نشست هفتگی شهر کتاب، با عنوان بحث و گفتگو درباره کتاب «عهد عتیق؛ جلد اول: کتابهای شریعت یا تورات؛ بر اساس کتاب مقدس اورشلیم» (هرمس، ۱۳۹۳)، عصر سهشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۳ با حضور بهاءالدین خرمشاهی، کامران فانی، مهراب صادقنیا و پیروز سیار در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.
حاشیههای تفصیلی و تفسیری بیسابقه
در ابتدای نشست نقد و بررسی کتاب «عهد عتیق؛ بر اساس کتاب مقدس اورشلیم»، پیروز سیار – مترجم اثر- به ارائه گزارشی از فعالیت خود در حوزه ترجمه عهدین (تورات و انجیل) در سالهای اخیر پرداخت و گفت: طرح ترجمه کتاب مقدس از حدود سال ۷۶ و با ترجمه بخشی از عهد عتیق آغاز شد که تاکنون هیچگاه به فارسی ترجمه نشده. یعنی ترجمه کتابهای قانونی ثانی شامل هفت کتاب و بخشهایی از دو کتاب که در سال ۸۰ از سوی نشر نی به چاپ رسید. این کتابها به زبان یونانی ترجمه شده و به همین دلیل در کتاب مقدس عبرانی گنجانده نشده است. بخشهایی نظیر حکمت سلیمان و یا حکمت بن سیرا، مواردی از این دست است که در فهرست عهد عتیق قرار نگرفتهاند، اما به این معنی نیست که مورد عنایت قرار ندارند. حتی بخشهایی از این کتابها به تاریخ ایران مربوط میشود. به عنوان مثال از “کتاب استر” در این زمینه میتوان یاد کرد. این کتابها برای افرادی که روی متون دینی تحقیق میکنند یا علاقهمند به حوزه مطالعات تاریخی میان یهودیان و سایر ملل هستند، دارای اهمیت است.
بعدها ترجمه عهد جدید را آغاز کردم که با دشواریهای زیادی همراه بود؛ از جمله حجم بالای کتاب، بخش تفسیری که باید وارد ترجمه میشد و خصوصا ترجمه “رسالات پولس” که قلب مسیحیت محسوب میشود و دارای اهمیت فراوانی است و متاسفانه ترجمه منقحی از آن وجود ندارد. به این ترتیب، ترجمه «عهد جدید» (یا انجیل)، چهار سال به طول انجامید و سرانجام در سال ۸۷ به چاپ رسید.
مترجم کتاب «عهد عتیق؛ بر اساس کتاب مقدس اورشلیم» در ادامه افزود:
پس از ترجمه عهد جدید به سراغ عهد قدیم رفتم و بنا را بر آن قرار دادم که تنها به متن اکتفا نکنم بلکه سعی کردم نظامی تفسیری که ترجمه بر پایه آن بنا شده، به صورت پانوشت تفصیلی و تفسیری در ذیل صفحات گنجانده شود تا خواننده بهتر با جزئیات آشنا شود. چرا که آن بخش از کتاب مقدس که عبرانی است، تاریخی بسیار دور از زمان ما دارد و تبدیل سنت شفاهی عهد عتیق به سنت کتبی، از حدود سده یازدهم تا دوم پیش از میلاد به درازا کشیده است؛ از اینرو مخاطب این کتاب بدون آگاهی از زمینه سیاسی، فرهنگی و اجتماعی کتاب مقدس، قادر به درک آن نخواهد بود. همین مساله سبب شد تا در ترجمه از پانوشتهای تفصیلی برای روشن کردن ذهن مخاطب استفاده شود تا با صرف نظر کردن از چنین حواشی و تاریخچهای، خود را از گنجینهای فرهنگی و پربار تاریخی، محروم نکنیم.
