رضا منصوری
عضو هیات علمی دانشگاه شریف
تولید علم واژه و مفهومی است که ما ایرانیان فارسی زبان ابداع کردهایم و برای آن واژهی معادل انگلیسی science production را ساختهایم. این برای من کاملا واضح بود چون میدانستم این ترکیب با ماهیت علم مدرن سازگار نیست. علم مدرن فرایندی است که در جریان آن دانش و معرفت تولید میشود. به همین دلیل “تولید علم” ترکیبی است بیمعنی؛ مثل این است که ما در ایران از «تولید صنعت» صحبت بکنیم. بله ما محصولات صنعتی تولید میکنیم اما تولید «صنعت» نداریم!
ما ایرانیان که هنوز در ابتدای راه درک علم نوین هستیم از این که توانستهایم مفهوم تولید علم را بسازیم خوشنودیم چون رواج این مفهوم هم به سیاستمداران کمک میکند مردم را گول بزنند چون حمایت واقعی از علم را زیر پا گذاشتهاند، و هم مردم ما دلشان خوش است که ما پیشرفت علمی کردهایم، و همکاران علمی راحتتر «دانشمند پایگاههای علمی» میشوند، و هم بخش خصوصی درآمدهای چربی از تولید مقاله و پایاننامه به دست میآورد. ظاهرا همه راضیاند، دانشمند پایگاهی، سیاستمدار، و مردم! پس چه باک؟
اما واقعیت این است که این مفهوم تولید علم مخدری شده است که دیر یا زود توان تفکر را از جامعهی دانشگاهی ما میگیرد و فاجعهای اجتماعی به بار خواهد آورد، مگر این که بتوانیم به هر طریقی حمایت کنیم تا اجتماع علمی پویا و سالم در کشور به وجود بیاید، جهادی بیارج و قرب و خلاف جهت همه منافع زودگذر مردم و حکومت؛ ماندگاری ما و فرهنگمان و استقلالمان در این جهاد اکبر است.
اما واقعیت: به گوگل انگلیسی نگاه کنید. science production را جستحو کنید. میبینید همه مدخلهایش از همان صفحهی اول به وبگاههای ایرانی بر میگردد؛ پدیدهای بسیار جالب! هیچ نمونهی دیگری من نیافتم که این ترکیب در مدخلی غیر ایرانی به کار برود! برایم جز شرمندگی چیزی ندارد که در این جام جهاننما “چرک” خودمان را به وضوح ببینم. حتی نکردهایم تولید علم را به knowledge production ترجمه بکنیم، که تازه آن هم بسیار عامتر از تولید مقاله است! باز هم خواهند گفت این استکبار جهانی است که با ما دشمنی میکند! باز هم خواهند گفت سیاهنمایی است! باز هم خواهند گفت “دست دشمنان حارجی در کار است با عقبهی آن در ایران”! اما دانشگران جدی ما این واقیت را درک خواهند کرد و خواهند کوشید با این پدیدهی مبتذل، ناشی از استکبار جهل خودمان، مواجهه کنند و به جهاد اکبر در راه رشد خلاقیت و درک مفهوم علم نوین و در نتیجه توسعهی کشور و استقلال ناشی از آن ادامه دهند.
نشان دهیم با رفتارمان، با نوع آموزشمان، با کارهای پژوهشیمان، و با مدیریت علم در ایران که علم را تولید نمیکنند بلکه در دنیای مدرن هر جامعهای که بخواهد به جوامع پیشرفته بپیوندد، چارهای ندارد جز این که بکوشد فرایند علم مدرن را راه بیندازد؛ کشور را علمی کند همانگونه که ما مشغولیم کشور را صنعتی بکنیم!
هیچ کشوری نداریم که صنعتی شده باشد و در عین حال علمی نشده باشد، یعنی فرایند علم را ایجاد نکرده باشد. آنهایی در ایران که تصور میکنند کشور را بیعلم میتوان صنعتی کرد یا بیاطلاعاند یا سودجو و ابنالوقت و فرصتطلب! علم فرایندی است پویا و فعال. بدون پویایی علمی در کار نیست. به هنگام انفعال، علمی در کار نیست. اوضاع علم ایران تابع کشورهای با علم است. پس پویایی آن تبعی و انفعالی است؛ پیرو غیر است.
علم به سوالهای جامعه پاسخ میدهد اما صبر نمیکند تا سوالی مطرح بشود، و گرنه در حد مهندسی میماند! راکد میشود و دیگر علم نیست، بلکه مجموعهای است از دانستهها و دانش و معرفت که به مرور منسوخ میشود، مانند دانستههای ما از دوران آلبویه که از سلجوقیان به بعد راکد شد. علم منتظر نمیماند برایش سوال طرح بکنند. علم مدرن سوال در خودش و از خودش میآفریند. منجر به «فرهنگ» میشود. میشود فرهنگی پویا!
رسیدن به این آفرینندگی ابزار متنوع مدنی لازم دارد که همان فرایند اجتماعی علم است و ما هنوز ایجادش نکردهایم. واژهی «تولید علم» مخدر است و لازم است آن را از فرهنگ خودمان بزداییم!
*این یادداشت در خبرنامه انجمن ریاضی، شماره ۱۴۷، بهار ۱۳۹۵ منتشر شده است.