پیام حیدر قزوینی
سالنامه روزنامه شرق
وضعیت کتاب در سالی که گذشت را از چند وجه میتوان بررسی کرد. در این سال، تیراژ کتاب همچنان سیری نزولی را طی کرد و به کمترین حد خود در سالهای اخیر رسید و در سوی دیگر تعداد عناوین منتشرشده در سال همچنان رقمی بالا را نشان میداد. از منظری دیگر، وضعیت کتابهای ادبیات و هنر در این سال با بهبودی نسبی روبهرو بود هرچند مسئله ممیزی همچنان باقی است. در حوزه ادبیات ایرانی، چند رمان و مجموعه داستان قابل توجه در سال ۹۴ منتشر شدند و برخی آثاری که برای سالها امکان چاپ نداشتند هم تجدیدچاپ شدند. همچنین مترجمان گزیدهکار این سالهای ادبیات ایران هم در این سال آثار مهمی از ادبیات جهان را ترجمه کردند. در حوزه شعر نیز آثار مهمی در این سال منتشر شد. اما برخلاف سالهای گذشته که کتابهای تئوری با نوعی دافعه از سوی جامعه ادبی ما مواجه بود، در سال گذشته چند اثر مهم در حوزه تئوری هنر و نظریه ادبی منتشر شدند که پرداختن به آنها فرصتی مفصلتر از صفحات اندک یک سالنامه میطلبد. در این سال، هم آثار نظری مهمی درباره ادبیات کلاسیک فارسی منتشر شد و هم ترجمههایی از آثار نظری غربی چاپ شدند. جز این، ویژگی مهم دیگر حوزه کتاب در سالی که گذشت را میتوان از سایه درآمدن و تجدید چاپ آثاری دانست که برای سالها امکان انتشار نداشتند. در ادامه مروری کوتاه بر برخی کتابهای برگزیده در سال ۹۴ را میخوانید:
سال ۹۴ همراه با انتشار چند رمان و مجموعه داستان قابلتوجه از نویسندگان ایرانی بود و البته برخی از رمانها و مجموعهداستانهای مهم نویسندگان شاخص معاصر نیز در این سال تجدید چاپ شدند:
از محمود دولتآبادی در سال ۹۴ کتابی در نشر چشمه منتشر شد با نام «تا سر زلف عروسان سخن» ولی همچنان خبری از انتشار «زوال کلنل» و «طریق بسمل شدن» نبود. «تا سر زلف عروسان سخن» را میتوان مواجهه دولتآبادی با نثر کهن پارسی دانست. پیش از این کتاب، «وزیری امیرحسنک» از دولتآبادی به چاپ رسیده بود که آن نیز مربوط به یکی از متون کهن فارسی یعنی تاریخ بیهقی بود. حالا دولتآبادی در آخرین کتابی که از او منتشر شده بار دیگر به سراغ ادبیات کلاسیک ایران رفته و گزیدهای از متون نثر کلاسیک و کهن فارسی را در آن گرد آورده. دولتآبادی در این کتاب، برای چینش تکههایی که از متون کهن فارسی برگزیده، ترتیب زمانی آنها را در نظر داشته است.
با گذشت چند سالی از مرگ احمد شاملو، امسال چند اثر از او منتشر شد که «میراث» در نشر نگاه یکی از آنهاست. رمانی ناتمام که بر اساس آن خود شاملو فیلمنامهای هم نوشته که هر دو در این کتاب به چاپ رسیدهاند. وقایع «میراث» به سالهای پیش از انقلاب مربوط است.
