در شمارۀ نوروزی مجلۀ «جهان کتاب» دربارۀ کتاب تازۀ «دیک دیویس» نوشتهام: آینۀ دل من، هزار سال شعر زنان پارسیگو. خلاصهای از آن نوشته را در اینجا میآورم و امیدوارم مخاطبان گرامی مطلب کامل را در «جهان کتاب» بخوانند.
دیک دیویس، مترجم نامآشنای شعر فارسی به انگلیسی و پژوهشگر ادبیات فارسی، بهتازگی جُنگی از شعر زنان فارسیگو فراهم آورده و آن را، همراه با مقدمهای تفصیلی و پژوهشی، با عنوان آینۀ دل من (هزار سال شعر زنان پارسیگو) در آمریکا منتشر کرده است. پژوهندگان شعر و علاقمندان ادبیات فارسی دیک دیویس را بهخوبی میشناسند: او سالهاست با طیف وسیعی از ترجمۀ آثار ادبی فارسی به انگلیسی، از دیوان حافظ، شاهنامه و منطقالطیر گرفته تا داییجان ناپلئون، دسترسی پژوهندگان غربی را به گنجینۀ ادب فارسی تسهیل کرده و بهنوعی سفیر ادبیات فارسی در سرزمینهای انگلیسیزبان بوده است. او، بیش از آنکه با عنوان پژوهشگر شناخته شود، سیمای مترجمی را داراست که رگ زیبایی و یکتایی شعر فارسی را دریافته و، از آنجا که خود نیز شاعر است، دل به سودای این سرزمین سپرده است.
در همین کتاب هم، کار مهم و اصلی دیویس ترجمۀ شعر زنان است و ارزش و صحت تحقیق در مرتبۀ دوم قرار میگیرد. چهبسا محققانی باشند که در روشمندی و ارزشمندی کارشان شک روا نیست، اما قادر نیستند روح یک غزل را به نزدیکترین ساخت و بهترین صورت ترجمه کنند و چهبسا مترجمانی که بتوانند، با دانشی متوسط، با شعر فارسی نوعی پیوند هنری و فکری و روحی برقرار کنند که قلم آنها را در ترجمه روانتر و پسندیدنیتر بگرداند. به نظر نگارنده، دیک دیویس هر دو است و بلکه هر سه: او محقق/مترجم/شاعر است و بیش از همه: مترجم.
آینۀ دل من مشتمل است بر مقدمهای مفصل که نویسنده در آن شعر زنان فارسیگو را در بستری تاریخی شناسایی و بازیابی میکند. مقدمۀ دیک دیویس روشنگرانه و محققانه است و مخاطب را با بسیاری از جلوههای شعر زنان آشنا میکند؛ هرچند نباید از نظر دور داشت که این نوشته، در درجۀ اول، برای مخاطبان غیرفارسیزبان تحریر شده، و در درجۀ دوم برای محققان ایرانی این حوزه. اگر قشر مخاطبان را در نظر نداشته باشیم، ممکن است بسیاری از اطلاعات کتاب برای ما تکراری و حتی بدیهی جلوه کند، در حالی که اینها برای مخاطب غیرایرانی و غیر فارسیزبان تازهیاب و نکتهسنجانه است.
نکتهای که در اثر دیک دیویس نظرگیر است ـ و باز در آثار اغلب ایرانشناسان و حتی ایرانیانی که اثرشان را دور از ایران تألیف میکنند همچنینـ مسئلۀ منابع و مآخذ است. شاید تعجب کنیم از دانستن اینکه کتاب آینۀ دل من، که از این پس خود مرجعی مهم و معتبر در شناخت شعر زنان فارسیگو خواهد بود، بیبلیوگرافی ندارد! کتابنامهای در کار نیست! دیک دیویس در دو سه صفحهای که تحت عنوان یادداشتی دربارۀ منابع آورده است تنها از پنج کتاب نام برده است. اگر این نکته را عیب و نقص کار دیویس تلقی کنیم، باید اذعان کنیم که در فصل شاعران حال حاضر بخیه بیشتر روی کار افتاده است: از دهها شاعر زن ساکن ایران، که اشعارشان هم ارزش ادبی و هم ارزش اجتماعی دارد، نامی و نشانی نیست. از غزلسرایان ایرانی، فرزندان سیمین بهبهانی که بحق سزاوار خوانده شدن و معرفی شدن اند نام و نشانی نیست، گویی شعر زنان ایران در سپیدسرایان خلاصه شده و آن هم سپیدسرایانی که بیشتر پیش چشم رسانهها و محققان خارج از ایران اند و اسامیشان در سایتهای ادبی خارج از ایران دهها بار و صدها جور تکرار شده است.
از میان کسانی که شعر موزون میگویند تنها نام فاطمه اختصاری را میبینیم که به نظر نگارنده بهدرستی و بحق انتخاب شده و تازه او هم از وقتی بهناچار و اجبار از مملکت رانده شد و پا بیرون گذاشت پیش چشم آمد. گراناز موسوی، که اشعارش تاکنون چندین بار و به چندین زبان و به چندین قلم، ترجمه شده نیز انتخابی صحیح و واجب است و میتواند نمایندۀ شاعران سپیدسرای نسل خودش دیده شود. همچنین است سارا اردهالی، که شعرش از نمونههای موفق سالهای اخیر بوده است. پگاه احمدی و رزا جمالی هم هستند (که باید یواشکی از دیک دیویس بپرسیم: داداش، خداوکیلی چیزی از شعرشان فهمیدی که ترجمه هم کردی؟ ما که فارسیزبانیم که لابد عقلمان کج است و نمیفهمیم!)
در مجلس رونمایی و امضای کتاب آینۀ دل من، که در ۲۴ اکتبر ۲۰۱۹ در دانشگاه جرج تاون واشنگتن برگزار شد، شرکت کرده بودم. شوق دیدار دیک دیویس مرا، که سالها ساکن ایران بودهام و از او تنها نامی شنیده بودم، به این مجلس کشاند. در پایان مراسم از او پرسیدم: «اینهمه دفتر شعر از خانمها در ایران چاپ میشود. تعدادشان کم نیست، هم شعر عروضی میگویند و هم شعر سپید. بالاخص غزلسرایان کارهای نویی میکنند. شما همه را دیدید و انتخابتان همینها بود، یا ندیدید؟» گفت: «از چند نفر پرسیدم، همینها را معرفی کردند. همه را ندیدهام. تخصص من شعر قرون وسطی است.»