آنچه سبب شد منشور کوروش در جایگاه نخستین منشور حقوق بشر جا خوش کند ترجمههای مندرآوردیِ خودسرانهای بود که امروزه میدانیم ربطی به خودِ منشور ندارند و صرفاً زادهی اغراض ایدئولوژیکی اند که از زمان پهلوی دوم و پروژهی دولت-ملتسازی باستانگرایانهی آن دستاندرکار بودهاند تا برای آن برهه، تاریخی نه فقط پُرافتخار که الهامبخش و پیشقراولِ خودِ جهان مدرن بتراشند.
تصویری که گذاشتهام یادبود منشور کوروش کبیر است در پارک بالبوآی سندیگوی کالیفرنیا که صرفاً یکی از بسیارمصادیقِ ترجمهی دلبخواهانهی منشور است. در این ترجمهی گزینشی از منشور با جملاتی طرف میشویم که کوروش در آنها از «احترام به سنتها و ادیان ملتهای امپراتوری من»، «امحای بردگی»، «نفی ستم بر دیگران»، و «آزادی ادیان» حرف میزند. هیچیک از اینها، دستکم به صراحت، در منشور نیامدهاند. وضع بسیاری از ترجمههای فارسی منشور نیز که مبنای تفاسیر حقوق بشری از آن نیز اغلب همین دست ترجمهها بوده، بهتر از این نیست. تعیینکنندهترین خطاها و دستکاری ها به ترجمهی خط ۲۶اُم منشور مربوط میشوند. دو نمونه از ترجمههای غلط را اینجا ببینید:
من برده داری را برانداختم. به بدبختیهای آنان [= مردم بابِل] پایان بخشیدم. فرمان دادم که همهی مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند و آنان را نیازارند. فرمان دادم که هیچ کس اهالی شهر را از هستی ساقط نکند. مردوک از کردار نیک من خشنود شد. (منبع در کامنت اول)
و یک ترجمهی نادرست دیگر:
از بند رهایشان کردم و به بدبختیهای آنان پایان بخشیدم. فرمان دادم که همهٔ مردم در پرستشِ خدای خود آزاد باشند و آنان را نیازارند. فرمان دادم که هیچکس اهالیِ شهر را از هستی ساقط نکند. مردوک از کردارِ نیکِ من، خشنود شد. (منبع در کامنت دوم)
در ترجمهی موزهی بریتانیا – که اصلِ منشور آنجا نگهداری میشود – آمده است:
I soothed their weariness, I freed them from their bonds(?). Marduk, the great lord, rejoiced at [my good] deeds.
که ترجمهاش میشود چیزی نزدیک به این:
فرسودگی شان را تسکین دادم، [و] از بند رهایشان کردم (؟) مردوک، خدای بزرگ، از اعمال من خشنود شد.
چند ترجمهی معتبر فارسی را هم مرور کنیم.
ترجمهی عبدالمجید ارفعی:
درماندگیهاشان را چاره کردم و ایشان را از بیگاری برهانیدم. مردوک، خدای بزرگ از کردارهای من شاد شد.
ترجمهی رضا مرادی غیاثآبادی:
برطرف شد. ویرانهها را پاک کردم. مردوک خدای بزرگ، از اعمال مؤمنانه من خشنود شد.
ترجمهی شاهرخ رزمجو:
خستگی هایشان را تسکین دادم (و) از (بندها) رهایشان کردم. مردوک، سرور بزرگ، از رفتار [نیک من] شادمان گشت.
چنانکه پیداست در هیچیک از ترجمههای معتبر منشور، به رغم تفاوتهایی که بینشان وجود دارد، با آنچه ایدئولوگها به منشور نسبت میدهند طرف نیستیم. تصادفی نیست که تقریباً هیچیک از مصادیقی که سالهاست برای اثبات مداراگری و عدالتگستری پادشاه هخامنشی اقامه میشود در خودِ منشور نیامده و برخلاف ارجاعات دستودلبازانهای که همیشه وجود داشته است مابهازایی در خودِ منشور ندارند و در بهترین حالت زادهی تفاسیری هستند که به اتکای دیگر منابع و مآخذ تاریخی از مشی و مرام حکمرانی وی شکل گرفته و در قالب «ترجمه»ی منشور به آن غالب شده است.