علی صلح جو کتابی دارد با عنوان “اصول شکستهنویسی؛ راهنمای شکستن واژهها در گفتوگوهای داستان“. پرسش اصلی کتاب این است که بر اساس دستور خط و زبان فارسی چگونه باید متن گفتگوها و محاوره را “نوشت”. اینکه ما تا کجا می توانیم برای “شکسته خوانی”ِ بهتر، به “شکسته نویسی” روی بیاوریم؟ اینکه آیا اجازه داریم برای اینکه به نوشته لحن محاوره بدهیم، به جای “کرمان” بنویسیم “کرمون”؟ اگر داریم، ملاک شکسته نویسی چیست؟ چگونه باید شکسته نوشت تا حافظه “تصویری” مخاطب از کلمات خدشه دار نشود و در فرایند خواندنش تاخیر نیفتد.
مخاطب کتاب او بیشتر نمایشنامه نویسان بوده اند اما من گمان می کنم جدا از بحثهای تخصصی زبانشناختی، این کتاب کوچک، لااقل تا اطلاع ثانوی، بتواند مانیفست شکسته نویسی وبلاگ نویسها و فیسبوک نویسها هم باشد. او رویکردی معتدل (سلام آقای روحانی!) برگزیده تا هم از بنیاد با شکسته نویسی مخالفت نکند و هم از اغتشاش (به تعبیر خودش) جلوگیری کند.
خلاصه ترین گزارش از کتاب صلح جو می تواند این باشد: بهتر است فقط کلماتی را شکسته بنویسیم که در تلفظ محاوره ای یا گفتگو، یک یا چند هجایشان را از دست بدهند. مثلا “کرمان” و “چقدر”، چه در تلفظ رسمی یا کتابی یا معیار و چه در تلفظ محاوره ای یا شکسته یا گفتگویی تعداد هجاهای یکسانی دارند. پس بهتر است آنها را به همین شکل بنویسیم و از نوشتن به صورت “کرمون” و “چقد” پرهیز کنیم. اما “هندوانه” و “نگذاشتم” را می توانیم “هندونه” و “نذاشتم” بنویسیم چون در ضبط شکسته، یک هجایشان را از دست می دهند.
صلح جو در کتابش استدلال های بسیاری در دفاع از این “متد” آورده و آراء دیگران را هم البته مختصر، بررسی کرده است. خواندن کتاب او، با بیشترین دقت، چهار پنج ساعت طول می کشد؛ همت کنید رفقا.
پ.ن: کتاب را نشر مرکز منتشر کرده است.