نقیب آروین
آصف فکرت در هفتاد و شش سالگی در کانادا از دنیا رفت، او نویسنده، پژوهشگر و نسخه شناس، مترجم و شاعر بود. درسال ۱۳۲۵ خورشیدی در هرات در غرب افغانستان به دنیا آمد و دوره دبیرستان را در لیسه سلطان غیاثالدین غوری شهر هرات به پایان رسانید. آقای فکرت در رشته ادبیات فارسی از دانشگاه کابل فارغ شده بود و سپس در مقطع کارشناسی ارشد در رشته روزنامهنگاری در هند تحصیل کرد.
همزمان با حضور ارتش شوروی در افغانستان، آصف فکرت، کار روزنامهنگاری را در مطبوعات وقت آغاز کرد، ابتدا در سال ۱۳۵۹ در فاریاب مدیر مسوول روزنامه “فاریاب” بود و سپس در روزنامه “بیدار” در بلخ و سپس روزنامههای انیس و جمهوریت مسوولیتهای متعددی داشت.
او همزمان عضو انجمن تاریخ اکادمی علوم افغانستان نیز بود. فکرت از چهرههای سرشناس اما کم حضور در رسانهها و مجامع علمی و فرهنگی بود. شخصیتی آرام، کم حرف و پرکار داشت.
با نگاهی به زندگی آقای فکرت در مییابیم که او در نیمه دوم زندگی خود که به دلیل حضور نیروهای شوروی و نظامهای وقت، فعالیت روزنامهنگاری در افغانستان صعبتر میشود، در سال ۱۳۶۵ به ایران پناهنده میشود و در شهر مشهد فعالیتهای پژوهشی و تحقیق و ترجمه را در سطح عمیقتر و گستردهتری شروع میکند و در واقع فعالیتهای مطرح و چشمگیر او در بیش از چهل سال غربت و دوری از زادگاهش شکل یافته است. استاد از سال ۱۳۶۵ به بعد فعالیتهای پژوهشی خود را در دایرهالمعارف اسلامی آغاز کرد و بیش از صد مقاله علمی نوشت.
بر این مبنا آقای فکرت در سالهای مهاجرت در ایران و تا پیش از مهاجرت دوباره به کانادا در سال ۱۳۷۶ خورشیدی، بیش از بیست عنوان کتاب شامل ترجمه، تحقیق و تالیف و همچنین صدها مقاله علمی منتشر کرد.
استاد فکرت در زمینه زبانهای فارسی و پشتو کارهای مهمی را به ویژه در ایران منتشر ساخت. “فارسی هروی” کتابی در قالب یک فرهنگ جامع است و آقای فکرت در این کتاب، گویش هراتی زبان فارسی را تحقیق و تدوین کرده است. این کتاب به سفارش دانشگاه فردوسی در مشهد و در دهه هفتاد خورشیدی منتشر شد. پیش از این نیز در سالهای فعالیت روزنامهنگاری او در کابل، کتابی تقریبا با همین مبنا با نام “لغت گفتاری” مردم هرات از سوی انتشارات بیهقی منتشر شده بود که هر دو از منابع منحصر به فرد و معتبر در زمینه داراییهای زبان فارسی در گویش هروی است.
تحقیق و تدوین مجموعه شعر “لندی” از زبان پشتو و انتشار آن برای نخستین بار در ایران از دیگر کارهای او در حوزه زبانهای افغانستان و منطقه بود. در بخش ترجمه نیز او کتابهای مهمی مانند” افغانان، جای، نژاد و مردم” اثر استوارت النفستون را از انگلیسی ترجمه کرده است که در واقع گزارش مشروح او از زندگی قبایل افغان در این منطقه است.
“کرسی نشینان کابل” احوال دولتمردان افغانستان در زمان امارت امان الله خان از کارهای دیگر او است. آقای فکرت فهرست طویلی از کارهای پژوهشی، ترجمه و تالیف در کارنامه تقریبا نیم قرنه خود دارد.
مقدّمهای بر فقه شیعه (ترجمه از انگلیسی – نوشتهٔ سید حسن مدرّسی طباطبایی) مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی، ۱۳۶۸ش؛ فهرست الفبایی کتب خطّی کتابخانهٔ مرکزی آستان قدس رضوی، مشهد، آستان قدس، ۱۳۶۹ش، ۹۴۸ص؛ عین الوقایع (تاریخ افغانستان در سالهای ۱۲۰۷-۱۳۲۴ تألیف محمد یوسف ریاضی)، تهران، موقوفات دکتر محمود افشار، ۱۳۶۹ش، ۲۸۶ ص؛ و آکام المرجان فی ذکر مدائن المشهوره فی کلِّ مکان (متن جغرافیایی سدهٔ چهارم هجری تألیف اسحاق بن حسین منجّم)، ترجمه از عربی، مشهد، ۱۳۷۰ش، ۱۵۲ص؛ از دیگر کارهای استاد فکرت است.
با این همه در طول نیم قرن فعالیتهای گسترده و عمیق پژوهشی، آصف فکرت هیچ گاهی در زادگاه خود هرات و افغانستان، مورد توجه و تقدیر قرار نگرفت و چه بسا به جز کهنه کاران حوزه فرهنگ، نسلهای امروز حتا با نام و کارهای او آشنا نیستند. مخصوصا که فعالیتهای او در نیمه دوم زندگی عمدتا در بیرون از افغانستان و در ایران متمرکز بود.
او در دوره قبلی طالبان در یک آپارتمان کوچک مربوط به پژوهشکده آستان قدس رضوی در مشهد ایران زندگی میکرد و همین محل، جای بود و باش، پژوهش و فعالیت قلمی او بود. آپارتمانی کوچک با گلدانهای مرتب و صاحبخانهای آرام، کم حرف، بی ادعا، و به طرز گستردهای فعال و پرکار، تا جایی که کمتر پژوهشگر و مترجمی را در نسل او میتوان یافت که به پرکاری او بوده باشد.
استاد فکرت شاعر بود و مجموعه شعرهایی در اوزان کلاسیک منتشر کرده است که “نسیم شیدایی” و “نکهت خاک ره یار” از آن جمله اند. اولی درهرات و دومی در مشهد ایران منتشر شده است.
در سالهای پسین او در کانادا و در بستر بیماری به سر میبرد و کمتر کسی رد و نشانهای از او داشت. در سالهای اخیر پیش از حضور دوباره طالبان بر اریکه قدرت در افغانستان، آهنگی در رادیوهای افغانستان به کرات نشر می شد با این شعر که “هنگام بهاراست عزیزان وطنم کو” و کمتر کسی می دانست که شاعر این آهنگ مردی به دانایی آصف فکرت است، مردی که به دور از زادگاه خود سالها برای دانایی و فرهنگ آن، بیهیچ مزد و منتی قدم و قلم زده است.
*با اندک ویرایش