«آشفتگی در ترجمه های این دوره به اضطراب وجودی در برخورد با ‘دیگری’ برنمی گردد، به بیسروسامانی مملکت برمی گردد، به اخلاق بزن و دررو، بهماستمالی، به نداشتن حس نسبت به کیفیت، به نبود فرهنگ نقد.» اینها از گفتگوی تز یازدهم است با محمدرضا نیکفر.
تز یازدهم، شماره دی ماه ۱۳۹۱ به آزمون ترجمه اختصاص دارد. ایران در دو دهه گذشته آغوش خود را به روی ترجمه از کتابهای اساسی تئوریک باز کرده است. این پرونده با نگاه خاص خود به ترجمه و ساز و کار آن در ایران می نگرد.
در مقدمه آمده است:
ترجمه متون نظری در بحرانی سراسری به سرمی برد: ازیکسو، انتشار کتابهایی با تیراژ ۵۰۰ نسخه و خاک خوردن همانها در قفسه های کتابفروشی و از سوی دیگر، تعدد ترجمه های نظری به گونه ای که هر سال کتابهای بسیاری از متفکران غربی منتشر می شود بی آنکه خواننده ای برای آن باشد و بی آنکه حتی با فرض وجود خواننده قابل خواندنباشد.
در چنین حال و هوایی تأمل «در» و «بر» ترجمه، چه در معنای عام و چه در معنای خاص آن، هدف اولیه این پرونده است.
از آنجا که هنوز که هنوز است ترجمه یکی از مهمترین میانجی ها و چه بسا مهمترین میانجیِ(مواجهه غیرعادی (و تروماتیک) مابادیگری- غرب- تاریخ مدرن است بازخوانی تجربه عینی و ذهنی کنش ترجمه کردن- ترجمه خواندن همچنان ضروریاست، به ویژه اینکه خواندن متنهای نظری بهزبان فارسی عمالً خود شکلی از مواجهه با متنها وایده های بیگانه و بنابراین خودشکلی از تجربه ترجمه است.
متن این ویژه نامه را که از جمله شامل گفتگوها و مطالب زیر است می توانید از این لینک دریافت کنید:
ترجمه، تفکر و هویت – گفتگو با محمدرضا نیکفر
ترجمه استعاره ای برای تفکر – گفتگو با مراد فرهادپور
سیاست ترجمه – ترجمه فاطمه ولیانی
یادداشتی بر کتاب “الهیات ترجمه” امید مهرگان
«کسی که اولین کتاب با کیفیت زندگی اش را بخواند، اولین گام را برای رهاشدن از دام شعبده برداشته است.» – باز هم از نیکفر. این حرف درخشانی است! اولین کتاب باکیفیتی که شما خوانده اید کدام بود؟