«در حیاط خلوت نویسندگان» نوشته راینر اشمیتس با ترجمه مهشید میرمعزی منتشر شد.
میرمعزی که این ترجمه را به علی دهباشی تقدیم کرده، معتقد است، دهباشی میتواند کتاب در حیاط خلوت نویسندگانِ ایرانی را بنویسد.
این مترجم در گفتوگو با خبرنگار ادبیات و نشر خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، گفت:
راینر اشمیتس برای نوشتن این کتاب ۲۵ سال فیش جمع کرده و تمام اتفاقهایی را که در زندگی ادیبان جهان رخ داده، گردآوری کرده است. ما از بسیاری از این اتفاقها بیخبریم، کتاب بسیار جالب و خواندنی است و مانند دایرهالمعارف به ترتیب الفبا به موضوعهای گوناگون پرداخته است. خود من هم بر کتاب مقدمهای نوشتهام.
ما بیشتر با آثار ادبی شخصیتهای بزرگی مثل گوته آشناییم، اما نمیدانیم عادتهای عجیب این اشخاص چه بوده، در زندگی شخصیشان چه گذشته و… . خدا میداند این اشخاص چقدر عادتهای عجیب داشتهاند. بعضی از این عادتها در زندگینامههایشان آمده است، اما نوشتن زندگینامه از قرن ۱۸ به بعد باب شده است. در این کتابها اطلاعاتی هم درباره ادیبان پیش از قرن ۱۸ و هم درباره ادیبان پس از آن ارائه شده است.
سبک کار نویسنده اینطور بوده که به ترتیب الفبا عباراتی را به عنوان موضوع نوشته و اطلاعاتی از نویسندگان درباره همان موضوع آورده است. البته من هنگام ترجمه این ترتیب را تغییر دادهام و به ترتیب الفبای فارسی آوردهام. در این کتاب به عنوان نمونه ذیل واژه «آبله» نوشته شده که صورت کدام یک از ادیبان آبله داشته، ذیل «آپاندیس» آمده که کدام ادیب آپاندیس خود را عمل کرده، ذیل واژه «آتش» نوشته شده که خانه کدام ادیب آتش گرفته و… .
آخرین کلمات ادیبان هنگام مرگ و بسیاری مطالب خواندنی دیگر در این کتاب گرد آمده است؛ به عنوان نمونه در بخشی از کتاب آمده که دوما داستانهایش را برای انتشار به روزنامهها میداده و براساس تعداد کلمات پول میگرفته است. زمانی که کارش رونق میگیرد، آدمی در داستانهایش میگذرد که لکنت زبان داشته است. سردبیر روزنامهای که کارهایش را منتشر میکرده، از او میخواهد که این شخصیت را بکشد و از داستانهایش حذف کند، اما او نمیپذیرد تا اینکه سردبیر پول قلمبهای به او میدهد تا دوما بپذیرد که آن شخصیت را بکشد.
اطلاعاتی درباره اینکه کدام ادیب جاسوس بوده، کدام در راه وطنش کشته شده و کدام ادیبان پزشک بودهاند، در این کتاب وجود دارد. «در حیاط خلوت نویسندگان» کتاب جالبی است که آدم میتواند آن را تکهتکه بخواند. یکی از آشنایان من که استاد دانشگاه است، میگفت، اطلاعات این کتاب جالب است و میتوان با خواندن و به یاد سپردن ماجراهای آن، سر کلاس درس برای تنوع، این ماجراها را برای دانشجویان تعریف کرد.
در بعضی بخشهای کتاب اطلاعاتی درباره ادیبان ایرانی هم دیده میشود؛ مثلا در یکی از بخشهای کتاب ماجرای خودکشی صادق هدایت با گاز آمده است. یکی دیگر از بخشهای جالب کتاب درباره آثاری است که ناشر آنها را رد کرده و منتشر نکرده است. مثلا آندره ژید مسؤول یک انتشارات بوده و «در جستوجوی زمان از دسترفته» مارسل پروست را رد کرده است. ژید بعد از آن، همیشه میگفته، رد کردن این اثر بزرگترین ننگ زندگیاش است.
نام اصلی این کتاب «جمجمه شیلر چه شده؟» است، اما من عنوان «در حیاط خلوت نویسندگان» را برای آن انتخاب کردم. نام اصلی کتاب برای آلمانیها بسیار جالب است؛ شیلر دوست گوته بوده، اما زمانی که میمیرد، گوته در شهر نبوده است و دوستش را در قبرستان فقرا دفن میکنند. بعد از آن ماجراهای زیادی برای جنازه شیلر اتفاق میافتد؛ این جنازه چند بار جابهجا میشود. مدتی هم جمجمه شیلر روی میز گوته بوده است، تا اینکه درنهایت جنازهاش در گورستان اشراف دفن میشود. امروز هم قبر گوته و شیلر کنار هم است.
مهشید میرمعزی همچنین گفت: این کتاب با ۶۳۰ صفحه از سوی نشر ثالث منتشر شده است و من آن را به علی دهباشی تقدیم کردهام. ایشان تمام عمر خود را وقف ادبیات و اهل ادب کردهاند. من معتقدم علی دهباشی هم میتواند چنین کتابی را درباره ادیبان ایرانی بنویسد؛ چون با همه این ادیبان از نزدیک در ارتباط بوده است. علی دهباشی همیشه حامی من بوده، مرا قبول داشته و ارتباط دوستانهای با من دارد. دوست داشتم الطاف او را جبران کنم و بگویم یک نفر هست که قدر کار شما را میداند.
——————–
*با حذف این عبارات متن به صورت معرفی یکپارچه از زبان مترجم تبدیل شده است: او افزود / میرمعزی همچنین عنوان کرد / او در ادامه گفت /این مترجم سپس اظهار کرد /میرمعزی اضافه کرد /در ادامه عنوان کرد. این عبارت هیچ ارزشی به متن نمی افزاید و تنها متن را دچار لکنت می کند. بهتر است کتابگزاری ها زبان و بیان دیگری اختیار کنند که مناسبتر با کتاب و روایت خلاق باشد. و گرنه همان صحبت های نویسنده / مترجم کفایت می کند. – م.ج