یکی از خوبی های مرگ افراد این است که مردم می روند در باره آنها می خوانند. با درگذشت اشرف پهلوی هم نیاز به شناخت او بیش از همیشه وجود دارد. او چگونه زنی بود؟ به نظر من او زنی بود که می توانست شاه بشود اگر ایران اجازه می داد که زنان پادشاه شوند. و تمام زندگی اش را همینطور گذرانده است. مثل کسی که از شاه چیزی کم ندارد. برادرش شاه است و او با برادرش احساس نزدیکی بسیار دارد زیرا که همزاد او ست. این همزادی اما فقط در برادری نیست در سیاست هم هست.
اشرف پهلوی قطعا یکی از سیاستمدارترین زنان صدسال اخیر است ولی درست همین بخش از زندگی او از همه کمتر شناخته شده است. من و برادرم؛ خاطرات اشرف پهلوی متن خوبی است که او را در این مقام نشان می دهد. اما این تنها نکته مهم در این کتاب نیست. نکته های متعددی در آن هست که ارزش توجه دارد. مثلا او تنها زن ایرانی است که آفریقای سالهای پایان جنگ جهانی دوم را دیده و در آن خواسته و ناخواسته سفر کرده است. تجربه ای که او در بازگشت از دیدار پدرش – در ژوهانسبورگ – به ایران کرده و ناچار بوده مدتها در مناطق مختلف آفریقا زندگی کند و گاه با یک دست لباس بسازد یا با هواپیمای سمپاشی سفر کند هم از نظر روایی و تاریخی بدیع است و هم از جهت شناختن زنی که عمدتا پشت پرده شایعات مخفی شده است حتی برای رسانه ها و روزنامه نگارانی که این روزها از مرگ او می نویسند.
کتاب او بهترین معرف او ست. طبعا همه آنچه در باره او می توان گفت در این کتاب یافت نمی شود اما بی تردید شخصیت او را بخوبی از خاطرات اش می توان شناخت و این با آنچه معمولا از او می شناسیم فاصله بسیار دارد.
باشگاه ادبیات این کتاب را (با ترجمه محمود طلوعی) در سال ۲۰۱۲ در دسترس عموم گذاشته است و این روزها به مناسب درگذشت نویسنده اش آن را مجددا بازنشر کرده است. کتاب را می توانید از باشگاه ادبیات دریافت کنید.
برنامه تاریخ شفاهی هاروارد هم گفتگویی با اشرف پهلوی دارد که متن آن را با ثبت نام از این صفحه می توانید به دست آورید.
پس نوشت: لینک دستیابی به صدا و متن گفتگوی هاروارد با اشرف پهلوی اکنون در باشگاه ادبیات هم وجود دارد. اینجا را ببینید.
م.ج