شنیدن خبر تعطیلی یکی از معتبرترین مجلات پژوهشی ایرانشناسی در خارج از ایران برای من و بسیاری دیگر اسباب حیرت بود. یادداشتی در صفحه فیسبوکی ایراننامه و بیانیه ای به انگلیسی به امضای خانم مهناز افخمی (مدیر عامل بنیاد مطالعات ایران) بیانگر پایان کار ایراننامه بود. نه هیچ هشداری پیش از این داده شده بود تا دوستداران مجله بتوانند فکری بکنند و نه دوره ای پیش بینی شده که مجله فرضا به صورت شش ماه نامه منتشر شود تا در این مدت فکری بتوان کرد. با انتشار یک بیانیه به عمر سی ساله مجله خاتمه دادند. به همین سادگی! بانو اشرف پهلوی از حامیان بنیاد و مجله ایراننامه بود. آیا مرگ او باعث شد ایراننامه متوقف شود؟ گرچه پس اندازی و موقوفه ای برای ادامه کار بنیاد و مجله آن پیش بینی شده بود (صفحه هیات امنا را ببینید) ظاهرا مجله با ورشکستگی مالی روبرو شده است. گزارشی از وضع مالی منتشر نشده است. (به روزرسانی: یادداشت احمد هاشمی که از احوال مجله باخبر بوده نشان می دهد اختلاف نظر جدی میان سردبیر و هیات امنا وجود داشته است و ممکن است موضوع مالی بهانه باشد.) – م.ج
محمد توکلی طرقی: هیئت امنای بنیاد مطالعات ایران پس از بازنگری در اهداف بنیاد تصمیم گرفت که ایراننامه را تعطیل کند. نخستین شمارۀ ایراننامه در پاییز ۱۳۶۱ و آخرین شمارۀ آن (سال ۳۰، شماره ۴، زمستان ۲۰۱۶/۱۳۹۴) در ماه گذشته منتشر شد. اطلاعیه بنیاد در پی منتشر می شود.در پنج سال گذشته که سردبیری ایراننامه را برعهده داشتم، این فصلنامه از دگرگونیهای کلانی که در صنعت نشر پدید آمده است استقبال کرد و با این تغییرات همساز شد. از جانبی، با تأسیس پایگاه اینترنتی ایراننامه (irannameh.org) همۀ شماره های این فصلنامه ایرانشناسی را به شکل پیدیاف تهیه کرده و در اختیار خوانندگان قرار دادیم. بدین ترتیب، مشترکان نه فقط به شمارههای سال اشتراکشان، بلکه به همۀ شمارههای پیشین این فصلنامه ایرانشناسی نیز دسترسی یافتند. با راه انداختن صفحه فیسبوک (irannameh)، گزیده و فشردهای از مقالات ایراننامه را نیز از طریق شبکههای اجتماعی در دسترس همگان قرار دادیم. با نزدیک به ۱۱,۰۰۰ دوستدار فیسبوکی و ۷,۶۰۰ خوانندۀ دیجیتالی ثبتنامکرده، که شامل خوانندگان از طریق issuu و کتابخانهها و سایتهای پخش نشریات نمیشود، ایراننامه از موفقیت بینظیری در پخش مجازی برخوردار شده بود.
همزمان با دسترسی اینترنتی به آرشیو تاریخی ایراننامه، از آغاز سال بیستوششم (۲۰۱۱/۱۳۹۰) در طراحی صفحات ایراننامه نیز تغییرات چشمگیری دادیم. نظر به جایگاه خاص این فصلنامۀ علمی-پژوهشی مستند و معتبر، در برگآرایی ایراننامه توجه ویژهای به عرضۀ منابع و ارجاعات به شکل پانوشت داشتیم. با به کار گرفتن تصاویر تاریخی و مستند در برگآرایی هر مقاله، ایراننامه وارد عرصه جدیدی در آمیزش فرهنگ مکتوب و تصویری شد و در این آمیزش متن و تصویر، ایراننامه از جمله نشریات علمی-پژوهشی پیشتاز در هماهنگی چاپ کاغذی با تحولات نشر دیجیتال بوده است.
با دگرگونی در چاپ و پخش ایراننامه، توجه ویژهای به انتشار جستارها و پژوهشهای مستند و بدیع داشتیم. مجموعۀ دگرگونیهایی که ارزندگی محتوا و برازندگی شکل ایراننامه را به همراه داشت، این فصلنامه را با استقبال چشمگیر نسل جوانتر پژوهشگران و ایرانشناسان روبهرو کرد. این استقبال به افزایش شمار مقالههای دریافتی و گسترش روند ارزیابی و داوری مقالات انجامید. این استقبال شایان پژوهشگران در نهایت افزایش تعداد صفحات و پربارتر شدن ایراننامه را به ارمغان آورد. به علت همین موفقیت، بسیاری از مقالات سال آینده نیز برای چاپ آماده شده بودند.
از یکایک همکارانی که جستارهای پذیرفتهشده آنها به چاپ نخواهد رسید پوزش میخواهم. تعطیلی فصلنامه علمی-پژوهشی ایراننامه در حوزۀ ایرانشناسی کاستیای پدید میآورد که در پی جبران آن و فراهم آوردن جایگزین مناسبی برایش خواهم بود.
