کتاب‌هایی چند از نثر قدیم فارسی به انتخاب علامه قزوینی

مهدی خلجی

در زمستان سال ۱۳۱۷، فرهنگستان ایران به محمد قزوینی، عضو این فرهنگستان – که در آن زمان در پاریس به سر می‌برد – نامه‌ای نوشت و از او خواست که با دانش گسترده و دسترسی آسانی که به فهرست کتاب‌های خطّی اروپا دارد، چند کتاب‌ ادبی و تاریخی فارسی مهم را برای انتشار در ایران پیشنهاد کند؛ کتاب‌هایی که هم محتوای سودمندی داشته باشند و هم از نظر زبان و بیان بتوانند سرمشقی برای فارسی‌نویسی به شمار آیند.

قزوینی در پاسخ می‌نویسد که بسیاری کتاب‌ها مطالب مفید و از نظر تاریخی مهمی دارند، ولی زبان پیچیده و پراز عربی‌ِ آن‌ها با ذائقه‌ی امروزی فارسی‌گویان سازگار نیست. از این رو، وی از چند کتابی نام می‌برد که «انشاء آن‌ها نسبتاً سهل و ساده و بی‌تکلّف» است:

ترجمه‌ی تاریخ طبری و ترجمه‌ی تفسیر طبری، هر دو برجامانده از عهد سامانیان، و به قول قزوینی «هر دو بهترین و سلیس‌ترین و ساده‌ترین نمونه‌ی انشاء زبان فارسی است.»

التفهیم لاوائل صناعه التنجیم، از ابوریحان بیرونی که «در نهایت سادگی و روانی و سلاست و تقلیل از کلمات و تعبیرات عربی است» و «از قدیم‌ترین کنبی است به نثر در زبان فارسی بعد از اسلام تألیف شده است.»

سمط العُلی للحضره العُلیا، تألیف ناصرالدین بن منتجب الدین منشی کرمانی (در حدود ۷۱۶ هجری)

مناقب العارفین، نوشته‌ی شمس الدین احمد افلاکی، در شرح حال و مقامات مولانا جلال الدین رومی و پدر او، و فرزندان او، و اساتید و مشایخ او.

تاریخ سلطان اولجایتو، تألیف ابوالقاسم عبدالله بن علی بن محمد کاشانی، از معاصران این سلطان مغول که از ۷۰۳ تا ۷۱۶ هجری بر ایران فرمان راند.

جوامع الحکایات و لوامع الروایات، تألیف نورالدین (یا سدیدالدین) محمد بن محمد عوفی بخاری در سال ۶۳۰ هجری، در بردارنده‌ی دوهزار و صد و سیزده حکایت، و «یکی از شاهکارهای کُتُب زبان فارسی» است.

مزارات شیراز، معروف به هزار مزار، تألیف معین الدین جنید بن محمود بن محمد شیرازی، در حوالی سال ۷۹۰، در «شرح احوال اکابر علما و فقها و عرفا و ادبا و شعرا و سایر مشاهیر که در شیراز مدفون‌اند.»

هفت اقلیم، نوشته‌ی امین احمد رازی، در سال هزار و دو هجری، «در شرح احوال علما و فضلا و ادبا و شعراست و مرتّب به ترتیب بلاد اقالیم هفت‌گانه است.»

مجمل فصیحی خوافی، که فصیح احمد بن یحیی الخوافی، در سال ۸۴۵ هجری، به نام شاهرخ بن امیر تیمور گورگان تأیف کرد و «حاوی وقایع تاریخی و شرح احوال مشاهیر رجال است.»

نزهت‌نامه‌ی علائی، نوشته‌ی شهمردان بن ابی الخیر رازی، در حدود ۴۷۷ هجری یا اندکی بعد؛ «دائره المعارف‌مانندی است به زبان فارسی، در علوم طبیعی و معرفت جواهر و احجار و اشجار و نباتاب و حیوانات و علم نجوم و منطق و ریاضی و طب و غیره، و انشاء آن در نهایت سلاست و روانی و سادگی است.»

تاریخ جهان‌آرا، تلیف قاضی احمد غفاری، در حوالی سال ۹۷۲ هجری، که «تاریخ جمیع طبقات سلاطین اسلام از خلفا و ملوک معاصر از ابتدای خلقت الی اواخر عهد شاه طهماسب صفوی» را روایت می‌کند.

مطلع السعدین و مجمع البحرین، از کمال الدین عبدالرزاق سمرقندی، درگذشته‌ی سال ۸۸۷ هجری، در وقایع تاریخی دو قرن هفتم و هشتم هجری.

زُبده التواریخ، تألیف ابوالقاسم عبدالله بن علی بن محمد کاشانی، از دستیاران رشیدالدین فضل الله، صاحب جامع التواریخ، «که عبارت است از تاریخ عامّ عالم از بدو خلقت» تا حدود ۷۰۰ هجری.

زُبده التواریخ، تألیف عبدلله بن لطف الله بن عبدالرشید خوافی، معروف به «حافظ ابرو»، درگذشته‌ی ۸۳۴

تاریخ راقم، تألیف نویسنده‌ای از سمرقند، به نام میرشریف راقم، در سال ۱۱۱۳

کیهان‌شناخت، از عین الزمان حسن بن علی بن محمد قطان مروزی، درگذشته‌ی ۵۴۸ هجری «که کتابی است به زبان فارسی بسیار سلیس، روان، ساده در علم هیأت.»

جامع مفیدی، تألیف محمد مفید مستوفی ابن نجم الدین محمود بافقی یزدی، از مستوفیان عهد شاه سلیمان صفوی، که درباره‌ی تاریخ یزد است.

(محمد قزوینی، «چند کتاب مهم فارسی» در مقالات محمد قزوینی، گردآورنده عبدالکریم جربزه‌دار، تهران، انتشارات اساطیر، ۱۳۶۳، جلد دوم، صص. ۲۸۷-۳۰۹)

خوش‌بختانه، همه‌ی آثار پیشنهادیِ قزوینی، اکنون چاپی ویراسته دارند.

همرسانی کنید:

مطالب وابسته