روزنامه ایران
عصر یکشنبه ۲۶ اردیبهشت امسال بود که «بر تارک طوفان» در مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی رونمایی شد. اثری با موضوع «ملا مصطفی بارزانی به روایت مطبوعات ایران از سال ۱۳۲۴ تا ۱۳۵۸» که نشر ثالث آن را منتشر کرده است. بزرگانی که در جلسه حاضر شدند، از اهمیت نگارش این اثر گفتند و اینکه این اثر به مثابه تاریخنگاری کردستان در ۷۰ سال اخیر است.
بر تارک طوفان حاصل چند سال تحقیق و تتبع «بهرام ولدبیگی» است. او که خود مدیر انستیتو فرهنگی کردستان در تهران است، با مشارکت مراکز اسنادی در ایران، این اثر نفیس و البته حجیم را فراهم آورده است. گفتوگویی که در ادامه میخوانید درباره چگونگی نگارش بر تارک طوفان و جایگاه رفیع «ملامصطفی بارزانی» است.
ملامصطفی بارزانی و جایگاه تاریخی ایشان در میان مردم کرد چگونه است که شما به سراغ تدوین کتابی درباره ایشان رفتید. آیا در آغاز این طرح به این حجم از اطلاعات وقوف داشتید؟
ملامصطفی بارزانی دیرپاترین جنبش کردها را رهبری کرده و از محبوبیتی تاریخی در میان کردها برخوردار است. پرداختن به جنبش کردستان به رهبری ایشان بازخوانی شخصیت ایشان به مانند خود او و انتشار اسناد تاریخی و مصاحبهها و گفتوگوهای مطبوعاتیاش از دغدغههای من و شاید بسیاری از اهالی قلم در ایران و کردستان بوده است. چرا که نام ملامصطفی بارزانی مترادف است با جنبش دیرپای کردها. در واقع مبارزه طولانی وی توأم با پیروزیها و ناکامیهایش بخش جداییناپذیر از جنبش صدساله کردهاست و بدون شک این سالهای طولانی مبارزه بر تحولات سیاسی منطقه از جمله ایران، ترکیه، عراق، سوریه، روسیه و بخشی از خاورمیانه بسیار مؤثر بوده است. به نحوی که میتوان گفت جنبش کردها به رهبری بارزانی یکی از متغیرهای مؤثر سیاست منطقهای بوده است.
اما در باب آنچه مرا به این عرصه کشانیده باید بگویم به عنوان روزنامهنگاری علاقهمند به تاریخ معاصر از سالها قبل با یادداشتبرداری و کند وکاو و کنجکاوی در لابه لای کتابها و روزنامهها به فکر انجام چنین طرحی افتاده بودم و طی سه سال اخیر با جمعی از همکارانم روی آن کار کردیم و خداوند کمک نمود به این موفقیت رسیدیم. باید اذعان کنم در خصوص حجم اطلاعات هرگز توقع این همه مطالب پیرامون ملامصطفی و جنبش کردستان در مطبوعات ایران را نداشتم در طی فرآیند پژوهش بیش از پیش متوجه درهمآمیختگی جنبش کردستان با ایران و مردم ایران در خلال سال های ۱۳۲۴ تا ۱۳۵۸ شدم. چه بسا بتوان گفت ملامصطفی بارزانی با نگاه تاریخی به جغرافیای فرهنگی ایران و علاقه وافرش به میراث فرهنگی ایران، حافظ، مولانا و فردوسی و عرفان اسلامی و طریقت نقشبندی که مشایخ بارزان آن را در جنبش کردستان وارد کرده بودند این تاریخ زیبا و اندیشه همگرایی فرهنگی و تاریخی را خلق کرد و ما و علاقهمندان تاریخ را به درون یک قرن درهمآمیختگی جنبش کردستان با ایران برد.
