بهزاد کریمی
زنان در گفتمان پزشکی ایران با تکیه بر دورۀ صفویه
تهران: پژوهشکدۀ تاریخ اسلام، ۱۳۹۵، ۳۴۴ صفحه
موضوع اصلی کتاب بررسی و مطالعه موقعیت زنان در پزشکی ایران بهویژه پزشکی عصر صفویه است.
اطلاعات ما از زنان ایرانی در سراسر تاریخ میانۀ ایران همواره با کاستی همراه بوده است و ما صرفاً با برخی از جنبه های خاص از زنان و موضوعات مربوط به آن ها مواجه بوده ایم. این موضوع دلایل و عوامل متعددی دارد؛ از منظر ساختارگرایانه، به علت وجود ساختارهای اجتماعی و سیاسی پدرسالارانه و مردسالارانه در سده های میانۀ اسلامی، زن غالباً جایگاه فروتری نسبت به مردان داشت، جایگاهی که خود زن نیز آن را طبق معیارهای عرفی جامعه پذیرفته بود و بدان گردن می نهاد.
نویسنده در فصل اول که «کلیات» نام گرفته است، با مراجعه به آثار میشل فوکو و همچنین سایر اندیشمندان حوزه علوم اجتماعی و تاریخ پزشکی (ایده کتاب را) معرفی کرده است. فصل دوم با عنوان «گفتمان های سه گانه ی پزشکی در تاریخ میانه ی ایران» بیشتر به معرفی و بررسی سه گفتمان: «علمی»، «مذهبی» و «عامیانه» پرداخته است.
در فصل سوم با نام «زنان در گفتمان پزشکی علمی» تاریخچه ای از اندیشه های پزشکی یونان باستان، رُم و ایران دوران میانه درباره زنان مطالعه می شود. فصل چهارم که نویسنده آن را «زنان عصر صفوی در گفتمان های غیرپزشکی» نام نهاده است، موقعیت زنان در گفتمان هایی مانند فقه، ادبیات و هنر بررسی شده است تا زمینه ورود به بحث اصلی در فصل پنجم فراهم شود.
فصل پنجم «زنان در گفتمان پزشکی صفویه» نام دارد و نویسنده کوشیده است در آن، با تقسیم بندی و تحلیلِ متون پزشکی به جامانده از این دوران موقعیت و جایگاه زنان ایرانی را در گفتمان پزشکی ایران تبیین کند.
نویسنده در بخش آخر کتاب تحت عنوان «جمع بندی و نتیجه گیری» مباحث مطرح شده در فصل های مختلف کتاب را جمع بندی کرده است.