اینگونه استفاده از پانوشت و توضیحات حاشیهای در ترجمه کتاب مقدس، نه تنها در زبان فارسی بیسابقه است بلکه در زبانهای دیگر نیز به ندرت یافت میشود و میتوان در این خصوص مدعی شد که چنین سبکی در اروپا و به ویژه زبان فرانسه، بعد از جنگ جهانی دوم پا گرفت و پایهگذار آن همین کتاب مقدس اورشلیم است که منبع اصلی این کار قرار گرفته است.
استفاده از منابع پرشمار برای ترجمه اثر
پیروز سیار همچنین به منابع مطالعاتی خود اشاره کرد و گفت:
به غیر از کتاب مقدس اورشلیم، از چند منبع کمکی دیگر نیز بهره گرفتهام. در وهله اول به سراغ ترجمه بین سطری کل متن عبری کتاب مقدس رفتم که متنی بسیار موثق است و عدهای پرشمار از محققان عبرانیزبان، آن را واژه به واژه معنی کردهاند. پس از آن از ترجمه «توب» استفاده کردم که حاصل کار سه کلیسای کاتولیک، پروتستان و ارتدکس است که به ترجمه و تفسیر کل کتاب مقدس قدیم و جدید همت گماردهاند. منابع متعدد فرانسوی و عربی و همچنین ترجمه انجمن کلیمیان ایران هم در ترجمه این اثر استفاده شده است.
وجود نسخ بیشمار از کتاب مقدس در کنار مخاطبان گسترده این کتاب، مسئولیت مترجم را در قبال خوانندگان اثر، چندین برابر میکند؛ چرا که چنین آثاری مدام در معرض بازبینی و سنجش قرار دارند و هر کلمهای که مترجم می نویسد، او را در معرض حضور شاهدان بیشماری قرار میدهد که کتاب مقدس یا منبع دینی و یا ماخذ پژوهشی آنهاست.
ترجمههای فارسی پیشین دیریاب بودهاند
کامران فانی، محقق و نسخهپژوه برجسته، دیگر سخنران این مراسم بود که ضمن تجلیل از پیروز سیار و سترگ معرفی کردن ترجمه او، به سابقه ترجمه کتاب مقدس در ایران اشاره کرد و گفت: ترجمه کتاب مقدس در ایران سابقهای طولانی دارد و میتوان پیشینهای به قدمت ۱۵۰۰ سال برای آن در نظر گرفت؛ پیشینهای که به نخستین ترجمه از کتاب مقدس به زبان پهلوی بازمیگردد. اما تلاش اصلی و جدی در زمینه ترجمه کتاب مقدس، مربوط به قرن ۱۹ است و آن هم زمانی است که این کتاب به همت گروهی خارجی و برخی از فارسیزبانان به فارسی برگردان شد. البته لازم به ذکر است که این ترجمه به واسطه نوع کلمات و معادلهایی که در آن به کار رفته، کمی دیرباب قلمداد میشود که خود ارتباط ویژهای با ماهیت متن کتاب مقدس دارد.
فانی در ادامه و برای نمایش نقش برجسته سیار در ترجمه «عهد عتیق؛ جلد اول: کتابهای شریعت یا تورات؛ بر اساس کتاب مقدس اورشلیم»، یادآور شد: در تمام ۱۵۰۰ سال گذشته، ایرانیها همت شایانی در ترجمه این اثر نداشتهاند و میتوان ادعا کرد که سیار نخستین فردی است که راه تازهای را در این عرصه گشوده است. از سوی دیگر، امروزه آگاهی از عهد عتیق به ویژه دو سِفر «پیدایش» و «خروج» به بخشی از معلومات عمومی افراد تبدیل شده است که به نوعی خواندن آن برای همه ضروری است و ترجمه سیار از این کتاب میتواند در این مسیر بسیار مفید واقع شود.
این عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی، به بینظیر بودن ترجمه این کتاب از منظری دیگر نیز نگریست و گفت: آشنایی ما ایرانیها با کتاب مقدس از طریق پروتستانها صورت گرفته که ماهیتی تبشیری داشته است؛ چرا که در مذهب کاتولیک، ترجمه کتاب مقدس تقبیح شده و ممنوع بود؛ این روایت، کتاب مقدس از منظر کاتولیک، برای نخستین بار در ایران در ترجمه سیار از کتاب مقدس عیان شده است.