تاریخ نگاری کردها تا چه حد به اسناد ایرانی دلبسته است؟
این یک حقیقت تاریخی است که بخش بزرگی از تاریخ روابط سیاسی و مبارزاتی کردها در خاورمیانه با تاریخ ایران، ترکیه، عراق و سوریه گره خورده است اما این درهمآمیختگی با ایران معنادار است. از سال ۱۲۹۱ که شیخ عبدالسلام بارزانی پدربزرگ ملامصطفی به ایران میآید و به همراه اسماعیل آقا سمکو به دیدار مقامات روس در تفلیس میرود و در روزهای آغازین ۱۳۲۰ شمسی که احسان نوری پاشا رهبر ملیون کردستان ترکیه به ایران پناهنده میشود (که البته در نهایت در سال ۱۳۵۳ در تهران درگذشت و در بهشت زهرا مدفون است) و حضور ملامصطفی بارزانی از سال ۱۳۲۴ و متعاقب آن جنبش ایلول به رهبری ایشان و تا واپسین روزهای حیات ژنرال بارزانی به سال ۱۳۵۸ در مطبوعات ایران نام ملامصطفی مترادف است با جنبش دیرسال کردها و تداوم این روابط به وسیله دیگر رهبران کردستان عراق تا پایان حکومت صدام حسین در بغداد و حتی امروز هم این روابط با ایران ادامه داشته است. بدین ترتیب مراکز اسناد و آرشیو ایران هم مملو است از اسناد این روابط، بویژه روایت روزنامهنگاران ایرانی در ثبت و ضبط بخش عظیمی از جنبش کردستان و انعکاس دیدگاههای ملامصطفی بارزانی در رأس این جنبش ضداستبدادی از زیبایی های خاص تاریخی برخوردار است چرا که روزنامهنگاران ایرانی راویان تاریخ کردستان هستند و من به عنوان عضوی از جامعه روزنامهنگاری ایران بدان افتخار میکنم که روزنامهنگار هموطن من در آن سالها این گنجینه تاریخی را برای ملت کرد به ارمغان گذاشتهاند تا امروز کتابی چون بر تارک طوفان از آن استخراج شود و ظرفیت این آرشیو برای تاریخ نگاری جنبش کردستان و جایگاه شاخص بارزانی نشان داده شود.
پس میتوان گفت که کتاب بر تارک طوفان ما را به حدود ۷۰ سال پیش از تاریخ کردستان و پیوندهای تاریخی دو ملت میبرد؟
بله درست است. این پیوندهای تاریخی از پارامترهای مهمی بود که مرا به فکر تدوین تاریخ جنبش کردستان با استفاده از آرشیو مطبوعات ایران انداخت. پیوندهای تاریخی ماندگاری که میتواند برای امروز و فردای ایران و کردستان بسیار مثبت باشد و پژوهشگران و اهالی تاریخ را به کنکاش در تاریخ یک قرن اخیر جنبش کردستان و رهبری ملامصطفی بارزانی تشویق نماید تا ناگفتههای آن سالها را امروز در لابه لای صفحات رنگین مطبوعات ایران به قلم روزنامهنگاران این سرزمین جستوجو کرد.
نسل جوان کرد هم به ملامصطفی بارزانی به عنوان یک رهبر نگاه میکنند؟
ملامصطفی بارزانی در میان رهبران جنبشهای مختلف کردستان در کشورهای منطقه سروگردنی بالاتر از همه آنها قرار دارد و جنبشی را که ایشان رهبری کرده به عنوان طولانیترین و بزرگترین جنبش کردستان در طول تاریخ از آن یاد میشود و اسناد ماندگار کتاب بر تارک طوفان بویژه روزنامهنگاران شهیر جهان بر این مسأله شهادت میدهند. علاوه بر این چهرههایی چون جلال طالبانی، مسعود بارزانی، دکتر فؤاد معصوم رئیس جمهوری فعلی عراق، پیشمرگان روزگار رهبری ملامصطفی هستند. بر این اساس نگاه نسل جوان کرد نیز در کشورهای عراق، ترکیه، سوریه و ایران نگاهی معطوف به تاریخی ماندگار از رهبری کم نظیر ایشان در دفاع از ملت کرد است.
ملامصطفی شخصیتی آزادیخواه بود و علیه استبداد مواضع جدی داشت. آیا او به این سبب با مبارزان ایرانی قبل از انقلاب اسلامی ارتباط داشته است؟
ملامصطفی بارزانی در سال ۱۳۲۴ وارد ایران میشود و به عنوان فرمانده نیروهای مسلح قاضی محمد در مهاباد منصوب میشود و از آن سالها پیوندهای تاریخیاش را با ایرانیان آغاز میکند برای مدتی جمعی از افسران چپ ایرانی از جمله مرتضی زربخت و همرزمانش و صفر قهرمانی زندانی سیاسی مشهور ایران را در جمع نیروهای خود در کردستان پذیرایی میکند. بعد از رفتن به شوروی نیز با مبارزان ایرانی در شوروی ارتباطی مستمر داشته که در خاطرات مریم فیروز (همسر نورالدین کیانوری) و خانبابا تهرانی و نجمی علوی و دیگران از این روابط یاد شده است. همچنین آقای دعایی مدیر مسئول روزنامه اطلاعات بارها از روابط مبارزان مسلمان ایران و عراق در نجف با جنبش کردستان سخن گفتهاند و پیوند تاریخی ملامصطفی بارزانی با آیتالله محسن حکیم مرجع عالیقدر جهان تشیع در سال ۱۳۴۳ و حمایت ایشان از جنبش کردها و رهبری بارزانی بنای روابط مستحکم و همراهی و همکاری کردها با شیعیان در عراق تا امروز است و پیوندهای عمیق تاریخی کردها با جمهوری اسلامی نیز عیان و مشهود است.
