راهنمای کتاب

Search
Close this search box.

صلح جاودان آری، حکومت جهانی نه!

مهدی خلجی

درآمدی بر صلح جاودان کانت

کارل یاسپرس

ترجمه و دیباچه از مهدی خلجی

آسو، ۱۴۰۰

کتاب را در اینجا بخوانید یا رایگان دریافت کنید.

«جنگ و انقلاب، به رغم از دست دادن هرگونه وجه ایدئولوژیک، هنوز دو مسأله‌ی اساسی دنیای ما را در قلمرو سیاست تشکیل می‌دهند.» – هانا آرنت، انقلاب، ص. ۹.

ایمانوئل کانت (۱۷۲۴-۱۸۰۴) را، پیش از این، اغلب به فلسفه‌ی معرفت‌شناسی و فلسفه‌ی اخلاق و حقوق او می‌شناختند، اما امروزه، قدر او در مقام فیلسوفی سیاسی، به طوری روزافزون، دانسته‌تر می‌شود. کارل یاسپرس (۱۸۸۳-۱۹۶۹) که شاید کانتی‌ترین فیلسوف قرن بیستم بود، فلسفه‌ی کانت را سیاسی و اندیشه‌ی سیاسی او را فلسفی می‌خواند. کانت نه تنها فیلسوفی سیاسی است، که از برجسته‌ترین فیلسوفانِ صلح در تاریخ فلسفه‌ی مدرن است. او نخستین فیلسوفی است که واژه‌ی صلح را در عنوان یکی از رساله‌های خود به کار برد: یعنی به سوی صلح جاودان (۱۷۹۵) که از نوشته‌های اواخر دوران حیات و بلوغ فلسفی اوست.

به ‌سوی صلح جاودان رساله‌ای است که در آغاز، مانند عنوان آن، آیرونیک به نظر می‌آید. صلح جاودان چیزی شبیه آرامگاه ابدی را به ذهن تداعی می‌کند، و فقط در جهان پس از مرگ می‌تواند تحقق بیابد. این جهان پر از شرّ و شور است، و هماره رویاروی تهدیدِ آن‌چه یاسپرس «عظیم‌ترینِ شرّها» می‌خواند: جنگ. به ویژه از قرن بیستم به این سو، طبق پیش‌گویی لنین، سیمای عصر ما را جنگ و انقلاب ترسیم می‌کنند.

آیا در چنین جهانی می‌توان به جدّ از «صلح جاودان» سخن گفت؟ کانت باور دارد نه تنها می‌توان که باید.

کانت می‌اندیشد جنگ پدیده‌ای طبیعی است، یعنی وضع طبیعی بشر وضع جنگ است. اما این طبیعی‌بودن جنگ را مشروع و اخلاقی نمی‌کند. کانت برنامه‌ای برای صلح فوری و جاودان ندارد، اما یک ایده برای آن دارد. او می‌نویسد: «وضع صلح وضع طبیعی نیست، بل‌که وضع طبیعی وضع جنگ است، بنابراین، وضع صلح باید استقرار یابد.»

دولت‌ها به جنگ‌طلبی میل دارند. قصد دفاع از حاکمیت یا طمع توسعه‌طلبی همواره بر انگیزه‌های اخلاقی چیره‌ است. دولت‌ها زور و خصومت را می‌شناسند و به آسانی قانون و اخلاق را زیر پا می‌گدارند. پنهان‌کاری و مصلحت‌ِ نظام اصل حاکم بر روابط دیپلماتیک است.

زندگی دولت‌ها در وضع طبیعی یعنی میان آن‌ها رژیم سامان‌دهنده‌ای حاکم نیست، و اقتداری برای پیشگیری از تنش‌ها و درگیری‌های بین المللی وجود ندارد.

کانت می‌گوید همان‌گونه که افراد با قراردادی اجتماعی از وضع طبیعی به وضع مدنی گذر می‌کنند، دولت‌ها نیز باید وارد رابطه‌ی مشترک با یکدیگر شوند و یک نظام فدرال جهانی را بسازند. ایده‌ی فدرالیسم جهانیِ کانت در قرن بیستم هستی یافت و طراحی و تحقق سازمان ملل متحد و دیگر سازمان‌های بین المللی بر اساس آن از آرزو درآمد و جامه‌ی عمل پوشید.