از احمدرضا احمدی در سالی که گذشت سه رمان منتشر شد که آخرین آنها «بر دیوار کافه» نام دارد که در نشر ثالث به چاپ رسید. یکی از علایق همیشگی احمدرضا احمدی سینما بوده است و ماجرای این رمان نیز به یک کارگردان سینما مربوط است. روایت رمان، به داستان یک کارگردان سینما مربوط است که در دوران دانشجوییاش به کافهای در پاریس میرفته که در طول سالیان آدمهای مختلف بر دیوار آن یادگاری نوشتهاند. داستان از اینجا شروع میشود و بعد به تجربههای فیلمسازی راوی میپردازد. «مهمان» رمان دیگری از احمدرضا احمدی است که در این کتاب نیز، هم علاقه احمدی به سینما دیده میشود و هم ذهنیت شاعرانه او. «مهمان»، رمانی است در ۹۵ بخش که غالب بخشها کوتاه و گاه در حد یک پاراگراف هستند. داستان از آغازش تخیل شاعرانه نویسندهاش را نمایان میکند. دیگر رمان احمدی، «آیا میتوان با فقر پاریس را دوست داشت» نام دارد که این نیز همانطور که از عنوانش برمیآید، با فرانسه و شهر پاریس در پیوند است. در آغاز این رمان، راوی در قطاری نشسته و درست همان موقع که قطار وارد تونل میشود و فضایی تاریک به وجود میآید، او خاطراتی از گذشته مربوط به یکی از شهرستانهای حومه پاریس را به یاد میآورد. «مهمان» و «آیا میتوان با فقر پاریس را دوست داشت» در نشر نیکا به چاپ رسیدهاند.
بعد از چندسالی که اثر جدیدی از محمد محمدعلی به چاپ نرسیده بود، سال گذشته رمانی از او با نام «جهان زندگان» بهچاپ رسید که ساختاری مبتنی بر معما و راز دارد و حالوهوایی سوررئال دارد.
شمسلنگرودی در سال ۹۴ دومین رمان خود را با نام «آنها که به خانه من آمدند» در نشر افق منتشر کرد. از او پیشتر رمان «رژه بر خاک پوک» منتشر شده بود و راوی رمان تازه او که خود نویسنده است، داستان را از سه روز بعد از چاپ رمان «رژه بر خاک پوک» آغاز میکند. شمس در رمان تازهاش به وضعیت ذهنی و زندگی روشنفکران معاصر در مواجهه با جامعهای نامتعادل پرداخته است.
سال گذشته رمانی از محمدرحیم اخوت با نام «عذاب یا هفتخان زندگی» در نشر آگه به چاپ رسید. این رمان که چندسالی در انتظار چاپ بود، هفت بخش دارد و از کودکی و نوجوانی آغاز میشود و پیش میآید. همچنین در این سال رمان «بیمرز مرز» هم در نشر آگه منتشر شد که محمدرحیم اخوت و سحر مهندسینمین نویسندگان آن هستند.
از فرهاد کشوری در سال ۹۴ رمانی در نشر روزنه به چاپ رسید با نام «صدای سروش». کشوری در این رمان مانند برخی از آثار قبلیاش، برشی از تاریخ معاصر ایران را بستر روایت داستان قرار داده است. داستان این کتاب به دوران ملیشدن صنعت نفت برمیگردد و به ماجرای جاسوسی انگلیسی میپردازد که همزمان با این دوران به مسجدسلیمان آمده تا توطئهای علیه دولت مصدق انجام دهد. کمی پیش از این رمان دیگری از کشوری با نام «دستنوشتهها» نیز در نشر نیماژ به چاپ رسیده بود.
از دیگر رمانهایی که در سال ۹۴ منتشر شدند، میتوان به این آثار اشاره کرد: «آنها که ما نیستیم» محمد حسینی (نشر ثالث)، «فراموشی» جواد پویان (نشر نیلوفر)، «پایان خوش ناتمام» کاوه میرعباسی (نشر ثالث)، «این سگ میخواهد رکسانا را بخورد» قاسم کشکولی (نشر بوتیمار)، «ماهو» منیرالدین بیروتی (نشر نیلوفر).
در آخرین روزهای سال ۹۳ مجموعه داستانی از امیرحسن چهلتن منتشر شد که میتوان آن را جزو کتابهای سال ۹۴ محسوب کرد. «چند واقعیت باورنکردنی» عنوان این مجموعه داستان است که در نشر نگاه به چاپ رسید. چهلتن در داستانهای این کتاب نیز به دغدغه همیشگیاش یعنی تاریخ و خاصه تاریخ معاصر ایران توجه داشته است.