ایشان با جبهه ملی ایران و نهضت آزادی هم ارتباط داشته است؟
با اعضای جبهه ملی از جمله داریوش فروهر، دکتر پرویز ورجاوند، دکتر کریم سنجابی و دکتر محسن پزشکپور دبیر حزب پان ایرانیست ایران روابط دوستانه داشته و من خود از آقایان فروهر و ورجاوند و پزشکپور شنیدم که بارها با سیاسیون ایرانی و به دور از چشم ساواک (که دیدار با ایشان را محدود و گاهی ممنوع کرده بود) به دیدار ملامصطفی بارزانی در سالهای حضورش در ایران (۱۳۵۷- ۱۳۵۴) رفتهاند و با ایشان پیرامون مسائل فرهنگی و جغرافیای فرهنگی ایران و کردستان گفتوگوهای طولانی و مداوم داشتهاند. در رابطه با اعضای نهضت آزادی شاید ارتباطاتی بوده و من خبر ندارم.
روزنامهنگاران بسیاری را میتوان سراغ گرفت که درباره ملامصطفی بارزانی نوشتهاند. اما در این میان «حسنین هیکل» روزنامهنگار فقید مصری اهمیت ویژهای دارد. تا چه اندازه نظرات این روزنامهنگاران در جنبش کردستان اهمیت داشته است؟
بعد از قرارداد الجزایر در سال ۱۳۵۴ حسنین هیکل با دعوت شاه در اردیبهشت ۱۳۵۴ به ایران میآید و هیکل به شرطی موافقت میکند که به ایران بیاید که سفیر ایران در مصر دو درخواست او را از جانب شاه جواب مثبت بگیرد یکی دیدار با یکی از رهبران جبهه ملی و دیگری دیدار با ملامصطفی بارزانی، که آن موقع تحت نظر ساواک بوده و اجازه مصاحبه با خبرنگاران را نداشته است. گفتوگوی او با ملامصطفی در شهریور ۱۳۵۴ در مطبوعات عربی و انگلیسی زبان منتشر میشود اما به دستور شاه و ساواک چاپ آن در ایران ممنوع اعلام میگردد. شاه با عصبانیت به اسدالله علم وزیر دربار دستور میدهد بیانیهای از طرف دربار علیه بخشی از مصاحبه هیکل با بارزانی پیرامون کردهای ایران و عراق را منتشر نمایند. تیتر مصاحبه هیکل در گفتوگو با بارزانی، «گفتوگو با عقاب پیر کردستان» بوده است.
ملامصطفی چند سال در ایران زندگی کرد؟
او بعد از قرارداد الجزایر از سال ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۷ در تهران و سپس در عظیمیه کرج ساکن میشود و چند بار به امریکا سفر میکند که در آخرین سفر در امریکا روز ۱۰ اسفند ۱۳۵۷ در امریکا فوت میکند. قبل از فوت برای فرزندش مسعود بارزانی وصیت میکند که چون کردستان عراق آزاد نیست، در اشنویه در ایران دفن شود چون خانوادهاش سالها در آنجا زندگی کرده بودند. محمد منتظری، داریوش فروهر، دکتر کریم سنجابی وزیران دولت مهندس بازرگان و هانی الحسن، سفیر فلسطین در تهران، از جنازه بارزانی استقبال میکنند و سپس در شهر اشنویه ۳۰۰ هزار نفر در تشییع جنازه ایشان شرکت میکنند. پس از آزادی کردستان، پیکر وی به کردستان انتقال مییابد و در مهر ماه سال ۱۳۷۲، طی مراسمی با حضور جلال طالبانی و مسعود بارزانی و دیگر رهبران کردستان عراق، در روستای بارزان تشییع و به خاک سپرده میشود؛ جایی که او هیچگاه در آنجا امکان زندگی کردن نیافت.
آیا تصور نمیکنید حجیم بودن کتاب و قیمت گران خرید آن را برای دانشجویان دشوار سازد؟
درست میگویید اما این کتاب مجموعهای از اسناد مطبوعاتی و عکس است چاپ چنین کتابی مستلزم صفحهآرایی و گرافیک در حد استانداردهای تعریف شده و کاغذ گلاسه درجه یک و چاپ با کیفیت اعلا است و محتوای تاریخی و جایگاه ملامصطفی بارزانی در میان اسناد مطبوعاتی چاپی این استانداردها را میطلبید و زیبایی و ماندگاری کتاب هم در مجموعه این اولویت های انتشار قرار داشته است. در خصوص قیمت هم ما با هماهنگی نشر ثالث ناشر کتاب با حدود ۳۰ درصد زیر قیمت چاپ آن را در اختیار خوانندگان عزیز قرار دادهایم و چارهای نبود جز انتشار کتابی وزین در شأن شخصیت ژنرال بارزانی و حرمت تاریخ و تاریخ نگاری جنبش صدساله کردستان عراق. ضمناً توجه داشته باشید که اغلب کتابهای منتشره در حوزه اسناد و آرشیو بدین شکل چاپ میشوند.
————————–
*با ویرایش