استادانی که دوستان من بودند

نیما ارمغان
روزنامه شرق

«سیماهای برجسته فرهنگ ایران»، عنوان کتابی است از فرخ امیرفریار که به‌تازگی در نشر جهان کتاب منتشر شده است. این کتاب، شامل هجده گفتار درباره چهره‌هایی است که هریک به‌نوعی با نویسنده در ارتباط بوده‌اند و به‌عبارتی هر گفتار به یک فرد اختصاص دارد که به‌ترتیب عبارتند از: محمدعلی مجتهدی، ابراهیم بنی‌احمد، زین‌العابدین موتمن، امیرحسین جهانبگلو، ایرج افشار، مصطفی رحیمی، احسان نراقی، شرف‌الدین خراسانی، بیژن جلالی، علی‌محمد کاردان، کریم امامی، حسن مرندی، حبیب معروف، عباس حری، پرویز همایون‌پور، علی‌محمد حق‌شناس و علیرضا فرهمند.

گفتارهای حاضر در این کتاب، نوشته‌هایی است که امیرفریار پس از درگذشت چهره‌های فوق نوشته و آن‌ها را «فرهنگ‌مداران برجسته» ایران نامیده است. نویسنده در بخشی از پیشگفتار کوتاه کتاب درباره ارتباطش با این چهره‌ها نوشته: «چند تن از این اشخاص استاد من بوده‌اند و با بقیه آن‌ها آشنایی و دوستی داشته‌ام. این نوشته‌ها مقاله‌های زندگینامه‌ای و پژوهشی به سبک کتاب‌های مرجع نیست، بلکه تصویری است از این افراد آن‌گونه که من دیده‌ام. آرتور کستلر به طنز گفته بود که تمایل به دیدن نویسنده پس از خواندن اثرش مانند این است که در رستوران خوراک ران قورباغه بخوریم و پس از خوردن خواستار ملاقات با قورباغه شویم! این‌که اثر نویسنده‌ای مطبوع‌تر از مصاحبت با او باشد البته ممکن است. عبدالرحمان جامی در کتاب بهارستان از قول برخی عارفان که با حافظ دیدار و گفت‌و‌گو داشته‌اند نوشته است: “صحبت شیخ به از شعر وی بوده است.” اما اشخاصی که من در این گفتارها به آنان پرداخته‌ام علاوه بر جذابیت آثارشان محضرشان هم گرم و خوش بوده و این ویژگی مرا به معاشرت با ایشان ترغیب کرده بود. این افراد از حیث شهرت و تاثیر بر جامعه البته در یک تراز نیستند اما همه در پهنه کار و تخصصشان افرادی ممتاز بوده‌اند و آشنایی و دوستی با چنین افرادی برای من مایه مباهات است.»

چهره‌هایی که امیرفریار در این کتاب به آن‌ها پرداخته، هریک بر بخشی از فرهنگ معاصر ایران تاثیری ماندگار گذاشته‌اند. محمدعلی مجتهدی، از جمله چهره‌‌های تاثیرگذار در عرصه آموزش و پرورش ایران در چند دهه اخیر بوده است. به اعتقاد امیرفریار، مجتهدی چند تفاوت با دیگر چهره‌های شاخص این عرصه دارد که یکی از آنها مدیریت طولانی‌‌مدت او در دبیرستان البرز است. دیگر، ریاست طولانی یک استاد برجسته دانشگاه بر یک دبیرستان است و نیز غیرسیاسی‌بودن او. گفتار مربوط به مجتهدی، در اصل متنی است که امیرفریار در معرفی کتاب خاطرات مجتهدی نوشته و جز این، در این متن به نقل خاطرات و دیدگاه‌هایش درباره مجتهدی نیز پرداخته است.

ابراهیم بنی‌احمد، چهره دیگری است که او نیز با حوزه آموزش و پرورش در ارتباط بوده است. بنی‌احمد، بنیادگذار مدرسه جهان تربیت بوده و امیرفریار میان سال‌های ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۵ در این مدرسه درس می‌خوانده است.

