کانت نشناسی باقر پرهام

مهدی خلجی

طرحی فلسفی به سوی صلح ابدی (نسخه پی.دی.اف)

ایمانوئل کانت

ترجمه باقر پرهام

واشنگتن: آموزشکده توانا، ۲۰۱۵

هیچ ترجمه‌ای بی‌عیب و ایراد نیست. خصلت نقص و ناتمامی به ذات ترجمه برمی‌گردد؛ استثنا هم ندارد. اما در این میان، فرق است بین ترجمه‌ای که اغلب درست است، ولی گاهی رسا نیست، و ترجمه‌ای که رساست، ولی خطاهایی نیز بدان راه یافته، و ترجمه‌ای که نارسایی‌ها و نادرستی‌های آن چشمگیر است، و ترجمه‌ای که اساساً سراپا فاجعه است، یعنی، یک‌سره، غلط اندر غلط است، و مترجم در هر صفحه به خوبی و با موفقیت اثبات می‌کند، که نه تنها از پس ترجمه‌ی درست متن برنمی‌آید که در فهم درست آن نیز سخت درمی‌ماند.

ترجمه‌ی باقر پرهام از بخشی از رساله‌ی کوتاه ولی مهم ایمانوئل کانت، درباره‌ی صلح جاودان، از نوع ترجمه‌ی اخیر، یعنی سراسر فاجعه‌آمیز است.

پرهام این رساله را از روی ترجمه‌ی انگلسی تِد هامفرِی (Ted Humphfrey) به فارسی برگردانده است. از عنوان رساله بگذریم که «به سوی صلح جاودان: طرحی فلسفی» است (Perpetual Peace: A Philosophical Sketch)، نه «طرحی فلسفی به سوی صلح ابدی».

کمالِ کانت‌شناسی مترجم، پیش از آغاز ترجمه، از «سخنی کوتاه به عنوان مقدمه» عیان می‌شود. او مدعی است که در فاصله‌ی سال‌های ۱۷۵۴ تا ۱۷۷۰ توجه کانت «به مسائل علم طبیعی و فلسفه‌ی طبیعی محدود بوده است». سپس برای نمونه از کتاب او با عنوان «تاریخ کلی طبیعت و نظریه‌ی ملکوت» یاد می‌کند! اگر توجه کانت به علم طبیعی و فلسفه‌ی طبیعی محدود بوده، پس «نظریه‌ی ملکوت» این‌جا چه می‌گوید؟ در واقع، مترجم عنوان کتاب کانت را اشتباه برگردانده است:

General History of Nature and Theory of the Heavens (Allgemeine Naturgeschichte und Theorie des Himmels)

«تاریخ کلّی طبیعت و نظریه‌ی آسمان‌ها» شرحی است درباره‌ی «منشأ سازنده و مکانیکی جهان بر حسب اصول نیوتونی». این کتاب هیچ ربطی به «ملکوت» ندارد. جز آن‌که heaven به دو معناست: آسمان و ملکوت. مترجم به خطا معنای دوم را برگرفته است.

در عین حال، این ادعا که تا سال ۱۷۷۰ توجه کانت به «علم طبیعی و فلسفه‌ی طبیعی محدود بوده» نادرست است: کانت با نوشتن رساله‌هایی در باب الهیات و متافیزیک، علائق خود را به این مقولات پیش از ۱۷۷۰ نیز نشان داده است؛ از جمله با آثاری چون «ملاحظاتی درباره‌ی خوش‌بینی» (۱۷۵۹)، «تنها اساس ممکن برای اثبات وجود خدا» (۱۷۶۲)، «تحقیق داخل کردن مفهوم کمّیت در فلسفه» (۱۷۶۳)، «ملاحظاتی درباره‌ی احساس امر زیبا و والا» (۱۷۶۴)، «درباره‌ی بداهت اصول الهیات طبیعی و اخلاقی» (۱۷۶۴)، «رؤیاهای یک روح‌بین تبیین‌شده با رؤیاهای متافیزیکی» (۱۷۶۶).

برگردان خودساخته‌ی برخی از اصطلاحات کلیدی کانت نشان می‌دهد که مترجم با معنا و کاربرد این مصطلحات آشنا نیست: مثلا «از پیش باشندگی» و «بی‌نیاز از آزمون» برای a priori، و «پسایند» برای a posteriori.

