عاقبت اسفبار کتاب و اسناد در کتابخانه‌های وزارت فرهنگ و ارشاد

مجید جلیسه

یک: چندی بعد از آنکه صالحی امیری در سال ۱۳۹۵ برصندلی وزارت ارشاد تکیه زد، کتابخانۀ مرکزی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که یکی از مهمترین و قدیمی‌ترین کتابخانه‌های ستادی این وزارتخانه بود تعطیل گردید! کتاب‌های خطی و چاپ سنگی آن به ساختمانی در هفت تیر و مابقی کتاب‌ها به انباری در شریف‌آباد جاده سمنان منتقل شدند. (لینک خبر) دلیل این تعطیلی از قرار معلوم راه‌اندازی یک سالن کنفرانس و پذیرایی به‌جای این کتابخانه بود!

این کتابخانه از زیرمجموعه‌های معاونت فرهنگی وزارتخانه که در آن دوران آقای سیدعباس صالحی عهده‌دار مسئولیتش بود قرار داشت. خوب به‌یاد دارم که مسئولیت ساماندهی این کتابخانه در آن دوره بر عهده آقای نیکنام حسین‌پور مشاور منابع معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گذاشته شد. اما چه شد و نشد را هیچ وقت پیگیری نکردم و از آن بی‌اطلاعم.

دو: در سال ۱۳۹۳ و در دورۀ مدیرعاملی آقای نجفعلی میرزایی بر «خانۀ کتاب» تصمیم گرفته شد که کتابخانه‌ای تخصصی با موضوع و محوریت کتاب ایجاد شود. برای این موضوع استاد سیدفرید قاسمی بخشی از کتابخانۀ خود را که به‌ موضوع کتاب اختصاص داشت، به خانۀ کتاب اهدا نمود و خود او نیز مدیریت این کتابخانه و مرکز کتاب‌پژوهی خانۀ کتاب را عهده‌دار شد و کتابخانه به‌دست وزیر وقت (علی جنتی ) افتتاح گردید. (لینک خبر)

با شروع مدیریت من بر خانۀ کتاب (آذر ۱۳۹۳) از آنجایی که این کتابخانه موضوعیت و اهمیت بسیاری برای من داشت، تقویت و به‌روزرسانی آن به‌ طور جدی در دستور کار قرار گرفت و استاد سیدفرید قاسمی به‌همراه کارکنان این مرکز بی‌وقفه مشغول تکمیل منابع و ثبت و ضبط اطلاعات کتاب‌ها، مجلات، اسناد، پایان‌نامه‌ها و … در موضوع کتاب شدند. در اوایل سال ۹۶ و با بروز بیماری برای استاد قاسمی ایشان کمتر به‌کتابخانه و مرکز کتاب‌پژوهی می‌آمدند اما من در آن مقطع به‌ طور جدی کار کتابخانه را دنبال می‌کردم. در اسفند سال ۹۶ و بعد از رفتن من از کتابخانه مدیریت خانۀ کتاب به نیکنام حسین‌پور تقدیم شد. هیچ وقت از عاقبت این کتابخانه سراغی نگرفتم اما آنچه از گوشه و کنار می‌شنیدم تعطیلی و برچیده شدن این کتابخانه بود!

سیدفرید قاسمی، علی جنتی، سیدعباس صالحی در محل کتابخانۀ مرکز کتاب‌پژوهشی ۶/۳۰/ ۱۳۹۳

سه: سال ۱۴۰۲ اطلاع پیدا کردم که در یکی از کانال‌های فروش کتاب دست دوم تعداد قابل توجهی از کتاب‌های چاپی قدیمی متعلق به‌کتابخانۀ تربیت تبریز (قدیمی‌ترین کتابخانۀ عمومی ایران) به‌فروش می‌رسد. وقتی تصاویر کتاب‌ها و مهری که در صفحاتی از این کتاب‌ها ضرب شده بود را دیدم مو بر تنم سیخ شد. چطور می‌شود که به‌این راحتی کتاب‌های ارزشمند چنین کتابخانه‌ای را وجین کرده و بیرون ریخت؟ این کتابخانه از قدیمی‌ترین کتابخانه‌های عمومی کشور و زیر نظر «نهاد کتابخانه‌های عمومی» وابسته به‌ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. موضوع را در یک پست اینستاگرامی در صفحۀ شخصی خود رسانه‌ای کردم و نتیجه‌ای که حاصل شد این بود که معاون نهاد کتابخانه‌های عمومی تبریز با من تماس گرفت و من آدرس کانال را به او دادم و ایشان نمی‌دانم با تهدید و یا تشویق این کتاب‌ها را پس گرفت. اما همۀ صحبتش بر این بود که این در دوره ما اتفاق نیفتاده است و مربوط به خیلی پیش است!
هر قدر من تأکید می‌کردم که اینها تنها بخشی از کتاب‌های وجین شده و ارزشمند این کتابخانه است و چه‌بسا دهها و یا صدها کتاب دیگر نیز به‌این عاقبت گرفتار شده‌اند و بهتر است هرچه سریعتر چاره کنید، گوشش بدهکار نبود که نبود. بماند که فردایش از تلفنی ناشناس تهدید شدم و از من خواسته شد که این پست را بردارم، که من تنها خندیدم و قطع کردم و پست نیز هنوز در صفحۀ اینستاگرامم باقی است.