—————————-
برخی از کامنتهای مخاطبان:
Iran Nameh Books – کتاب ایران نامه
Iran Nameh Books – کتاب ایران نامه
ممنون که به سوالها و نکته ها پاسخ می دهید. ممکن است بفرمایید منظور از پرخرج چیست؟ یعنی هر شماره چقدر خرج داشته است؟ و چرا به نظر بنیاد نرسید که پیش از قطع گردن مجله به این صورت یک اعلامیه ای بدهد برای اینکه شاید کسانی باشند که بخواهند داوطلبانه به مجله کمک کنند و وقت بگذارند تا خرج اش کم شود؟ اینکه بنیادی بعد از ۳۰ سال راه درستی برای برنامه خروج نداشته باشد واقعا اسباب تعجب است.
یک پرسش هم این است که آیا تصمیم به تعطیلی ایران نامه قطعی و برگشت ناپذیر است؟
Iran Nameh Books – کتاب ایران نامه
جناب توکلی طرقی! پیش از هر کلامی ممنون از زحمات شما در این چند سال گذشته و از اینکه سردبیری ایران نامه، این فصل نامه وزین را بر عهده داشتید. با اندک شناختی که از شما دارم، که مشت نمونه خروار است، گمان میکنم برای ما خوانندگان این فصل نامه مورد اعتماد، این حق را قائل باشید که در مورد تعطیلی این نشریه، چنانچه که مصلحت اقتضا کند، بیشتر بدانیم. اخر به همین سادگی! بعد از سی سال، نزدیک به ۷۰۰۰ خواننده دیجیتالی و همواره منتظر شمارههای جدید و غیره و غیره و فقط با یک اعلامیه ترحیم مانند، تمام شد؛ تعطیل شد ؟! مگر چند نشریه هماند ایران نامه منتشر میشود؟
باری! با “دلی غمگین”، سپاس گزار میشوم ( یا میشویم) چناچه صلاح بدانید در مورد تعطیلی این فصل نامه “تا آنجا که به ما خوانندگان” مربوط میشود، بیشتر بدانیم.
قلمتان پر توان و پایدار
آقای رنجبری گرامی، کامنت شما گویای واقعیت است ولی بدبختانه قدری هم نشانه ی ساده دلی شما است. آیا واقعاً گمان می کنید توقف انتشار یک نشریه ی سرشناس با خوانندگان مبرز و فراوان، صرفاً یک تغییر هدف بوده است؟ و آیا گمان می کنید برای گل روی شما یا سایر آن ۷۰۰۰ خواننده ی دیجیتال یک اعلامیه با ذکر دلایل واقعی مطلب منتشر خواهند کرد؟!
Iran Nameh Books – کتاب ایران نامه
Mahmoud Sheikholislam Dear, do you accept new subscribers? I am currently not a subscriber and obviously you are not going on with the publication of this magazine. But I would like to look at the old numbers. Can I subscibe at this moment? If not, how can I enquir the old issues of this publication?
این بیلانی که شما ارائه دادید بسیار مثبت است اما از دلیل اصلی تعطیلی ایران نامه چیزی نگفتید!
Iran Nameh Books – کتاب ایران نامه
Patrik Ebne What’s the reason? No mention of any reasons in the text.
Iran Nameh Books – کتاب ایران نامه As noted, the Board of Trustees of the Foundation for Iranian Studies did not consider Iran Nameh as a pivotal component of its reformulated mission!
دلیلیش نامفهوم بود!
ran Nameh Books – کتاب ایران نامه
مرگ چنین “نامه” نه کاریست خرد …
چراغ ایراننامه پس از سی سال خاموش شد، بهروزگاری که در اوج درخشش بود و بهتازگی هر شماره پر بار آن بیش از پانصد برگ مقاله پژوهشی به دو زبان فارسی و انگلیسی داشت. دشوار میتوان باور کرد که مشکلات مالی سبب چنین سرانجام تلخی شده باشد. از اشاره سردبیر دانشور ایراننامه، دکتر محمد توکلی، هم پیداست که بودند کسان و نهادهای خوشنام و نیکاندیشی که بتوانند همچون گذشته به بقای ایراننامه کمک کنند. گمان میکنم جفا در حق گردانندگان و خوانندگان ایراننامه باشد اگر تصریح نکنیم تصمیمسازان بنیاد مطالعات ایران مشی و مرام علمی سردبیر کنونی مجله را با سیاستها و اهداف خود مطابق نمییافتند و البته این مقدار عقل و کفایت داشتند که دریابند تغییر ارتجاعی مسیر در این زمانه چه وصله ناهمرنگی خواهد بود. مرگ ایراننامه درست در هنگامی که به بلوغ و جرأت اندیشیدن بدون هدایت دیگری رسیده بود، سرنوشت سوگانجام آن فرزند است که چون اندکی از سایه پدر بیرون شده و بر پای خود ایستاده، هم نانش را میبرند و هم نامش را بازپس میگیرند.