مهدی غبرایی اخیراً چند کتاب از عتیق رحیمی ترجمه کرده که اصل دو تا از این کتابها به فارسی بوده و آقای غبرایی به دلایلی که خودش در گفتوگو با رسانهها توضیح داده، مجدداً آنها را به فارسی ترجمه کرده است.
ترجمه این کتابها بحثانگیز شده و بعضی اشخاص در باره آقای غبرایی قضاوتهایی میکنند که به عقیده من بیانصافی است. ما اینجا با چند موضوع جداگانه روبروییم. اینکه ترجمه دوباره این کتابها به فارسی درست است یا غلط و آقای غبرایی یا ناشر کتاب باید برای ترجمه آنها از عتیق رحیمی اجازه میگرفتند یا نه، موضوع بحث من نیست. میتوانیم با ترجمه این کتابها موافق یا مخالف باشیم. مخالفت با ترجمه این کتابها هیچ اشکالی ندارد. خود من اگر جای مهدی غبرایی بودم، این کتابها را ترجمه نمیکردم.
اما مخالفت با ترجمه این کتابها نباید دستاویزی برای اهانت به مهدی غبرایی باشد. مهدی غبرایی سیوپنج سال است که زندگیاش را وقف ترجمه ادبیات معاصر جهان به فارسی کرده. تعداد کتابهایی که ترجمه کرده بهقدری زیاد است که من الان شمار آنها را ندارم. شاید خود غبرایی هم شمار دقیق آنها را نداند. ولی خیال میکنم بیشتر از صد کتاب به فارسی ترجمه کرده باشد. خواننده فارسیزبان به مهدی غبرایی مدیون است. اگر مهدی غبرایی نبود، خواننده فارسیزبان با بخش عمدهای از ادبیات معاصر جهان آشنا نمیشد.
غبرایی نویسندگانی را به فارسیزبانان معرفی کرده که کمال اهمیت را دارند. بسیاری از این نویسندگان قبل از اینکه به قلم مهدی غبرایی به فارسی ترجمه شوند، چندان در ایران شناختهشده نبودند. این کمال بیانصافی است که اگر با ترجمه دو کتاب عتیق رحیمی موافق نیستیم، سیوپنج سال کار مهدی غبرایی را ندیده بگیریم.
تأکید میکنم بحث من موافقت یا مخالفت با ترجمه دو کتاب عتیق رحیمی نیست. مخالفت با ترجمه آن کتابها اشکالی ندارد. در این خصوص بحثهای مفصلی شده و من خیال ندارم به این موضوع دامن بزنم. بحث من قضاوت غیراخلاقی درباره شخص مهدی غبرایی است. ندیده گرفتن کار مردی است که خواننده فارسی زبان سیوپنج سال است بهترین کارهای ادبیات معاصر جهان را به قلم او میخواند.
هر کس از نزدیک با غبرایی دمخور باشد، میداند که غبرایی نه کاسبکار است و نه با این انگیزههای حقیر بازاری کار میکند. کاری را ترجمه میکند که دوست دارد یا به هر حال معتقد است باید به فارسی ترجمه شود. اگر معتقدیم این انتخاب او اشتباه بوده، کل سابقه او را مخدوش نکنیم. غبرایی هفتاد سالگی را هم پشت سر گذاشته. باید در هفتاد سالگی او جمع میشدیم و برای او مجلس بزرگداشتی میگرفتیم و از او قدردانی میکردیم. این هیاهویی که در رسانهها و شبکههای اجتماعی راه افتاده، پاداش درخوری برای آقای غبرایی نیست. واقعاً ما چند نفر مثل مهدی غبرایی داریم؟