کانت باور داشت که می‌توان از طریق فدراسیون دولت‌ها به تدریج به صلحی جاودان دست یافت، به شرط آن‌که ساخت مدنی هر یک از نظام‌های سیاسی در کشورها جمهوری باشد، حقوق مردم بر پایه‌ی فدرالیسم دولت‌های آزاد رعایت شود، و قانون جهان‌وطن به قانون مهمان‌نوازی محدود گردد.

کانت با حکومت جهانی یا سلطه‌ی یک کشور بر همه‌ی کشورهای جهان مخالف بود و آن را نافی تنوع فرهنگ‌ها و ناقض حاکمیت ملّی هر یک از دولت‌ها می‌دید. از دید او ملّت واحد جهانی امری بی‌معناست، و فقط نوعی همکاری و فدراسیون ممکن است.

باید در نظر داشت اولاً صلح، یک ایده است، ایده به معنای کانتی آن. ایده، یعنی سرنمون و سرمشق چیزی که خود آن نه در خارج وجود دارد، و نه هرگز می‌تواند در مقام نمونه‌ی عالی نوع یک چیز در جهان عینی تحقق یابد. اما داشتن یک سرنمون و الگوی عالی مانند تصوّر یک اتوپیا حیاتی است. بدون داشتن تصوری از وضع ایده‌آل یا نوع ایده‌آلی نمی‌توان به آن نزدیک شد، یا فاصله‌ی واقعی خود را با آن سنجید. صلح یک ایده است، اما ایده‌ای است تنظیمی (regulative)، یعنی نقش مهمی در جهت‌یابی و معنابخشی به مفهوم‌ها، و رفتارهای ما دارد، و گرچه در خارج مابه‌ازائی برای آن نمی‌توان یافت، مسیر حرکت ما را به سوی ایجاد نسخه‌ای از آن تعیین می‌کند.

درآمدی به صلح جاودان کانت، در اصل، برگردانِ فارسی جستاری از کارل یاسپرس درباره‌ی این رساله‌ی کانت است، که در آن نویسنده می‌کوشد مفاهیم و مضامین محوری این رساله را شرح دهد، و خواننده را هم در فهم درون‌مایه‌ی آن یاری کند، هم به اهمیت ایده‌های آن آگاه گرداند.

مترجم افزون بر دیباچه‌ای بلند درباره‌ی این رساله، ترجمه‌ی مناسب عنوان آن، و گزارشی از محتوا و موادّ صلح‌نامه‌ی کانتی، بخش «جنگ و صلح» از قسمت «کانت» در فیلسوفان بزرگِ کارل یاسپرس را نیز به فارسی برگردانده، و در آغاز این اثر قرار داده، تا دیدگاه کانت درباره‌ی جنگ و صلح بهتر دریافته شود.

امید مترجم آن است که این اثر بتواند درآمدی بر ایده‌ی صلح نزد کانت، و رساله‌ی او، به سوی صلح جاودان، باشد، و خواننده را نه تنها در دریافت متنی کانتی دستگیری کند، که او را به پیگیری ژرف‌سنجانه‌تر و گسترده‌ترِ موضوع در اندیشه‌ی کانت برانگیزد.

قطعه‌ای از دیباچه‌ی کتاب

ساختار رساله‌ی به سوی صلح جاودان

دو بخش، دو تکمله و دو ضمیمه، ساختار جستار «به سوی صلح جاودان» را شکل می‌دهند. بخش نخست به بیان «ماده‌های مقدماتی»[۱]، و بخش دوم به «ماده‌های نهایی»[۲] صلح جاودان میان دولت‌ها می‌پردازد. کانت در تکمله‌ی دوم یک «ماده‌ی سرّی»[۳] نیز به ماده‌های پیشین می‌افزاید. به نظر می‌رسد مقدماتی، نهایی، و سرّی، سه اصطلاح مربوط به الگوی حقوقی معاهده‌نویسی در آلمانِ آن زمان بوده‌اند، و کانت به عمد از آن پیروی کرده است.[۴] به طور مشخص، کانت ساختار این اثر را طبق الگوی همان پیمان فرانسه-پروسِ بازلِ چند ماه پیش از نوشتن این جستار، طراحی کرده است.[۵]

ماده‌های مقدماتی از این قرارند:

۱. هیچ پیمان صلحی در صورتی که به طور سرّی متضمن موضوعی برای جنگ آینده باشد، نباید معتبر تلقی گردد.

۲. هیچ دولت مستقلی (چه کوچک چه بزرگ) نباید به دست دولتی دیگر از راه وراثت، تبادل، بیع، و هدیه تصرف شود.

