هزار صفحه تاریخ ایران بدون ارجاعات!

کتابخانه تخصصی اسلام و ایران

کتاب تاریخ ایران، چند سال پیش در چهار جلد منتشر شد، اما به درخواست مکرر خوانندگان و محققان و کمیاب شدن آن، اکنون با ویرایش تازه و افزوده شدن مطالب زیادی به جاهای مختلف آن، در یک جلد منتشر شده است. رسول جعفریان، مؤلف، در مقدمه کتاب خود آورده است:

چند یادآوری ‏

۱. هدف از نگارشِ کتاب حاضر، گذرى بر تاریخ ایران اسلامى از پیدایشِ اسلام تا پایان روزگار صفوی است. از نظرِ صوری، بنای نویسنده بر آن بوده است تا مطالب بدون زیاده گویى و دشوارى، و با زبانى نسبتاً ساده و بى‏پیرایه ارائه شود. این روال از آن روست که نگارشِ کتاب، براى مخاطبان جوانى است که به تاریخ ایران، نه به صورت تخصّصى، بلکه به قصد آشنایى کلّى و بهره‏گیرى از تجارب ‏آن مى‏نگرند و امید آن‏ دارند تا با یک مرور سریع، بر اهمّ مطالب تاریخ ایران آگاهى یابند.

۲. آنچه از نظر محتوایى مورد توجه بنده بوده، پرداختن به حوادثِ سیاسى، مسایل فرهنگى و اجتماعى و امور تمدّنى ایران است. بنابر این تا آن‏جا که امکان داشته، از بیان صِرفِ تاریخ سیاسى پرهیز شده و افزون بر تاریخ سیاسی، به بیان آراىِ فرقه ‏ها و مکتب‏هاىِ مختلف فکرى و مذهبى، نیز پیدایش دانش‏هاى متنوع در دنیاى اسلام و همین طور امور تمدنی و اندکی هم اجتماعی پرداخته شده است. به همین دلیل، بسا انسجام و یک نواختى مباحث تا اندازه‏اى دچار مشکل شده  باشد. البته روال تاریخی و سلسله‌ای حفظ شده، امری که برای نگارش تاریخ ایران طبیعی و پذیرفتنی بوده و هست.

 ۳. روشن است که ایران ما، طی این هزار و اندی سال، از هر جهت، مراحل پرفراز و نشیبى را تجربه و طی کرده و از این رو، لازم است تا از زوایاىِ مختلف مورد توجه قرار گیرد. در این زمینه، همیشه این مشکل هست که نویسنده تاریخ ایران، با گزینش برخی از تحولات و جریانها، نتواند چنان که باید و شاید تاریخ ایران را بنمایاند؛ با این حال سعی کرده‌ام سهم گروه‏ها و سلسله‌های مختلفِ اجتماعى و مذهبى را حفظ کرده و در عین حال از تحولات، آنچه که فکر می کردم مهم است، اگر از آن خبر داشتم، تقدیم عزیزان خواننده کنم. امیدوارم خلاصه و ساده کردن مطالب، به غفلت از ارائه مباحثِ اساسى نینجامیده باشد.

۴. شاید مهم‌ترین نکته ای که به ذهن بیاید این است که چرا با این همه نقل قول که در کتاب شده، ارجاعات آن نیامده است. همان طور که عرض کردم، کتاب برای نسل جوانی نوشته شده که لازم است در وقت خواندن، با کمترین دردسر و گمگشتگی در میان اسامی متعدد کتابها و منابع و ارجاعات، به اصل مطلب برسد. بسیاری از این عبارات، از میان منابع معروف تاریخی و رجالی گرفته شده و اگر کسی خواهان یافتن مرجع آنها باشد، با استفاده از ابزارهای جدید فن آوری به راحتی می تواند آنها را بیابد.

۵. همچنین باید عرض کنم، آنچه ملاحظه می کنید، یک کتاب تحقیقى و پژوهشى نیست، و خواننده عزیز ما، نباید انتظار داشته باشد که نویسنده، نکته پژوهشى تازه ‏اى را مطرح کرده باشد. مهم ارائه یک متن از تاریخ ایران با استفاده از متونِ مختلف قدیمی و بعضا شماری از پژوهشهای نو آن هم به زبان ساده و روان است. مطمئنا تاکنون بارها و بارها از این قبیل تواریخ عمومی نوشته شده و یا خواهد شد، اما طبیعی است که هر نویسنده‌ای با علائق و گزینش های خاص خود این کار را انجام داده و مخاطبان نیز بنا به سلائق خود با آن تعامل خواهند داشت، و این حق طبیعی آنهاست.