زین‌العابدین موتمن ادیب و دبیر مشهور ادبیات فارسی است و او نیز چهره‌ای تأثیرگذار در آموزش و پرورش معاصر ایران بوده است. محمدجواد شیخ‌الاسلامی، استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران بود که در سال ۱۳۷۹ درگذشت و به‌جز تدریس، به پژوهش و ترجمه نیز می‌پرداخت و امیرفریار در گفتاری از این کتاب به او و فعالیت‌هایش پرداخته است. چهره دیگر کتاب، امیرحسین جهانبگلو است؛ نویسنده، محقق و استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران که به‌جز حوزه اقتصاد، در حوزه‌های دیگری مثل فلسفه و عرفان و هنر و مباحث اجتماعی نیز فعالیت‌هایی داشته است.

ایرج افشار چهره‌ای شناخته‌شده در عرصه ایران‌شناسی بود که در سال ۱۳۸۹ درگذشت و آثاری ارزشمند از او درباره تاریخ و فرهنگ ایران باقی مانده است. گفتار مربوط به او، از متن‌های خواندنی کتاب است و در بخشی از آن می‌خوانیم: «مرگ افشار از آن نوع مرگ‌هایی بود که عوالمی را با خود می‌برند. پاره‌ای از ویژگی‌های فرهنگ ایران که در او جمع شده بود دیگر نزد کمتر کسی یافت می‌شود. منظورم تنها دانش نیست بلکه نحوه رفتار و سلوک و جهان‌نگری و… است.»

مصطفی رحیمی، نویسنده و مترجم شناخته‌شده معاصر است که از مهم‌ترین چهره‌های روشنفکری ایران به‌شمار می‌رود و آثاری مهم و متعدد در حوزه‌های فلسفه و ادبیات از او باقی مانده است. احسان نراقی، دانش‌آموخته جامعه‌شناسی در فرانسه و استاد دانشگاه تهران بود و به‌لحاظ فکری جزو روشنفکران منتقد غرب قرار می‌گرفت. شرف‌الدین خراسانی، شاعر و نویسنده‌ای بود که در سال ۱۳۸۲ درگذشت و آثارش تاثیری مهم بر نسلی از دانشجویان و جوانان ایرانی داشت. از او به‌جز مجموعه شعرهایش، ترجمه‌هایی در حوزه فلسفه منتشر شده است.

بیژن جلالی، شاعری با ویژگی‌های خاص خود بود که تا پیش از مرگش در سال ۱۳۷۸، رابطه‌ای نزدیک با امیرفریار داشت. علی‌محمد کاردان، استاد و صاحب‌نظر برجسته روان‌شناسی و آموزش و پرورش بود که در سال ۱۳۷۶ درگذشت و یکی از گفتارهای کتاب مربوط به اوست. کریم امامی، مترجم، نویسنده و ویراستاری بود که به عنوان ناشر نیز فعالیت داشت و از چهره‌های مهم ادبیات و نشر در سال‌های معاصر به‌شمار می‌رود. حسن مرندی طبق نوشته امیرفریار، «روان‌پزشک دلبسته ادبیات و هنر و از پیشکسوتان مبرز نشر و ویرایش» بود که در سال ۱۳۸۳ درگذشت. حبیب معروف، از چهره‌های شناخته‌شده در حوزه معماری بود که آشنایی امیرفریار با او به دهه شصت و در مرکز نشر دانشگاهی برمی‌گردد.

عباس حری، از اساتید امیرفریار در دوره لیسانس کتابداری در دانشگاه تهران بود که در سال ۱۳۹۲ درگذشت و امیرفریار در گفتاری از کتاب به او پرداخته است. پرویز همایون‌پور از جمله مترجمان شناخته‌شده معاصر بود که در سال ۱۳۹۱ درگذشت و ترجمه رمان‌هایی از میلان کوندرا شناخته‌شده‌ترین آثار او به‌شمار می‌رود. علی‌محمد حق‌شناس چهره مشهور زبان‌شناسی بود که در دانشگاه‌های تهران و بهشتی تدریس می‌کرد. علیرضا فرهمند، روزنامه‌نگاری باسابقه بود که در نشریات متعددی کار کرده بود و در سال ۱۳۹۲ درگذشت. او در نشریاتی مثل آینه، ابرار، اقتصاد انرژی، امید جوان، پیام امروز، صنعت حمل‌‌ونقل و جامعه فعالیت کرده بود.

همرسانی کنید:

مطالب وابسته