مهر کتابخانۀ عمومی تربیت
مهر کتابخانۀ عمومی تربیت
مهر کتابخانۀ عمومی تربیت

چهار: هفتۀ پیش فردی به‌من خبر داد که اسناد و مدارکی مربوط به‌نمایشنامه‌های تئاتر در حال فروش است. و تعداد کمی از این اسناد را برای من فرستاد. آرم بر روی این اسناد متعلق به «وزارت فرهنگ» و «هنرهای زیبای کشور» بود و مهری که این عبارت بر روی آن بود «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی – کتابخانۀ تخصصی – مرکز اسناد و مدارک هنرهای نمایشی». از قرار معلوم این اسناد متعلق به کتابخانۀ مرکز اسناد هنرهای نمایشی مجموعۀ تئاتر شهر است. کتابخانه‌ای که از سال ۱۳۶۶ در طبقۀ فوقانی تئاتر شهر راه‌اندازی می‌گردد و محل رسمی نگهداری کتاب‌های تئاتر، عکس، پوستر، نمایشنامه‌ها و یادگارهای هنرمندان قدیمی تئاتر می‌باشد. اینکه در این سالها چه‌بر سر این کتابخانه آمده و بارها و بارها تا مرز تعطیلی و بی‌سامانی رفته است خودش داستانی است.

اما سؤال اینجاست چطور شده است که این اسناد ارزشمند که هویت تاریخی فرهنگ و هنر این مرز و بوم هستند سر از بازار درآورده و به‌فروش می‌رسند؟ مگر نه‌ اینکه این کتابخانۀ مهم و ارزشمند که از زیرمجموعه‌های معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد است می‌بایست مأمن و مأوایی برای کتاب‌ها، پایان‌نامه‌ها، اسناد، نمایشنامه‌ها، عکس‌ها و … در حوزۀ تئاتر کشور باشد. آرشیوی که در حالت طبیعی هر هنرمند و اهل پژوهشی بتواند به این منابع دسترسی و در کار حرفه‌ای و پژوهش‌هایش از آن بهره ببرد؟

نمونه اسناد کتابخانۀ مرکز اسناد هنرهای نمایشی مجموعۀ تئاتر شهر

نتیجه گیری
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به‌عنوان متولی امر کتاب و کتابخانه‌های کشور و سیاستگذار اصلی این موضوع از حفظ و حراست و حفاظت از کتابخانه‌های ستادی و اصلی و مهم زیر مجموعۀ خود عاجز است. یعنی وزارتخانه‌ای که وظیفۀ تعریف شدۀ او برنامه‌ریزی، سیاستگذاری و نظارت بر اجرای صحیح برنامه‌های تعریف شده‌اش در این حوزه در سراسر کشور است، حتی توانایی ادارۀ کتابخانه‌های ذیل چارت سازمانی خود را هم ندارد!؟

وضعیت کتابخانه‌های باسابقه و قدیمی که در ذیل نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور قرار گرفته‌اند مانند کتابخانۀ تربیت تبریز، کتابخانۀ ملی تبریز، کتابخانۀ ابن‌مسکویه اصفهان، کتابخانۀ مرکزی یزد و … بر چه منوال است؟ آنچه اشاره کردم و از آن اطلاع دارم کم و بیش همان وضعیت اسفناکی است که توضیح دادم. در یک کلام می‌توانم بگویم که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به‌دلیل فقدان مدیران و نیروهای متخصص و دلسوز هیچ راهبردی برای حفظ منابع کتابخانه‌ای، آرشیوی و قدیمی خود ندارد.

سؤال اصلی اینست که وزارتخانه‌ای که خود در حفظ، نگهداری، سازماندهی و اشاعۀ اسناد، مدارک و کتاب‌های مربوط به‌خود عاجز است، چگونه می‌تواند متولی و سیاستگذار در این موضوع باشد؟ نهاد کتابخانه‌های عمومی، معاونت هنری، فرهنگی، سازمان سینمایی و … به‌عنوان تیول این وزارتخانه چه برنامۀ کلانی برای کتابخانه‌ها و مراکز اسنادی خود دارند.

قرار است با حجم وسیعی از کتاب‌های قدیمی (خطی و سنگی)، اسناد، میکروفیلم‌ها و میکروفیش‌ها و … که در مخازن این کتابخانه‌ها رها شده و هیچ سازوکاری برای حفاظت از آنها و از همه مهمتر اطلاع‌رسانی و اشاعۀ آنها به علاقه‌مندان و پژوهشگران چگونه رفتار شود؟ آیا قرار است به‌صورت فله‌ای به و به‌عنوان ضایعات سر از کارگاه‌های خمیرسازی کاغذ درآورد و یا به‌سوداگران فروخته تا سر از آرشیوها و کلکسیون های خارج از ایران دربیاورد؟

همرسانی کنید:

مطالب وابسته