حماسه و نافرمانی

ابوالفضل خطیبی

حماسه و نافرمانی
بررسی شاهنامه فردوسی
نوشته دیک دیویس
ترجمۀ سهراب طاهری
تهران، ققنوس، ۲۵۶ص

استاد دیک دیویس (متولد ۱۹۴۵۵ در انگلستان و اکنون استاد دانشگاه اوهایو در آمریکا) در حوزۀ ادبیات فارسی چهره‌ای شناخته شده است. او پژوهش‌های خود را از شاهنامه آغاز کرد و برخی داستان‌های پرآوازۀ شاهنامه مانند داستان سیاوش را به نظم انگلیسی برگرداند و افزون بر آن برخی دیگر از شاهکارهای ادبی کلاسیک و معاصری فارسی چون منطق‌الطیر عطار و رباعیات خیام و ویس و رامین گرگانی و دایی‌جان ناپلئون پزشکزاد را به انگلیسی ترجمه کرد. دیک دیویس در ۱۹۷۰ به ایران سفر می‌کند و با دختری ایرانی به نام افخم دربندی ازدواج می‌کند و به کمک همو طی هشت سال اقامت در ایران زبان فارسی را به‌خوبی فرامی‌گیرد. کتاب حماسه و نافرمانی رسالۀ دکتری نویسنده است که اصل آنگلیسی آن در ۱۹۹۲ منتشر شد.
سال‌ها پیش اصل انگلیسی کتاب را دکتر دیک دیویس از سرِ لطف به نگارنده پیشکش کرد و همان زمان کتاب را خواندم و در یکی دو جستار خود از آن بهره بردم. امسال در نمایشگاه کتاب (اردیبهشت ۱۳۹۶) چشمم به ترجمۀ فارسی کتاب روشن شد. با توجه به وضعیت خراب ترجمه در ایران و نیز با توجه به اینکه زمانی از انتشار ترجمۀ مغلوط و وحشتناک زنان شاهنامه ( نوشتۀ دکتر جلال خالقی مطلق) نمی‌گذشت با اکراه این ترجمه را خریدم و یک بار از سر تا ته خواندم. باید اعتراف کنم که این ترجمه از لونی دیگر بود. خوشبختانه مترجم – سوای چند مورد – از عهدۀ ترجمۀ به‌خوبی برآمده و هنگام خواندن این ترجمه بارها او را تحسین کردم. در سراسر کتاب حتی یک لغزش تایپی هم ندیدم و در وانفسای بازار نشر در ایران این ترجمه به‌راستی غنیمتی است. باری، در صفحۀ تقدیم‌نامۀ کتاب چنین می‌خوانیم: «برای افخم که ایران را با او شناختم و شیفتۀ شعرش شدم و برای فرزندانمان مریم و مهری. دیک دیویس در پیشگفتار کتاب می‌نویسد: این کتاب محصول کم و بیش نه سال زندگی با شاهنامه است (ص۲۱) و بحث‌ها و ارجاعات او در این کتاب نشان از آن دارد که سراسر شاهنامه را دقیق خوانده است. در همین آغاز این نوشته شایسته است نکتۀ دیگری را هم گوشزد کنم و آن اینکه دیک دیویس به زبان فارسی مسلط است و تحلیل‌های خود را بر مبنای متن اصلی شاهنامه بنا نهاده است نه ترجمه‌های اروپایی آن و نگارندۀ این سطور ممکن است با برخی تحلیل‌ها و برداشت‌های او موافق نباشم، ولی در سراسر کتاب ندیدم که او در فهم بیتی از شاهنامه اشتباه کرده باشد. حتی در مواردی در شگفت شدم که معنی بیتی نه چندان آسان‌یاب را نیک دریافته است.
نافرمانی (seditionn) در عنوان کتاب به نوع رابطۀ بین شاه و پهلوانِ زیردست او اشاره دارد که این زیردستان گاهی از سرور خود نافرمانی (مانند رستم) می‌کنند و یا سر به شورش (بهرام چوبین) برمی‌دارند. پیشنهاد می‌کنم دوستان شاهنامه‌دوست حتماً این کتاب را بخوانند و با تحلیل‌ها و برداشت‌های نویسنده آشنا شوند. به نظر من، دیک دیویس برخلاف خیل عظیمی از شاهنامه‌شناسان در تحلیل شاهنامه عنان قلم را به دست خیال‌پردازی‌ها و تداعی معانی‌‌های عجیب و غریب نداده است. برای نمونه وقتی پیش‌درآمد باشکوه داستان بیژن و منیژه را با متن این داستان می‌سنجد، پیوندهای جالبی را بین آنها می‌یابد: شب تاریک (شبی چون شبه روی شسته به قیر) با چاه تاریک بیژن. چراغی که یار مهربان برای شاعر بر‌می‌افروزد با آتشی که منیژه در کنار چاه بیژن روشن می‌کند تا راهنمای رستم باشد و سایر پیوندها که دوستان می توانند در کتاب بخوانند. مترجم کتاب گویا پس از خواندن‌ و ترجمۀ این بخش، خود سر ذوق می‌آید و پیوند دیگری را کشف می‌کند. دربارۀ کاررفت بیشتر الف اطلاق در داستان بیژن و منیژه(مثلاً: بپیچید بر خویشتن بیژنا) نسبت به داستان‌های دیگر، می‌نویسد (ص۲۳۷-۲۳۸): دربارۀ تکرار قافیۀ آ که عده‌ای از شاهنامه‌پژوهان آن را از نشانه‌های خام‌دستی فردوسی در سرودن داستان بیژن و منیژه دانسته‌اند، ذکر این نکته خالی از لطف نیست که به نظر می‌رسد فردوسی به عمد این قافیه را به‌کرّات به کار برده تا به موضوع چاه و ژرفای آن که شبیه به حرف آ هست اشاره کند». دوستان! این را می‌گویند خیالبافی محض و کاش مترجم کتاب خود وارد این حوزه نمی‌شد که خوشبختانه غیر از همین مورد نشده است و در آینده هم نشود.

همرسانی کنید:

مطالب وابسته