کتاب جدید «منطق» پایهی دهم دبیرستان در ایران (از اینجا دریافت کنید) که برای دانشآموزان رشتهی ادبیات و علوم انسانی و نیز علوم و معارف اسلامی نوشته شده و امسال (۱۳۹۶) برای نخستین بار منتشر شد، به نظرم یک اتفاق مبارک آمد و شایستهی توجه. بگذارید روایت خودم از این کتاب را با یک روایت شخصی آغاز کنم.
کتاب منطق دبیرستانمان را به خوبی در خاطر دارم؛ جلد کاهی، سیاه و سفید، توضیحات خشک و انتزاعی، خالی از هرگونه حکایت و مثالهای تر و تازه و روزآمد و پر از ایجاز مخلّ و در مواردی اطناب غیر ضروری و مملّ و با حروفچینی ابتدایی. کتاب منطق پایهی دهم اما تا حدود زیادی همان چیزی است که هر دانشپژوه علاقهمندی آرزویاش را دارد: رنگی، پر از مثالهای بهروز، حروفچینی چشمنواز، حکایتهای مرتبط و شیرین، تمرینهایی که در دل درس کار گذاشته شده و تافتهای جدا بافته از متن درس نیست. وانگهی، این کتابِ آموزشی، سنجشگرانهاندیشی یا منطق کاربردی را هم جدی گرفته و سراسر اثر در صدد طرح مغالطات مختلف است، علاوه بر این که بخش پایانی کتاب به طور ویژه به این موضوع اختصاص یافته است.
همچنین این اثر به منطق جدید هم نظر داشته و مثلا در پانوشتی میگوید که گرچه در منطق سنتی ارسطویی، تمثیلْ شیوهی استدلالیای جدا از قیاس و استقراء به حساب میآمده، امروزه اما تمثیل را گونهای از استقراء به حساب میآورند. بر همین قیاس، گنجاندن «استنتاج بهترین تبیین» به عنوان گونهای از استقراء، که از خلاقیتهای دیگر این کتاب است، شایستهی ذکر است که تحت تأثیر منطق جدید افزوده شده است.
گرچه این اثر در افزودن مطالب یا دستهبندیهای جدید، از منطق جدید اثر پذیرفته اما در حذف بحثهایی که امروزه دیگر در منطق بحث نمیشود، گشادهدست نبوده است. مثلا بحث «مواد قیاس» (صناعات خمس) امروزه، از جمله، در معرفتشناسی بحث میشود ولی در گذشته در منطق بحث میشد و به نظر نمیرسد که حذف آن ضرری به منطقآموزی امروزی وارد آورد. کتاب در نیمهی دوم البته به روانی نیمهی اول نیست و از ایجاز احیانا مخلّ هم سراسر خالی نیست. این داوری به ویژه در باب بخش احکام قضایا و شیوهی اعتبارسنجی قیاسها بیشتر به چشم میآید. با توجه به پیچیدگی این موضوعات منطقی شاید این ناروانی امری تا حدودی گریزناپذیر باشد.
کتاب، همچنین در اعتبارسنجی قیاسها خلاقیتهایی به خرج داده است که از منطق ارسطویی سنتی فراتر میرود. مثلا استفاده از دامنهی محمول یا موضوع برای سنجش اعتبار قیاس به صورت یک قاعدهی کلی که در باب همهی شکلهای قیاس صادق است (ارسطوییان به جای این قاعدهی کلی، برای هر شکل قیاس هم قواعد اعتبار جداگانهای پیشنهاد میکردند). این کتاب آموزشی، درست مثل یک اثر تحقیقی، در انتها کتابنامهای مرتب دارد که تنوع منابع مورد استفادهی نویسنده را نشان میدهد.
نویسندهی این اثر دکتر سعید انواری است که دکترای فلسفهی اسلامی از انجمن حکمت و فلسفه دارد. وی دورهی تحقیق پسادکتری خود را در دانشگاه کاتولیکی امریکا گذرانده است. سعید انواری اکنون پژوهشگر و مدرس فلسفه و عرفان اسلامی است و شاید از همین رو در جای-جای کتاب حکایتهای تر و شیرین عرفانی را، که نکتهی خشکی منطقشناختی در خود دارد، در کتاب آورده است.
در پایان، حاشیهای هم بزنم در باب استفاده از علامت سجاوندیِ «دو نقطه» در این اثر. در سراسر این کتاب، علامت دو نقطه پس از یک فاصله با کلمهی قبل آمده و نه چسبیده به آن، که بر اساس قواعد نشانهگذاری خطاست!