توموکو یاماگیشی
انسان شناسی و فرهنگ
منتخبی از ژاپنیات ایرانیان در عصر تجدد
کامیار عابدی
تهران: جهان کتاب، ۱۳۹۲، ۲۳۶ ص.
در این کتاب منتخبی از آرای ایرانیان درباره ژاپن از اواخر قرن نوزدهم به بعد گرد آمده است. کامیار عابدی، نویسنده و گردآورنده این مجموعه، از مقالات، کتب، و تحقیقات دانشگاهی صد و چهارده نفر از ایرانیانی سخن در میان آورده است که هر یک به نحوی درباره ژاپن ابراز نظر کردهاند. برخی از این نوشتهها را میتوان بخشهایی از مقالات و گزارشهای کوتاه برشمرد و برخی نیز شرح و توضیحاتی مختصر به نقل از بررسیها و کتابها. عابدی یک پژوهشگر ایرانی در حوزه ادبیات معاصر ایران است و مدرس پیشین دانشگاه اوساکا. میتوان حدس زد که گام نهادن بر عرصه تدریس در دانشگاه اوساکا خود انگیزهای بوده باشد برای تحقیق پیرامون روایتهای پیشین ایرانیان در مورد ژاپن و حاصل این تحقیق و بررسی، یعنی کتاب حاضر نیز بدون تردید در مقام نخستین بررسی جدّی و گسترده پیرامون آرای ایرانیان در باب ژاپن، اثری درخور ستایش است. در حالی که نظریات استخراج شده از کتب و مقالات ایرانی بدنه اصلی این کتاب را تشکیل میدهند، نویسنده و گردآورنده در مقدمه، با تحلیلها و یادداشتهایی که درباره زندگی روزانه در ژاپن در دو بخش نخست کتاب ارائه کرده، راه را برای درک و فهم بهتر خواننده از مفاد اصلی کتاب هموار میسازد.
در این کتاب آمده است که بر اساس فهرست کتابهایی که در سال ۲۰۰۲ م / ۱۳۸۱ ش منتشر شده است، ۱۹۹ کتاب و ۳۲ رساله دانشگاهی درباره ژاپن منتشر شده و بر اساس یک بررسی دیگر که در سال ۲۰۰۹ / ۱۳۸۸ صورت گرفته، میخوانیم که در ایران بیش از ۵۰۰ کتاب، ۷۲ پایاننامه و ۲۸۱۱ مقاله به زبان فارسی درباره ژاپن منتشر شده است (ص ۲۰). کامیار عابدی برای گردآوردن چنین حجم بالایی از نوشتهها در این کتاب، تحقیقات گستردهای را انجام داده است.
بسیاری از نویسندگان ایرانی که در این کتاب از آنها نام برده شده است از رجال سیاسی و روشنفکران معروفی هستند که نامشان برای طیف وسیعی از ایرانیان شناخته شده است. و این برای ما موجب مباهات است که رجال صاحبنام ایرانی به ژاپن توجه داشتهاند، هر چندکه نوشته یک دختر جوان و گمنام ایرانی در این زمینه نیز از اهمیّت کمتری برخوردار نیست.
با نگاهی به مطالب این کتاب بهروشنی آشکار میشود که پیروزی ژاپن در جنگ روسیه و ژاپن در سالهای ۱۹۰۵ – ۱۹۰۴ انگیزه مهمی بود در عطف توجه ایرانیان به ژاپن و شکلگیری نوعی همدردی و همدلی با ژاپن که موجب تلاشهای بعدی گشت برای آشنایی بیشتر با این سرزمین.
در کنار مطالب کتاب، این که روزنامه فارسی زبان حبلالمتین،که در کلکته هند منتشر میشد، اخبار جنگ روس و ژاپن را در صفحه اول خود دنبال میکرد، خود از اشتیاق ایرانیان نسبت به تحولات آن حوزه نشان داشت. عبدالله مستوفی، دیپلمات ایرانی مستقر در سن پترزبورگ، از جنگ روس و ژاپن گزارش(های) مفصلی به تهران ارسال می کرد (صص ۱۰۴ – ۱۰۲).
میدانیم که در بسیاری از نقاط آسیا پیروزی ژاپن بر روسیه تزاری واقعه بسیار امیدوار کنندهای تلقی شد، ولی چنین به نظر میآید که بازتاب آن در ایران جوانب به مراتب گستردهتری داشت، زیرا هر دو ملّت، ژاپنیها و ایرانیها، نگران از هجوم قوای روسیه از شمال و توسعه حضور ناوگان بریتانیا در آبهای جنوب ــ که میتوانست راه را بر چیرگی نهایی استعمار بگشاید ــ احساس مشابهی نسبت به این وضعیت بحرانی داشتند.
