راهنمای کتاب

Search
Close this search box.

تسخیر و استثمار توجه ما در صنعت توجه‌طلبی

Stand Out of Our Light
Freedom and Resistance in the Attention Economy
James Williams
Cambridge University Press, 2018

لطفا جلو آفتاب را نگیر!
آزادی و مقاومت در اقتصاد توجه‌طلب
جیمز ویلیامز

 

دیباچه

برای انجام هر کار حائز اهمیتی، اول خودمان باید از توانایی توجه به امور مهم برخوردار باشیم. این کار ‏هیچ‌وقت آسان نبوده است، اما اخیرا به دلایلی تازه و غافلگیرکننده، حتی از قبل هم مشکل‌تر شده است.‏

وقتی حواس‌مان نبود، نسل بعدیِ تهدید علیه آزادی بشر درست پیش روی چشمان‌مان به وقوع ‏پیوست. ما متوجه آن نشدیم چون به اشکالی ظاهر شد که از پیش برای‌مان آشنا بود. وقتی آمد، هدایایی ‏از معلومات با خود آورد، چیزی که به‌لحاظ تاریخی کمیاب و ارزشمند بود، اما با چنان حجمی، و چنان ‏سرعتی، که این هدایا به کوهی از مشکلات بدل شد. بدتر از همه، با این وعده به سراغم‌مان آمد که ‏طرفِ ما ست: این‌که طراحی شد تا کمک‌مان کند زندگی‌های‌مان را به شیوه‌هایی که خودمان ‏می‌خواهیم پیش برود هدایت کنیم.‏

اما این ماشین‌های کوچک شگرف، به‌رغم مزایای بالقوهٔ‌شان، تماما طرف ما نبوده‌اند. آن‌ها به‌جای ‏حمایت از اهداف ما، عمدتا در پی جلب و حفظ توجه ما بوده‌اند. آن‌ها در رقابت بی‌امان خود با همدیگر ‏بر سر پاداش نایاب «اغواکردن» ما ‌ــ‌یعنی شکل‌دادن به اندیشه‌ها و اعمال ما مطابق اهداف از پیش ‏تعریف‌شدهٔ خودشان‌ــ‌ ناچار به سطحی‌ترین و بی‌ارزش‌ترین ترفندهای ذکرشده در کتاب متوسل ‏شده‌اند؛‌ ترفندهایی که برای پایین‌ترین اعضای ما و نیز برای نفس نازلِ ما که ذات‌مان همیشه ‏تقلای غلبه بر آن را داشته است، جذاب باشد. ازین گذشته، حالا هوشمندترین نظام‌های محاسباتی ‏که جهان تابه‌حال به خود دیده است، برای تسخیر و استثمار توجهات به خدمت گرفته می‌شود. ‏

ما برای مدتی مدید، تهدیداتِ این اغوای هوشمند و خصمانه را همچون «سرگرمی» محض یا ناراحتی ‏مختصر دست‌کم گرفته‌ایم. در کوتاه‌مدت، این چالش‌ها ممکن است توانایی ما را در انجام امور ‏دلخواه‌مان واقعا از بین ببرد. در درازمدت اما، این‌ها می‌تواند مانع تحقق زندگی دلخواه‌مان شود یا حتی ‏بدتر از آن، استعدادهای بنیادی ما را ازقبیل تامل و خودگردانی، تحلیل ببرد، و آن‌چه را که هری ‏فرانکفورت فیلسوف آمریکایی «خواستنِ خواسته‌های خود» می‌خواند، مشکل‌تر کند. ازین منظر، ‏این دشمنانِ توجه نه‌تنها موفقیت ما را که حتی راست‌کرداریِ ارادهٔ انسان را تهدید می‌کنند، هم در ‏سطح فردی و هم سطوح جمعی.‏

