واقعیت متصل است اما در عین حال واقعیت نیست. مثال ساده‌اش را می‌شود در تربیت بچه‌ها دید. ما ایرانی‌ها معمولا فرزندانمان را بسیار منظم بار می‌آوریم و طبق قاعده اما در خارج از ایران فرزندان رها و آزاد تربیت می‌شوند. من احساس می‌کنم به بند کشیدن ذهن انسان را علیل می‌کند و اجازه رشد به آن نمی‌دهد و این همان اتفاقی است که در آثار امثال یوناسن خلافش را می‌بینیم.»

«نظام آموزشی ما نیز به شکلی است که تنها درصدد از بین بردن خلاقیت است و اجازه نمی‌دهد ذهن رها گذاشته شود. این نظام فکری دغدغه‌های بیرونی را به بند می‌کشد و منجر می شود به اینکه روی هر چیزی دست بگذاریم، اجازه پرداخت داستانی‌اش را نداشته باشیم. نمونه بارز این مساله اعتراضاتی است که به برخی سریال‌ها می‌شود که چرا با فلان طبقه شوخی شده است در حالی که در غرب حتی می‌شود با رییس جمهور نیز شوخی کرد.»

«در کشور سوئد در حال حاضر موجی از ادبیات طنز به راه افتاده که با استقبال مردمی زیادی نیز روبرو شده است. آنها تا پیش از این به خاطر اقلیمشان به سیاه نوشتن معروف بودند اما این روش چندی است تغییر پیدا کرده و به نظر می رسد این شیوه تازه در ایران هم مورد استقبال واقع شده است.»

———–

*با ویرایش

همرسانی کنید:

مطالب وابسته