در سالی که سهیلا بسکی از دنیا رفت، مجموعه داستانی از او چند ماهی پیش از مرگش در نشر ققنوس به چاپ رسید. «عکسهای دستهجمعی» عنوان این کتاب است و نویسنده در ابتدای کتاب درباره داستانهای این مجموعه نوشته بود: «آنچه میخوانید مجموعهای از تصاویر تکچهرههاست که در کادری در یک لحظه و بر یک زمینه ثابت شدهاند؛ گاهی هم تصویرهای جمعی است با چهرههایی که دیگر نیستند، در حاصلجمع ناپدید شدهاند؛ و گاه نیز فقط طبیعت و منظره است، در یک لحظه، که چهره انسانی هم در آن جزئی از زمینه، از طبیعت است».
از جواد مجابی هم در سالی که گذشت چند کتابی منتشر شد که یکی از آنها کتابی بود با نام «بغلکردن دنیا» که مجموعهای از نوشتههای طنزآمیز مجابی را دربرگرفته است. جز این، کتاب بخش دیگری هم دارد که شامل یادداشتهایی از مجابی در باب ادبیات و شعر و فرهنگ و روشنفکری و موضوعاتی دیگر است.
«اندر آداب و احوال» از غ- داوود (منوچهر صفا) نیز در سال گذشته در نشر فرهنگ جاوید به چاپ رسید. این کتاب البته سالها پیش منتشر شده بود اما چاپ جدید آن همراه با افزودههایی دیگر منتشر شده است. غ- داوود شاید بیش از هرچیز با داستانهای طنزآمیزش شناخته شود که اولین آنها به دهه ۳۰ برمیگردد. چاپ جدید «اندر آداب و احوال» ۱۲ داستان و مقاله طنزآمیز را دربر گرفته است و بیشتر اینها جامعهای بیتناسب را نشانه رفتهاند و غالبا در دهه ۴۰ نوشته شدهاند.
«گنبد کبود»، مجموعه داستانی است از کوروش اسدی که در نشر نیماژ منتشر شد. این مجموعه شامل هشت قصه است و هرچند اینها قصههایی بههم پیوسته نیستند اما همگی در نقطهای به هم وصل میشوند و آن روایتی است که از فروپاشی انسان در دنیای معاصر به دست داده میشود. روایتی که در مرز میان وهم و واقعیت شکل گرفته است.
از شاهرخ مسکوب هم در سالی که گذشت کتابی بعد از سالها تجدید چاپ شد با عنوان «گفتوگو در باغ». این کتاب در فرم گفتوگو نوشته شده، گفتوگویی خیالی میان شاهرخ و فرهاد که رودررو و در فضایی بدون مرز درباره مفهوم باغ در فرهنگ ایرانی صحبت میکنند و شیوه نوشتار کتاب به گونهای است که میتوان همچون داستانی آن را خواند.
چهارمین مجموعه داستان محمود حسینیزاد نیز با عنوان «سرش را که گذاشت روی فلز سرد، از کشتن و رفتن» مدتی پیش در نشر چشمه به چاپ رسید؛ برخی داستانهای این مجموعه درونمایهای اجتماعی دارند.
در اواخر سال نیز مجموعه داستانی از پیمان هوشمندزاده با عنوان «لذتی که حرفش بود» در نشر چشمه منتشر شد. «شش تکنگاری درباره دیدن و زیستن» عنوان فرعی این مجموعه است و هوشمندزاده در آن، تجربههای خود در عکاسی و قصهنویسی را به هم پیوند زده.
اما از بین مجموعهداستانهایی که در سال گذشته تجدید چاپ شدند، «سنگر و قمقمههای خالی» بهرام صادقی را میتوان جزو مهمترینها دانست که بعد از مدتها در نشر نیلوفر به چاپ رسید. برخی از قصههای این مجموعه، بیشک جزو بهترین داستان کوتاههای ایرانی است. نشر نگاه نیز در ادامه تجدید چاپ آثار ساعدی، در این سال تعدادی دیگر از آثار او را منتشر کرد که «عزاداران بیل»، «ترسولرز»، «کلاتهگل» و «شبنشینی باشکوه» از آن جملهاند.