اندیشه و هنر ناصر وثوقی؛ پیراستن زبان فارسی و نقد ادبیات معاصر

کتابخانه تخصصی ادبیات

ناصر وثوقی؛ زبان فارسی و ادبیات معاصر
ناصر وثوقی
به کوشش کامیار عابدی
تهران: بازتاب نگار، ۱۳۹۶، ۳۲۲ صفحه

۲۳ صفحه اول کتاب را اینجا بخوانید.

در این کتاب ده مقاله دربارۀ زبان و دستور خط فارسی و ۱+۱۲ مقاله دربارۀ ادبیات معاصر ایران (مانند آثاری از نیما یوشیج، تندر کیا، جلال آل‌احمد، شاملو و شماری دیگر) از دهه‌های ۱۳۴۰ تا ۱۳۸۰ گردآوری شده است.

ناصر وثوقی از دورۀ نوجوانی به زبان و ادبیات علاقه داشت. او به سبب آنکه در دورۀ انگلیسی‌زبانی کالج آمریکائی البرز درس خوانده بود، با زبان انگلیسی بسیار مأنوس بود؛ اما علاوه بر این زبان، به زبان و ادب ملی خود هم توجه می‌کرد. با این‌همه به نظر می‌رسد که شرکت در تکاپوهای سیاسی سال‌های ۱۳۳۲ ـ ۱۳۲۰ مجال کمتری برای دقت نظر او در دو موضوع زبان و ادبیات به وجود می‌آورد. اما نشر «اندیشه و هنر» در سال ۱۳۳۳ فرصتی به او داد تا در جوار توجه به دو زمینۀ علوم اجتماعی و علوم اقتصادی، به دو قلمرو پراهمیت بالا هم بپردازد. این مجال، به نحوی وسیع از اردیبهشت ۱۳۴۱ با نشر شمارۀ جدیدی از اندیشه و هنر برای او آغاز شد. در این شماره بر این عبارت تأکید شده بود: «هنر تنها متعالی‌ترین نوع بیان انسانی نیست. راه رستگاری او هم هست».

وثوقی در دو زمینۀ علوم اجتماعی و علوم اقتصادی گاه به تألیف و اغلب به ترجمه می‌پرداخت. او در هر دو کار، خود را ناگزیر از بیان مستقیم یا نامستقیم آراء، منابع و مآخذ فرهنگی می‌دید. البته در آغاز دهۀ ۱۳۴۰ احساس و استدلالش بر آن بود که زبان فارسی متعارف آن روز، برای ورود به این دو زمینه کفایت نمی‌کند. بدین ترتیب او از سنت متأخّر به نوآوری معطوف شد. اما زبان، علاوه بر آن چه در میان مردم هم‌روزگار رایج است امری است متقدم. بنابراین وی هم به زبان هم‌روزگار و هم به ریشه‌های باستانی زبان توجه کرد. در این میان، وثوقی تجربه‌های زبان‌شناختی احمد کسروی (۱۲۶۹ ـ ۱۳۲۴) و محمد مقدم (۱۲۸۷ ـ ۱۳۷۵) را در نسل قبل پیش روی خویش قرار داد: «چاپاک» (به معنای نشریه) و «تاش» (به معنای شکل: form) از جمله بهره‌یابی‌های وثوقی از کسروی و مقدم است.

وثوقی از کسروی به عنوان «جاودان‌یاد، مورخ دانشمند و زبان‌شناس راستین زبان فارسی» و از مقدم نیز در مقام «جاودان‌یاد، استاد ایران‌پرست و زبان‌شناس و جستارگر تاریخ خودمان» یاد می‌کرد. با این همه، وثوقی پس از دوره‌یی کوتاه به وسعت و به استقلال شروع به برابریابی برای واژه‌ها و مفهوم‌های تخصصی، نیمه‌تخصصی و گاه عمومی فرنگی به فارسی کرد. او مجموعۀ زبانی خاص خود فراهم آورد. کوشش او برای دقت‌بخشیدن به زبان از طریق ابداع یا احیای واژگان درخور اهمیت است. ناگفته نماند که هم‌زمان با وثوقی، قلم‌زنان و مترجمانی مانند امیرحسین آریان‌پور (۱۳۰۱ ـ ۱۳۸۰) و اندکی بعد، داریوش آشوری، آن یک از هم‌نسلان وثوقی اما در خطی متفاوت از نظر سیاسی و دیگری از نسل بعد از او و در خطی نزدیک به وی در این راه گام می‌سپردند. البته شمار دیگری نیز از دانشوران و مترجمان کم یا زیاد در این قلمرو طبع می‌آزمودند.

این مترجم جستجوگر علاوه بر واژه و هم‌کردسازی یا استخراج آنها از متن‌های باستانی و کهن در حوزۀ نحو زبان هم به نوآوری تمایل داشت. او از یک طرف با توجه به زبان گفتار و از طرف دیگر با نگاهی به زبان انگلیسی، از شکستن برخی هنجارهای نحوی زبان فارسی خودداری نمی‌ورزید. به نظر می‌رسد که او درک جهان و فکر نو را مستلزم زبان نو می‌دانست. به طبع همه‌کس با زبانی که هم کلمه‌ها و هم نحو آن در معرض تجدد قرار داشت، اُنس نمی‌گرفت. اما وثوقی از این که جهان فرهنگی ـ زبانی پیرامون خود را در میهنش برآشوبد، بیمی به دل راه نمی‌داد. او به گروه اندک خوانندگان خود قانع بود.