در حالی که روشنفکران ایرانیِ آن دوره در مورد روسیه آگاهی درخور توجهی داشتند، اما چنین به نظر میرسد که ژاپن را کشوری تصور میکردند که به دور از هرگونه تمدن، ناگاه از یک وضعیت نابسامان سر بر آورده بود. ظاهراً آنها این پیشرفت سریع را مدیون خصایص و رهبری «میکادو» (اعلیحضرت موتسوهیتو / امپراتور میجی) میدانستند. سخنرانی طولانی امپراتور میجی در سیاحتنامه ابراهیم بیک به قلم زینالعابدین مراغهای ترجمه و نقل شده است (صص ۷۶ – ۷۵). علت سرایش مثنوی میکادونامه توسط حسنیعلی تاجر شیرازی نیز احتمالاً مسبوق به یک چنین سابقهای بوده است (ص ۱۱۳).
تقارن و همزمانی طرحهای نوسازی در ایران و ژاپن موضوعی است درخور توجه جدّی. کتاب ژاپنیات با مقالهای شروع میشود به قلم میرزاحسین خان سپهسالار، صدراعظمی که برای ایجاد نهادهای مدرن در ایران در فاصله سالهای ۱۸۷۱ تا ۱۸۷۳ سعی بسیار کرد. او متولد سال ۱۸۲۸، یعنی هم نسل آن دست از رجال برجسته ژاپنی بود مانند توشیمیچی اوکوبو (۱۸۷۸ – ۱۸۳۰) و کوئین کیدو (۱۸۷۷ – ۱۸۳۳) که نقش مهمی در بازسازی دوره مِیجی داشتند. قانون اساسی میجی در ۱۸۸۹ اعلان شد و نخستین انتخابات سراسری برای پارلمان نیز در سال ۱۹۲۵ در ژاپن برگزار شد، حال آن که ایران در فاصله سالهای ۱۹۰۶ تا ۱۹۱۱ انقلاب مشروطیت خود را تجربه کرد. هردوی این کشورها تقریباً به صورتی همزمان با دشواریهای مشابهی روبهرو شده و برای دستیابی به یک هدف مشترک، دشواریهایی را تجربه کردند: تأسیس یک دولت مشروطه سلطنتی مُدرن. پیروزی ژاپنیها بر روسیه از نگاه مشروطهخواهان ایرانی، دستاورد نوعی توفیق ژاپنیها در نزدیکشدن به یک نظام مشروطه تعبیر شد. میرزا عبدالرحیم طالبوف از جمله کسانی بود که چنین نظری داشت (صص ۶۴ – ۵۲). جالب آن است که یکی از علمای نامدار آن دوره، آقامیرزا سیدمحمد طباطبایی در بحبوحه انقلاب مشروطه طی مخابره تلگرافی به امپراتور ژاپن خود رارئیس ملّت / امّت اسلامی و ایران معرفی کرده بود.
بسیاری از نویسندگان ایرانی مدعی شدند که ژاپنیها در تلاش تعالی و ترقی بهسرعت تکنولوژی غربی را فهمیدند یا به عبارتی تقلید کردند. علاوه بر این، تقیّد ژاپنیها به آرمانهای ملّی، وجود یک حس نیرومند وطنپرستی در میان اتباع ژاپن و اهمیت آموزش نیز مورد تأکید بوده است. بر همین اساس نوشتههای یوکیچی فوکوزاوا نیز به فارسی ترجمه شدند (صص ۱۸۱ – ۱۷۸). آشتی میان تکنولوژی جدید و فرهنگ سنّتی نیز از دیگر مواردی است که یاد شده است.
به دلیل نوعی شگفتی و کمبود اطلاعات ــ و همچنین حسادت ــ نویسندگان ایرانی قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، ترقی سریع ژاپنیها را در دوره میجی نوعی دگرگونی معجزهآسا تعبیر کردهاند. معهذا کتب و پایاننامههایی که در این خصوص در اواخر قرن بیستم ترجمه و منتشر شدند از تفاوتهای جامعه ژاپنی با جامعه ایران ـ از جمله موقعیت متفاوت جغرافیایی و نظامهای متفاوت مالکیت ارضی ــ تحلیل به مراتب معقولتری ارائه کردهاند (ص ۱۹۴). در مقام خواننده ژاپنی این کتاب نمیتوان از اغراق و گزافه ایرانیان در توصیف جهل، فقر و فقدان منابع طبیعی در ژاپن قبل از قرن ۱۹ دچار شگفتی نشد. بر این باورم که ایرانیان هنوز از رواج فرهنگ چاپ (کتاب های داستان و تصویرهای اوکی اوئه)، صنعتگری پیشرفته، درصد نسبتاً بالای سواد در دوره اِدو (قرون ۱۷ تا ۱۹م) و برخی از دیگر عواملی که به فرایند ملّتسازی مُدرن ژاپنی کمک کردند، اطلاع کاملی ندارند.