برخی تهدیدات علیه آزادی را فورا تشخیص می‌دهیم؛ برخی دیگر زمان نیاز دارد تا ماهیت خود را آشکار ‏کنند. درمورد این اغوای هوشمند و خصمانه که به‌شکلی روزافرون در حیات بشر رخنه می‌کند، روند ‏شناختْ آغاز راه است. اما برعکس، تهدیدات ‌ــ‌و زیرساخت‌ها و مشوق‌هایی که در پس عملیات آن‌ها ‏نهفته است‌ــ‌ حالا کاملا بالغ و عمیقا ریشه‌دار هستند. نتیجتا ممکن است خیلی دیر باشد که این ‏نظام‌های خصمانه را با خودمان متحد کنیم. شاید حالا آن‌قدر در زندگی ما ریشه دوانده‌اند که نشود از ‏دست‌شان خلاص شد. من خودم شخصا چنین اعتقادی ندارم ‌ــ‌اوضاع کاملا هم مایوس‌کننده نیست‌ــ‌ ‏اما بابِ نجات باریک است و به‌سرعت در حال بسته‌شدن.‏

من قبلا فکر می‌کردم که مناقشات سیاسی دیگر تمام شده است. فکر می‌کردم که نسل‌های بزرگ‌تر از ‏نسل خودم، قبلا در مدافعات واقعا حماسی برای آزادی، جنگیده و پیروز شده‌اند، و فقط وظیفهٔ ادارهٔ ‏میراث سیاسی‌مان را، که با سختی به دست آمده، به نسل ما واگذار کرده‌اند.‏ چه‌قدر اشتباه می‌کردم. مبارزهٔ اخلاقی و سیاسی عصر ما چه بسا برای آزادسازی توجه بشر باشد. ‏موفقیت آن هم پیش‌شرط موفقیت عملا همهٔ مبارزات دیگر است. درنتیجه ما مکلفیم این نظام اغوای ‏هوشمند و خصمانه را، پیش از آن‌که ما را بازتعریف کند، بازسازی کنیم. انجام چنین کاری مستلزم خلق ‏شیوه‌های تازهٔ گفتگو و تفکر دربارهٔ این مسئله، و نیز طلب شجاعت لازم برای پیشبرد آن به شیوه‌های ‏ناراحت‌کننده و ناخوشایند است.‏

در فضای اندک این کتاب، هدف من این نیست که نقشه‌ای دقیق برای این کار ترسیم کنم، بلکه ‏می‌خواهم قطب‌نما را نشان دهم. سوالات من بیشتر از جواب‌هاست؛ این یعنی استدلال کمتر و تفحص ‏بیشتر. این کتاب را همچون مکاشفه‌ای از الهامات، و جستجویی برای واژگان مناسب مطالعه کنید. رالف ‏والدو امرسون نوشته است که «گاهی فریادزدن بهتر از نظردادن است». این کتاب قدری از هردوی این‌ها ‏خواهد بود.‏

تمام زمان کوتاهی که صرف نوشتن این کتاب کرده‌ام، بدون بصیرت و سخاوت بنیاد جایزهٔ قدس، ‏انتشارات دانشگاه کمبریج، مرکز پژوهش‌های هنر، علوم اجتماعی و انسانی در دانشگاه کمبریج، و ‏تلاش‌های ابرانسانی هیئت مدیره و کارکنان جایزهٔ ناین‌داتز ممکن نبود. این امتیاز ویژه فقط برای این ‏بوده است تا نقطهٔ آغازی برای مجموعه تلاش‌های مشابه آتی باشد. امید دارم که تلاش حاضر نشان ‏دهد ارزش بذل توجه آن‌ها، و شما، را دارد.‏

موضوعاتی که این کتاب در فصل‌های زیر درباره آن بحث می کند:

  • فلسفه ترول‌ها
  • قطب‌نمای ذهن و لشکری که به انحراف توجه مشغول اند
  • عصر توجه‌طلبی؛ وفور اطلاعات نتیجه‌اش پراکندگی توجه است
  • تعیین حدوحصر؛ تکنولوژی دیجیتال به هوس آنی بیشتر از نیات واقعی ما ارزش می‌دهد
  • امپراتوری‌های مسلط بر اذهان
  • شهروند به مثابه کالا؛ نه فقط «حواس و توجه» ما که اراده بشریت نیز در خطر است.
  • نورافکن نقطه‌ای؛ تغییر مسیر اندیشه و عمل به شکل لحظه‌ای
  • نور ستارگان؛ فرسایش ظرفیت‌های لازم برای هدایت زندگی بشر
  • نور روز؛ مردمی که به حاشیه زمان رانده شده‌اند
  • میدان اولین رویارویی؛ طرد بردگی جلب توجه
  • چشم‌انداز طغیان و اصلاح
  • روشن ترین آسمان ابداع
همرسانی کنید:

مطالب وابسته