در خواب دویدن
نویسنده مریم حاجیلو
ناشر: افق، چاپ اول ، ۱۳۹۳
۱۷۴ صفحه، ۹۵۰۰ تومان
«توی آن قبر ششنفره احساس خفگی میکنم. به نظرم ذهن آدمهای اتاق همیشه پر از توطئههای کثیف است.» – این شرح حال دختری است شهرستانی که برای تحصیل به تهران آمده و گذرش به خوابگاه دانشجویی دخترانه غیرمجازی میافتد که شرایط و مناسبات حاکم بر این خوابگاه و ساکنان آن به دلیل تفاوتهایی که با خوابگاه رسمی معمول دارد موقعیتهای متفاوتی را پیش پای این دختر قرار میدهد.
روحیه حساس این دختر، کندن از خانوادهای که با آنها سر سازگاری نداشته، سرگردانی میان حال و گذشته، برزخی ذهنی را برای او تدارک دیده که مملو از خاطراتی ست که قصد گریختن از آنها را دارد. درونمایهی رمان در خواب دویدن بر اساس چنین دغدغههایی شکلگرفته است و در قالب دل نوشتههای دختری تنها و بدبین به خواننده ارائهشده است که بیتوجهی به دیگران، فرار از جمع و پناه بردن به کنج تنهاییاش در گوشهی سرد بالکن خوابگاه عادات روزمره او را تشکیل میدهند.
باد برای او کابوسی است که روز مرگ مادر را با همهی تلخیاش یادآوری میکند.” آن روز فریاد نکشیدم. حتی قطرهای اشک نریختم. میدانستم که کاری از اینها ساخته نیست.‟
باوجود تلاش بسیار برای فراموش کردن خاطرات تلخ گذشته، در پاک کردن تصویر زندگی مادرش که جز آزار و رنج نصیبی از زندگی با پدرش نبرده ناکام مانده و این خود بر بدبینی و بیاعتمادی او نسبت به دیگران میافزاید.
گرفتاری در این سیاه بینی که ناشی از تجربیات گذشته و آسیبهای ذهنی اوست، زندگی دخترک را در باتلاق بیاعتمادی فروبرده. او چنان در روابط انسانی ناتوان است که نه در زندگی هماتاقیهایش کنجکاوی میکند و نه چنین اجازه ای را به آنها میدهد و همواره از دنیای زندگان فاصله میگیرد.
مریم حاجیلو در قالب رمانی خواندنی سرخوردگیهایی را که ناشی از ترس، فرار، ناامیدی و بیپولی هستند را در متن زندگی دختری از جامعه امروز ایران روایت میکند.
رمان به شیوه اولشخص روایت میشود. نویسنده نامی برای راوی انتخاب نمیکند تا به شکلی کنایی او را به نمونهای از دخترانی بدل سازد که با مشکلاتی مشابه در این شهر سرگرداناند، کسانی که شاید همین امروز از کنار یکی از آنها رد شده باشیم.
نویسنده با اتکا به جملات کوتاه، ریتمی تند را برای رمان خود تدارک دیده است که با توجه به زبان ساده کتاب، مخاطب را بهراحتی با خود همراه میکند. مریم حاجیلو درعینحال از شگردهای نو نیز غافل نیست، برای این منظور مقدمهای نوشته و کتاب را به شخص دیگری نسبت داده است. این تمهید بیشتر یادآور ایدهای قدیمی ست که درگذشته برای واقعی نشان دادن محتوای داستان ها از آن استفاده میشد، بهاینترتیب که نویسنده به شکلی اتفاقی دفتر خاطرات یک شخص، یادداشتهای خصوصی یا حتی با نشستن پای نقل فرد، واسطهای میشد برای بازگوی کردن داستان زندگی افراد. در این رمان نیز نویسنده که به دنبال یافتن محلی برای کتابخانه خود است به مکانی پای میگذارد که روزگاری خوابگاه دخترانه بوده و اکنون متروکه است. او در میان خرتوپرتهای برجایمانده یادداشتهای دختری را مییابد که در ادامه مشخص میشود شخصیت اصلی این رمان است.
بهره بردن از تمهیدی که غالباً برای واقعی نشان دادن مضمون رمان، (از سالهای خیلی دور به این سو) توسط برخی نویسندگان بهخصوص درطیف عامهپسند نویس از آن استفادهشده، نهتنها امتیازی برای این رمان محسوب نمیشود بلکه میتواند پاشنه آشیلی برای «در خواب دویدن» باشد. نویسنده رمان حاضر در پاره ای از بخش های آن نشان می دهد نسبت به متفاوت نمایی اثرش چندان بی میل نیست، اما رسیدن به این جایگاه نیازمند استفاده از شگردهای کمتر استفاده شده ای است که در حال حاضر نشان زیادی از آن ها در این رمان نمی توان دید.