در خلال بررسی این کتاب متوجه شدم که موضوع بمبهای اتمی که هیروشیما و ناگاساکی را در ۱۹۴۵ منهدم ساخته نیز موضوع سخنسرایی پارهای از نامداران شعر فارسی بوده، بیرحمی نهفته در این امر را توصیف کردهاند. به نظرم تصاویری که در اینگونه اشعار بیان شدهاند بیشتر جنبهای هنرمندانه و تمثیلی یافتهاند تا بازتاب یک فاجعه انسانی. علاقه صادق هدایت نسبت به داستان اوراشیما(ص ۱۹) و ادای احترام جانانه سهراب سپهری به باشو و هیروشیگه (صص ۱۴۵ – ۱۴۴) از جمله مواردی است که میتواند موضوع تحقیق علاقهمندان به ادبیات تطبیقی قرار گیرد. هر دوی آنها از چهرههای شاخص ادبی ایران هستند. این نیز میتواند جالب باشد که بدانیم جلال آلاحمد، یکی از دیگر روشنفکران متنفذ ایرانی، در خلال یک سمینار تابستانی در دانشگاه هاروارد در ۱۹۶۵ با کِنزابورو اوئه دیدار داشت (ص ۱۶۵).
اگرچه نام تعدادی از مردان و زنان صاحبنام ادبیات ایران در صفحات این کتاب به چشم میآید و از ماندگاری میراث ژاپن بهکرات یاد میشود، ولی جدای از یادداشتهای نویسنده / گردآورنده از توصیف فرهنگ ژاپنی، درباره زندگی روزمره ژاپنیها بهندرت نوشتهای به چشم میخورد. از این ویژگی شاید بتوان بدین تعبیر یاد کرد که ایرانیها بیشتر از طریق عطف توجه به اخلاقیات و نظام اجتماعی ژاپن سعی در فهم و درک دستاوردهای ژاپن معاصر و مراحل ترقی و تکامل آن داشتهاند و هنوز به اندازه کافی نسبت به تاریخ آن و یا ساخت و ساز روزانه نظامهای ارزشی و فرهنگ ژاپنی آگاهی نیافتهاند. معهذا در این حوزه جای بدبینی نیست زیرا نویسنده / گردآورنده در مقام یک پژوهشگر جدّی و آکادمیک، به خود جرات نداده است که تأثیر برنامههای تلویزیونی ژاپنیای را که در دهه ۱۹۸۰ در ایران نمایش داده شدهاند، موضوع تحقیق قرار دهد. در واقع میتوان گفت که سالهای دهه ۱۹۸۰ برای ایرانیان دوره «کشف جدید ژاپن» بود زیرا در این سالها بود که سریالهای ژاپنی در شبکههای تلویزیونی ایران پخش شده و «اوشین» به نامی معروف و شناخته شده در کل کشور تبدیل شد. رسانههای جدید قطعاً میتوانند از زندگانی روز به روز ژاپنیها که در مقالات و کتب پیشگفته کمتر بدانها پرداخته میشد، تصویری ارائه کنند.
مضامینی که در این کتاب مطرح شدهاند بسیار متنوع و گستردهاند و در این یادداشت فقط به جوانبی از آنها میتوان اشاره کرد. تردید نیست که دیگر خوانندگان کتاب به نکات درخور توجه دیگری برخورد خواهند کرد. این کتاب را میتوان محل حرکت استواری برای شناخت ایرانیان از ژاپن تلقی کرد و ردّپای درخور توجهی از «شناسایی دیگری». با خواندن نحوه تطور و تکامل ژاپنیات در میان ایرانیان میتوان به توسعه بیش از پیش داد و ستدهای فرهنگی امیدوار بود.
*اصل مقاله به زبان انگلیسی در مجله زیر منتشر شده است:
IZUMIA LIBERALIA (Annals of Graduate School of Humanities:Meiji University , Japan ,vol.7, 2015, pp.77-81).
*توموکو یاماگیشی (Tomoko Yamagishi) استاد و پژوهشگر حوزه انسانشناسی در دانشگاه میجی توکیو است. از او در باره ایران کتاب ها و مقاله های متعددی منتشر شده است.
*ویرایش دوم و گسترش یافته کتاب در آینده نزدیک در موسسه فرهنگی-هنری جهان کتاب منتشر خواهد شد.
این مقاله در چارچوب همکاری های انسان شناسی و فرهنگ و جهان کتاب منتشر می شود.