۳. ارتش دائمی[۶] باید به تدریج سراسر منحل گردد.

۴. دولت نباید در ارتباط با امور خارجی خود استقراض کند.

۵. هیچ دولتی نباید به زور در نظام سیاسی[۷] و حکومت دولتی دیگر مداخله کند.

۶. هیچ دولتی نباید به خود اجازه‌ی خصومت‌هایی را بدهد که اعتماد متقابل در صلح آینده را ناممکن سازد؛ مانند استخدام آدمکش‌ها[۸]، زندانیان[۹]، نقض پیمان تسلیم، تشویق به خیانت[۱۰]، در وضعیت جنگ.

مواد قطعی (قطعیت‌بخش)

ماده‌‌‌ی قطعی اول صلح جاودان:‌

نظام حکومتی شهروندان [یا سامان مدنی] هر کشوری باید جمهوری باشد.

ماده‌ی قطعی دوم صلح جاودان:

حقوق بین الملل باید بر پایه‌ی فدرالیسم دولت‌های آزاد بنا شود.

ماده‌ی قطعی سوم صلح جاودان:

حق شهروندی جهان باید محدود به شرایط مهمان‌نوازی همگانی باشد.

تکمله:

در باب تضمین صلح جاودان

در باب ماده‌ی سری برای صلح جاویدان

ضمیمه:

درباره‌ی ناسازگاری میان اخلاق و سیاست، با نظر به صلح جاودان

درباره‌ی وحدت سیاست با اخلاق بر حسب مفهوم استعلایی قانون عمومی

کانت در ضمیمه به سراغ مسأله‌ی رابطه میان اخلاق و سیاست می‌رود و این‌که چگونه با «مفهوم استعلایی حق عمومیت [یا علنی کردن]  پیوند برقرار می‌کند. عمومیت[۱۱] شرط ضروری سیاست اخلاقی است. بدون عمومیت پیشرفت به سوی صلح جاویدان محال است.


[۱] Präliminarartikel

[۲] Definitivartikel

[۳] Geheimer Artikel

[۴] در پیمان‌هایی که در قرن هفدهم و هجدهم تحت قانون بین الملل نوشته می‌شد، اول پیمان صلح مقدماتی امضا می‌شد، و سپس پیمان صلح قطعی. اول دو طرف توافق می‌کردند که جنگ را پایان دهند، سپس در پیمان دوم صلح قطعی می‌کردند. کانت بر این الگو یک پیمان می‌نویسد که مواد مقدماتی آن از پیمان صلح مقدماتی، و موادّ قطعی آن به همراه ضمیمه و تکمله از پیمان صلح قطعی گرفته شده است. کانت با تلفیق دو پیمان، در مواد مقدماتی مواد سلبی و در مواد قطعی مواد ایجابی را می‌گنجاند، در حالی که تکمله‌ها و ضمیمه‌ها با خطرات صلح و حفظ آن سروکار دارند. از نظر زیباشناختی این ابتکاری بدیع به شمار می‌رود. «سخن گفتن درباره‌ی صلح در قالب یک پیمان صلح ایجاد تشابه میان فُرم و محتواست، و این نوشته را پرتوی از هنر می‌بخشد.» آن‌چه پیمان صلح جاودان را از دیگر پیمان صلح‌ها مانند پیمان بازل متمایز می‌کند و رنگ و بویی هنری بدان می‌بخشد، آن است که بر خلاف پیمان‌های دیگر درباره‌ی صلحی خاص نیست، یل‌که درباره‌ی صلح به طور مطلق و برای همیشه است. یک پیمان صلح استعلایی است، یعنی از همه‌ی موقعیت‌های جنگ و صلح فراتر می‌رود تا به غایت نهایی «حقوق بشرِ عمومی به طور کلی» دست یابد: این «پیمان پیمان‌هاست: «بنیادِ مشروعیت هر گونه پیمان» و در نتیجه «برای همه‌ی پیمان‌های صلح میان دولت‌های ممکن در تاریخ بشری.»

Hans Saner, Die negativen Bedingungen des Friedens, in Immanuel Kant, Zum ewigen Frieden, Herausgegeben von Otfried Höffe, Berlin, Akademie Verlag, 1995, p. 44-45.

[۵] Reidar Maliks, Kant’s Politics in Context, p.153

[۶] miles perpetuus

[۷] Verfassung / constitution

[۸] percussores

[۹] venefici

[۱۰] perduellio

[۱۱] publicity /Öffentlichkeit

همرسانی کنید:

مطالب وابسته