وی همچنین همراه بودن ترجمه سیار با تفسیر و حواشی تفصیلی را به عنوان ویژگی برجسته اثر او برشمرد: همراهی این ترجمه با تفسیر، سبب گشوده شدن مشکلات متن شده است و میتواند برای محققان، سرشار از فایده باشد. از این رو کتاب «عهد عتیق؛ جلد اول: کتابهای شریعت یا تورات؛ بر اساس کتاب مقدس اورشلیم» ترجمه پیروز سیار، روایتی تازه از کتابی است که با محتوایش آشناییم.
نگاه عرفی به کتاب مقدس یهودیان و مسیحیان
مهراب صادقنیا، عضو هیئت علمی و استاد دانشگاه ادیان و مذاهب نیز به عنوان آخرین سخنران این نشست، ضمن قدردانی از ترجمه شایسته پیروز سیار با عنوان «عهد عتیق؛ بر اساس کتاب مقدس اورشلیم»، مباحث خود را بر زمینه ارتباطی میان مخاطبان این ترجمه با متن کتاب مقدس متمرکز کرد و در نقد آن گفت: ترجمه آقای پیروز سیار فنی، شگفتآور، و در نوع خود یک شاهکار است؛ اما به دلیل آن که context مقدس عبری و مسیحی از بافت باورداشتهای مخاطبان مسلمان آن فاصله دارد، استفاده از این اثر برای این این گروه دشوار و شاید ناممکن است. ای کاش جناب مترجم در مقدمه خویش تلاش میکرد تا با نگاهی الاهیاتی و تفهّمی، خواننده خود را در جریان باورهای مسیحیان و یهودیان در ارتباط با این کتاب قرار دهد. مقدمهای که جناب مترجم بر این کتاب نوشتهاند، این مشکل را برطرف نمیکند. به همین دلیل این کتاب (ترجمه عهد عتیق) در عین حال که از نظر من کار ارزشمندی است، ارتباط و استفاده از آن دشوار است.
مترجم و حتی متن اصلی، کتاب مقدس یهودیان و مسیحیان را به عنوان یک میراث بشری و ادبی نگاه کردهاند و نه یک متن که برای شماری از افراد و گروهها، دینی و مقدس است. نگاه سکولار به این متن سبب میشود که خواننده آن را منتقدانه و به دور از تفسیر دینی بخواند. این فاصله میان متن و خواننده ممکن است موجب کجپنداری بشود.
تورات در نگاه مسیحیان و یهودیان؛ وحی الهی
در ادمه، مهراب صادقنیا به مقایسه نگاه یهودیان و مسیحیان به تورات از یک سوی و نگاه قرآن از سوی دیگر پرداخت و گفت: یهودیان معتقدند تورات موجودی ازلی است و خداوند بر اساس آن هستی را آفریده است. و نیز باور دارند که تورات بر دو بخش است؛ تورات شفاهی و تورات کتبی. تورات کتبی در همین اسفار آمده است و تورات شفاهی که از نظر اعتبار همپای تورات کتبی است، در تلمود منعکس است. آنان و نیز مسیحیان سنتی معتقدند که تورات وحیانی است و در افراطیترین شکل، باور دارند که حتی کلمات و واژگان و اعراب و نقطههای آن هم وحی خداست. به باور آنان خداوند تورات را به حضرت موسی املا کرده و ایشان نوشتهاند.