تمرکز وثوقی، جز قلمرو اجتماع و اقتصاد، بیشتر بر مقولۀ زبان است. در این نکته تردید نیست. با این همه وی به دو دلیل با ادبیات معاصر خود مرتبط است: علاقۀ طبیعی به تنفس در فرهنگ هم‌روزگار و شناخت بخشی از این فرهنگ که همانا آثار ادبی مدرن را شامل می‌شود؛ دوستی و آشنائی با شماری از شاعران و نویسندگان توانا و نامور دورۀ خود (مانند صادق هدایت، ابراهیم گلستان، سیمین دانشور، جلال آل‌احمد، احمد شاملو، مهدی اخوان‌ثالث و فروغ فرخزاد). بر این فهرست، دو همکار کارشناس و جوان حوزۀ ادب و هنر (شمیم بهار و آیدین آغداشلو) و شماری از شاعران و نویسندگان جوان‌تر نیز باید افزوده شود. البته، اندیشه و هنر در سال‌های ۱۳۵۳ ـ ۱۳۳۳ بخش درخور توجهی از ادب نو و مدرن ایران را بازنمائی کرده است. در این میان به‌ویژه شماری از مقاله‌های وثوقی دربارۀ شاملو، آل‌احمد و پرویز داریوش نشان از دقت صاحب‌نظرانۀ او در آثار این سه دوست قدیم‌اش محسوب می‌شود. تحلیل‌های وثوقی علاوه بر شناخت ساختارهای زبانی، بر نوعی تحلیل محتوا، اغلب با گرایش جامعه‌شناختی استوار است. با توجه به مطالعۀ وثوقی در دو حوزۀ اقتصاد و جامعه، این نکته چندان غیرمنتظره نیست. هم‌چنین به نظر می‌آید که سردبیر اندیشه و هنر در مقام منتقد ادبی، از وسواس جزئی‌نگرانۀ حقوقی خود نیز در شناخت و تحلیل آثار ادبی مورد بحث بهره برده است.

این کتاب مجموعه‌ای است از نوشته‌های دکتر ناصر وثوقی (۱۳۰۱ ـ ۱۳۸۹) قاضی دادگستری، مستشار دیوان عالی کشور، دانشور، مجله‌نگار و مترجم. وثوقی به قلمرو زبان و دستور خط و واژه علاقه داشت. نوشته‌ها و اغلب ترجمه‌های او در اندیشه و هنر که در ادوار گوناگون فرهنگی ایران (دهۀ ۱۳۳۰ـ دهۀ ۱۳۴۰، اوایل و اواخر دهۀ ۱۳۵۰ و دهۀ ۱۳۸۰) منتشر شد، ساختار‌های علمی ـ ذوقی و خاص او را در این زمینه، بازتاب می‌داد. علاوه بر این، او به سبب تکاپوهای سیاسی دورۀ جوانی و تکاپوهای فرهنگی دوره‌های بعدی، از جملۀ آشنایان به ادبیات معاصر ایران به شمار می‌رفت. شمار شاعران و نویسندگان و قلم‌زنانی که وی از نزدیک با آنان مراوده داشت، اندک نبود. تندر کیا و پرویز داریوش و جلال آل‌احمد فقط سه تن از این شمار است.

در بخش نخست این کتاب، نوشته‌های وثوقی در حوزۀ زبان و در بخش دوم نوشته‌های وی در گسترۀ ادب معاصر ایران گردآوری شده است. جز یک نوشته، دیگر نوشته‌ها از «اندیشه و هنر» استخراج شده است. ترتیب مقاله و یادداشت در بخش نخست بر اساس سیر موضوع و در بخش دوم سَنَوی است. در بخش سوم شمار درخور توجهی از واژه‌ها و هم‌کردهای استفاده شده در این مجله در دسترس قرار گرفته است. شماری از این واژه‌ها و هم‌کردها در مقابل مفهومی فارسی و شمار بیشتری از آنها در برابر اصطلاح و کلمه‌‌ای انگلیسی (البته گاه فرانسوی و گاه لاتینی) به کار رفته است. ممکن است شماری از واژه‌ها به سبب حجم زیاد نوشته‌ها و در دسترس‌نبودن برخی شماره‌های مجله در این فهرست نیامده باشد. اما می‌توان اطمینان داشت که بخش اعظم واژه‌ورزی‌های ناصر وثوقی در این فهرست آمده است. پیشینۀ تاریخی شماری از واژه‌ها و هم‌کردها هم در فصل سوم این بخش قرار دارد. وثوقی دستور خط خاصی را در «اندیشه و هنر» به کار می‌بست. البته استفاده از این دستور خط، به دلیل فنی در همۀ موارد در نشر این مجموعۀ ممکن نبود؛ با این همه نمونه‌هایی پراهمیت و گویا از آنها در فصل چهارم بخش سوم مؤکد شده است.

فهرست مطالب کتاب:

  • سخن گردآورنده
  • بخش نخست: نوشته‌های وثوقی دربارۀ زبان فارسی
  • بخش دوم: نوشته‌های وثوقی دربارۀ ادبیات معاصر
  • بخش سوم: واژه‌ها و هم کردهای استفاده شده در اندیشه و هنر
همرسانی کنید:

مطالب وابسته