عجیب است که مترجم و مؤلفی به صیت و سابقه‌ی باقر پرهام آداب ارجاع درست به یک منبع را رعایت نمی‌کند: به جای ذکر مشخصات کتابشناختی مقاله‌ی «کانت» والش در «دانش‌نامه‌ی فلسفی» پل ادوادز، حتی معلوم نمی‌کند که از کدام دانش‌نامه‌ای سخن می‌گوید، و ویراستار و ناشر آن کیست؟

و اما خودِ ترجمه. مشت زیر – از صفحات اولیه‌ی ترجمه – نمونه‌ی خروار است:

since the practical politician tends to look disdainfully upon the political theorist as a mere academic, whose impractical ideas present no danger to the state (since, in the eyes of the politician, the state must be based on principles derived from experience)

ترجمه‌ی پرهام:

«سیاستمدار عمل‌گرا مایل است به نظریه‌ساز سیاسی از بالا و با خودبینی بسیار بنگرد چون او را فرد تحصیل‌کرده‌ای تلقی می‌کند که فکرت‌های تو خالی‌اش خطری برای ملت ندارد، چرا که ملت می‌بایست بر اساس اصول [برگرفته از] تجربه عمل کند…»

ترجمه‌ی پیشنهادی:

«زیرا سیاستمدار عمل‌گرا میل به آن دارد که به نظریه‌پرداز سیاسی، تحقیرآمیزانه، هم‌چون فردی صرفاً دانشگاهی، بنگرد که ایده‌های میان‌تهی او نمی‌تواند خطری را متوجه دولت سازد (زیرا در چشم سیاستمدار، دولت باید بر اساس اصولی برآمده از تجربه استوار باشد)…»

در ترجمه‌ی انگلیسی nation در برابر Staat آلمانی، به معنای کشور، سرزمین، دولت، و حکومت به کار رفته است، و در نتیجه معنای آن «ملت» نیست. در انگلیسی وقتی می‌گوییم independent nation مراد کشور یا حکومت مستقل است، نه ملت مستقل. این خطا در همه‌ی موارد در متن کتاب تکرار شده است.

در ترجمه‌ی انگلیسی مری گرگور (Mary J. Gregor)، چاپ انتشارات دانشگاهی کمبریج، در برابر Staat ،state آمده است.

Worldly statesman یا weltkundige Staatsmann (در متن کانت weltkundige به صورت ایتالیک آمده، که اصولاً در ترجمه‌ی پرهام این نکته‌ها رعایت نشده‌اند)

پرهام: «سیاستمدار جهان‌بین»

پیشنهاد: «دولتمردِ جهان‌دیده» ( یعنی کسی که تجربه‌آموخته است و خردمندی است که دنیا را می‌شناسد .)

Clausula salvatoria

پرهام: «شرط فرخنده» (کاملاً بی‌معنا. مترجم درنیافته که Clausula salvatoria اصطلاحی حقوقی است، که آن را severability clause نیز می‌گویند.)

پیشنهاد: شرط استثناء (شرط مندرج در قانون مبنی اینکه اگر بعضی از مقررات یا مواد آن ملغی شود، بقیه مقررات یا مواد به اعتبار خود باقی خواهد ماند.)

Treatise به معنای «رساله» که پرهام به «جستار» برگردانده است.

Preliminary articles به معنای «ماده‌های مقدماتی» که پرهام به «مقالات مقدماتی» برگردانده است.

Mental reservation  یا reservatio mentalis یعنی «تقیه»، یا «کتمان فکری» و پرهام آن را به «قید و شرط ذهنی» برگردانده است.

Enlightened concepts of political prudence: در این تعبیر Enlightened concepts یعنی «مفاهیم منور» یا «مفاهیم روشنی‌یافته»، که ارجاع به آموزه‌های جنبش روشنگری در قرن هجدهم است ولی پرهام «مفاهیم روشنفکرانه» برگردانده است.

کل تعبیر نیز یعنی «مفاهیم روشنی‌یافته‌ی بصیرت (یا احتیاط) سیاسی» و پرهام «مفاهیم روشنفکرانه-محتاطانه‌ی سیاسی» برگردانده است.

این رساله، دست‌کم، یک ترجمه‌ی دیگر هم دارد که من ندیده‌ام (کانت، صلح پایدار، محمد حسین صبوری، تهران، به‌باوران، ۱۳۸۰)

همرسانی کنید:

مطالب وابسته