افزون بر آن، یهودیان و مسیحیان، تورات را خطاناپذیر و ابدی هم میدانند و معتقدند که علم هر چه هم پیشرفت کند، نمیتواند گزارههای کتاب مقدسشان را باطل کند. از نگاه یهودیان، تورات متنی تشریعی است که سرشار از احکام اخلاقی و شرعی است. از این کتاب ۶۱۳ حکم شرعی به دست میآورند که در حوزههای مختلفی هستند. گاه بسیار کلی، مثل لزوم اعتقاد به توحید و گاه بسیار جزئی مثل چگونگی درمان بیماری پیسی، و گاه این احکام بهشدت اخلاقیاند؛ مثل رعایت حقوق حیوانات، و گاه مغایر با درک اخلاقی امروزی برخیها؛ مثل امر به غارت مصریان.
در نقطه مقابل، در آیات قرآن نیز تورات وحی الهی است: و انزلنا التوراه. نور و هدایت است: نُوراً وَهُدًى لِلنَّاسِ (آل عمران ۴۵)، «اِنّا اَنْزَلْنَا التَّوْراهَ فیهَا هُدىً وَ نُوْرٌ» (مائده ۴۴). تشریعی است: «وَکَیْفَ یُحَکِّمُونَکَ وَعِندَهُمُ التَّوْرَاهُ فِیهَا حُکْمُ اللّهِ» (مائده). خطا در آن راه ندارد: آیه «ذَلِکَ بِأَنَّ اللّهَ نَزَّلَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ» (بقره: ۱۷۶). «وَعْداً عَلَیْهِ حَقّاً فِى التَّوْریهِ وَالْإِنْجیلِ وَالْقُرْانِ» (توبه ۱۱۱). مورد تصدیق قرآن است: «نَزَّلَ عَلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِّمَا بَیْنَ یَدَیْهِ وَأَنزَلَ التَّوْرَاهَ وَالإِنجِیلَ»(مائده ۴۸). کتاب هدایت است: «وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى الْهُدَى» (غافر ۵۳).
آیا تورات موجود، تحریف شده است؟
با این حال برخی متکلمان، به دلایلی معتقدند این تورات موجود، چیزی که مورد اشاره قرآن کریم است نیست. این دلایل سه دستهاند: ۱- فقدان پیشگوییها و اشارت و بشارت به رسالت پیامبر اسلام، در ظاهر آیات این کتابِ موجود. ۲- وجود تعارضات (به باور برخی) میان آموزههای قرآن و کتاب مقدسِ موجود. ۳- آموزههای این کتاب در ظاهر، حضور صهیونیزم و نیز ادعای مالکیت آنان بر سرزمین مقدس را توجیه میکند. در نتیجه این کتاب نمیتواند چیزی باشد که قرآن کریم آن را تصدیق میکند.
البته برخی دیگر معتقدند که کتاب مورد اشاره قرآن، همین کتاب موجود است. این گروه نیز برای مدعای خود دلایلی بیان میکنند؛ ۱- شواهد تاریخی، این ادعا را تأیید میکند. زیرا قدیمیترین نسخه کتاب مقدس عبریان، به قرن چهارم و به نقلی قرن اول میلادی برمیگردد و این بدان معناست که در زمان نزول قرآن کریم، این کتاب با همین کیفیت در دست یهودیان بوده است. ۲- دلیل دوم این گروه آن است که در قرآن کریم اشاره روشنی بر این که یهودیان کتاب مقدس خود را تحریف کردهاند وجود ندارد؛ اگرچه قرآن کریم آنان را تحریفکنندگان سخن میداند و اینکه حرف خود را به عنوان سخن خدا قالب میکردند؛ ولی به صراحت از تحریف لفظی کتاب مقدس یهودیان سخنی به میان نیامده است. ۳- و دلیل سوم این مدعا آن است که قرآن کریم خود را مصدّق کتابی میداند که در نزد آنان است: مصدّق لما بین ایدیهم و گاه «مُصَدِّقٌ لِّمَا مَعَکمْ» (نسا ۴۷). با این حال این گروه معتقدند مراد از تصدیق، تصدیق فی الجمله است و نه بالجمله. یعنی قرآن کریم در مواردی این کتاب را تصدیق کرده است و نه همه موارد.
————–
* با اندک ویرایش و تلخیص