اصل رسیدگی به ادعایی مشکوک در صنعت نشر روش خوبی برای کار رسانه ای است. دلیل انتخاب این یادداشت هم همین است. اما این یادداشت فاقد روش قابل اعتماد برای اوراق کردن آن ادعا ست. مهمترین نکته در گزارش این است که ناشری خودش گزارش تهیه می کند و به رسانه ها می فرستد و بعد به استناد رسانه هایی که آن گزارش را منتشر کرده اند ادعای خود را مطرح می کند. اما بیشتر از آن چیزی در این یادداشت نیست که اطمینان یابیم ادعا نادرست است. مثلا روشن نیست که چرا ده کتابفروشی یکباره به دو کتابفروشی تقلیل می یابد. روشن نیست تکذیب آن دو کتابفروشی در باره فهرست پرفروشهای خود از چه راهی به دست آمده است و نکات مبهم دیگر. طبعا حق پاسخگویی برای انتشارات دنیای اقتصاد هم محفوظ است و پاسخی منتشر شود بازنشر خواهیم کرد. – م.ج
حمید بهشتی
خبرگزاری کتاب
پدیده بیش فعالی تنها منحصر به کودکان نیست و شاهدش اینکه شماری از ناشران نیز از این اختلال رنج میبرند. روزنامه دنیای اقتصاد در روزهای اخیر با انتشار گزارشی آماری از قول سایت خبری فرارو که فهرستی از پرفروشهای ۱۰ کتابفروشی تهران ارائه کرده بود، انتشارات «دنیای اقتصاد» را به عنوان پرفروشترین ناشر غیر داستانی در نیم سال اول ۱۳۹۴ معرفی کرد! (اینجا)
اما با مراجعه به گزارش مبدأ و مورد استناد این روزنامه با این جملات رو به رو میشویم: «روابط عمومی انتشارات دنیای اقتصاد اعلام کرد که بیشترین سهم از کتابهای پرفروش غیرداستانی در نیم سال اول ۱۳۹۴ مربوط به این انتشارات بوده است.» یا: «جدولهای زیر مربوط به اطلاعاتی هستند که انتشارات دنیای اقتصاد در صحبت با فروشگاههای بزرگ کتاب ارائه کرده …»؛ به عبارت دیگر مبدأ اصلی این گزارش در واقع همان انتشارات دنیای اقتصاد است.
این روزنامه با استناد به گزارشی که خودش برای سایت فرارو فرستاده اعلام میکند: «بر اساس بررسیهای میدانی ما از ۱۰ کتابفروشی در میدان انقلاب و بررسی لیست پرفروشهای غیرداستانی آنها، نتایج گزارش خبرگزاریها درست تلقی میشود.»
از آنجا که خبرگزاری کتاب چندی است درباره کتابهای پرفروش بازار کتاب تهران در حال تحقیق و ارائه گزارشی هفتگی است، ذکر چند نکته را درباره گزارش منتشر شده از سوی روزنامه دنیای اقتصاد خالی از لطف ندیدیم.
در این گزارش که روزنامه دنیای اقتصاد از آن به عنوان گزارشی «پژوهشی-تحلیلی» یاد کرده، بدون ارائه آماری قابل استناد، تنها پنج عنوان کتاب را در فهرست پرفروشهای این کتابفروشیها گنجانده است. این درحالی است که حداقل انتظار خواننده از یک گزارش تحلیلی و پژوهشی این است که بداند فلان کتاب چقدر فروش داشته، با چه اختلافی در صدر فهرست پرفروشها جای گرفته و دلایل موثر بر پرفروش شدن آن چیست. اما متأسفانه ارائه این گونه گزارشها خالی از هرگونه مستندات است و بیشتر برآورده کننده خواسته نگارنده آن است تا واقعیت.
در گزارش مذکور فهرستی از پنج کتاب پرفروش هشت کتابفروشی مطرح تهران به همراه فروشگاه کتاب «دنیای اقتصاد» که طبیعتا آثار همین ناشر را عرضه میکند، ارائه شده است. در میان این هشت کتابفروشی، تنها دو کتابفروشی «مولی» و «آگاه» هستند که یکی از آثار این ناشر در فهرست پرفروشهای آنها جانمایی شده است.
سوالی که در وهله اول مطرح میشود این است که آیا قرار گرفتن در فهرست پر فروشهای دو کتابفروشی میتواند عنوان «پرفروشترین ناشر غیر داستانی نیمسال اول ۹۴» را نصیب یک ناشر کند؟ اما مشکل اصلی زمانی آشکار میشود که گزارش ارائه شده از سوی این دو کتابفروشی تکذیب و اعلام میشود که این آثار حتی در میان ۱۰ کتاب پرفروش آنها نیز جای نداشتهاند!
کم نیستند ناشرانی که با وجود شرایط سخت اقتصادی، با انتشار آثاری کیفی به بقاء خود در عرصه چاپ و نشر ادامه میدهند و در سکوت رسانهای با انتشار آثار خود، بازار کتاب را تحت تأثیر قرار میدهند. اما در سوی دیگر ناشرانی هستند که با استفاده از ظرفیتهای اقتصادی و رسانهای، سعی دارند از طریق آمارسازی عناوین و القاب سنگینی چون «پرفروشترین ناشر غیر داستانی» را به خود بچسبانند. به قول شاملو سه نوع دروغ وجود دارد: «دروغ کوچک، دروغ بزرگ و آمار» و با کمال تأسف برخی سایتها دانسته یا نادانسته به این «آمار»ها دامن میزنند.
یکی از جدیدترین کتابهای منتشر شده از سوی انتشارات دنیای اقتصاد، کتابی است با عنوان «چگونه با آمار دروغ بگوییم» که در آن راهکارهای راهبری افکار عمومی با استفاده از آمار را شرح داده است. بنابراین میتوانیم خیلی هم بدبین نباشیم و این حرکت را تنها به اجرا درآوردن یک پروژه تحقیقاتی-پژوهشی بر اساس آن کتاب بدانیم!
———————–
*با ویرایش