پژوهشی درباره پژوهشگران معاصر ایران در گفت و گو با هوشنگ اتحاد
…قبل از آنکه کارم را شروع کنم، براى صلاح و مصلحت نزد صاحبنظران رفتم که از آنان راهنمایى بخواهم. ابتدا با روان شاد استاد محمدتقى دانش پژوه ملاقات کردم و چگونگى کار را شرح دادم. ایشان در پاسخ فرمود: «جوانک نیستى که خام باشى، عمرى گذرانده اى … بی جهت به دنبال آمال و آرزوهاى واهى و دست نیافتنى نرو که موفق نمیشوى! اما من از آنجا که به خودم و کارم اطمینان داشتم، وقتى از ایشان خداحافظى کردم و وارد کوچه شان شدم در حدود بیست دقیقه اى در کوچه شان قدم زدم و فکر کردم که با شنیدن سخنانى این چنینى چه باید بکنم و تکلیفم چیست! از آنجا که به معلوماتم در زمینه کار مورد علاقه ام که می خواستم انجام دهم آگاهى داشتم، کوتاه نیامدم.
دو سه روز بعد در خانه روانشاد على اکبر سعیدى سیرجانى بودم. با گرمى و رویى گشاده مرا پذیرفت. به تفصیل برنامه ام را براى ایشان تشریح کردم و مدتى گفت وگو درباره ادبیات معاصر گذشت و اینکه تا چه حد در این زمینه آگاهى دارم؟ عرض کردم: بنده مهندس ام و سراسر زندگى ام در فراغت، به مطالعه در زمینه ادبیات معاصر گذشته است. وقتى از آنتوان چخوف پرسیدند: «تو را که پزشکى، به ادبیات چه کار؟» پاسخ داد: «پزشکى حرفه قانونى من است و ادبیات معشوقه ام.» براى من هم همینطور! فرمود: «به هرحال این کار سه چیز مى خواهد: “ذوق، حوصله و سواد”.» گفتم: به قول سهراب نوک سوزن ذوقى دارم، بیش از آن چیزى که زندگى اجازه مى دهد حوصله دارم، اما سواد چندانى ندارم چون همانطور که عرض کردم مهندس ام. تبسمى کرد و فرمود: «چه بهتر، چون با ریاضیات سروکار دارى بهتر مى توانى قباى هرکسى را به اندازه قامتش بدوزى.»
شاد و شنگول از این انسان بزرگوار که در کمال صمیمیت برایم وقت گذاشته بود خداحافظى کردم. استاد بزرگ مرحوم ایرج افشار سومین شخصیتى بود که با ایشان نشستم. ضمن رهنمونهایى فرمود: «زنده ها را نیار که مثل من گرفتار نشوى. من تذکره اى نوشتم و پس از گذشت سالها یکى از آنها در خیابان در حالى که با قامت خمیده و عصازنان به طرف من مى آمد، وقتى به من رسید، اولین جمله اى که به زبان آورد این بود که : «ایرج جان از من چرا این قدر کم نوشتى؟» من نصیحت ایشان را به کار بستم، اما با این حال باز هم گرفتار اقوام متوفى ها شدم!
دنباله مطلب در تارنمای دایره المعارف بزرگ اسلامی
http://cgie.org.ir/fa/news/26681
مشخصات کتاب (برگرفته از تارنمای د.ب.ا):
مجموعه پژوهشگران معاصر ایران ۱۴ جلد است که جلد آخر به فهرست اعلام اختصاص دارد.
جلد نخست: محمد قزوینی، محمدعلی فروغی، سید حسن تقی زاده، عبدالعظیم غریب، علی اکبر دهخدا، احمد بهمنیار
جلد دوم: ابراهیم پورداوود، محمدتقی بهار، ذبیح بهروز، علی اصغر حکمت
جلد سوم: قاسم غنی، صادق رضازاده شفق، غلامرضا رشیدیاسمی
جلد چهارم: احمد کسروی، سعید نفیسی
جلد پنجم: عباس اقبال آشتیانی، بدیع الزمان فروزانفر
جلد ششم: صادق هدایت
جلد هفتم: علی دشتی، نصرالله فلسفی
جلد هشتم: حبیب یغمایی، جلال الدین همایی
جلد نهم: مجتبی مینوی
جلد دهم: غلامحسین مصاحب، محمدتقی دانش پژوه، ذبیح الله صفا، عباس زریاب خویی، محمد معین
جلد یازدهم: پرویز ناتل خانلری
جلد دوازدهم: عبدالحسین زرین کوب، محمدجعفر محجوب
جلد سیزدهم: غلامحسین یوسفی، مهرداد بهار، احمد تفضلی
جلد چهاردهم: فهرست اعلام
این مجموعه چهارده جلدی را انتشارات «فرهنگ معاصر» چاپ و منتشر کرده است.