۶. افزون بر همه اینها، باید تأکید کرد که این اثر نه تنها پژوهشی نیست، حتی اثری جامع هم در تاریخ ایران نیست، چنان خالی از خطا هم نه. امیدوارم دوستان عزیز خواننده، اگر خطایی یافتند، منّت بر بنده گذاشته،  به هر وسیله و از هر راه ممکن نویسنده را در جریان بگذارند که ان شاءالله در فرصت های بعدی اصلاح شود.

۷. همان طور که از فهرست اجمالی کتاب آشکار است، مسیر بحث چنین خواهد بود که ابتدا تاریخ اسلام و گسترش آن تا روزگار اموی ـ عباسی دنبال شده و ضمن توجه به ایران در این دوره، به تدریج، وارد تاریخ ایران اسلامی شده است؛ زان پس تا روزگار صفوی که به نوعی پایان عصر کهن ما و آغاز عصر جدید است، ادامه  خواهد یافت. بدین ترتیب آخرین بخش کتاب، تاریخ صفویان  است. البته این اختتامیه، دلیلی جز این نداشت که نویسنده، پس از نگارش این قسمت، فرصت و توفیق افزودن بخش‌های بعدی تاریخ ایران را نیافت. ضمن اظهار تأسف از این بابت، امیدوار است تا در فرصتی دیگر، تاریخ اجمالی ایران را از افشاریه تا دوران انقلاب به آن بیفزاید.

۸. در چاپ فعلی کتاب، جدای از اصلاحات فراوان و پراکنده که در بسیاری از مطالب اعمال شده، دست کم نزدیک به پنجاه صفحه در جاهای مختلف بر آن افزوده شده است.

فهرست مطالب کتاب به ترتیب زیر است:

برآمدن اسلام. ۹

خلافت نخستین‏ ۸۷

امویان‏ ۱۳۱

عباسیان. ۱۷۵

ایران در مسیر تازه: طاهریان‏ ۲۳۷

صفاریان‏ ۲۶۳

سامانیان‏ ۲۸۵

علویان طبرستان‏ ۳۰۷

زیاریان‏ ۳۱۹

بویهیان‏ ۳۲۷

تمدن اسلامى و سهم ایران. ۳۵۳

غزنویان‏ ۴۱۷

سلجوقیان‏ ۴۴۹

الموتیان ۴۹۵

ایران قرن ششم هجری. ۵۱۳

خوارزمشاهیان‏ ۵۵۳

از حمله مغول تا تأسیس دولت ایلخانی.. ۵۵۹

ایلخانان‏ ۶۱۱

دولت های محلی در قرن هشتم و نهم هجری.. ۶۷۱

سربداران ‏ ۶۷۶

مرعشیان‏ ۶۹۷

آل‏مظفر در فارس، اصفهان و کرمان‏ ۷۰۸

جلایریان‏ ۷۱۸

حمله تیمور و تأسیس دولت تیموری ‏ ۷۵۹

مشعشعیان و ترکمانان. ۸۰۵

صفویان‏ ۸۲۱

اسماعیل و تأسیس دولت صفوى‏ ۸۳۱

طهماسب‏ و استقرار دولت صفوی.. ۸۵۹

درگذشت طهماسب و بحران در دولت صفوى.. ۹۱۳

شاه عباس اول‏ ۹۴۲

شاه صفى و شاه عباس دوم‏ ۱۰۲۶

شاه سلیمان صفوى‏ ۱۰۷۰

شاه سلطان حسین‏ ۱۱۱۵

زوال دولت صفوى‏ ۱۱۴۳- ۱۱۶۸

 

————————–

* اینکه مولف محترم از ذکر ارجاعات خودداری کرده چون کتاب برای نسل جوان است از عجایب استدلالات است! این نسل جوان چه جور نسلی فرض می شود که نیازی به شناخت منابع یک کار تاریخی ندارد؟ تاریخ بدون منبع و ارجاع؟ براحتی می شد منابع را به آخر کتاب برد که اگر کسی از نسل جوان خواست بخواند و نخواست بگذارد آنها که لازم دارند بخوانند. چرا فکر می کند که نسل جوان نیازی به دانستن منابع تاریخ ایران یا منابع یک کتاب ندارد؟ – م.ج

همرسانی کنید:

مطالب وابسته