هما نراقی
شورای فرهنگی بریتانیا (بریتیش کانسل)
تهران نوآر کتاب تازهای است از مجموعهی نوآر نشر آکاشیک که تاکنون برای شهرهای مختلف دنیا از جمله بارسلون، کوپنهاگ، هاوانا، پاریس، رم، هلسینکی، استانبول، لندن، مکزیکو سیتی، و چندین شهر آمریکا از جمله واشنگتن، نیویورک، سندیهگو، پیتزبورگ، سن فرانسیسکو، بالتیمور، دالاس، و غیره چاپ شده است. مجموعهی تهران به انتخاب، ویرایش، و ترجمهی سالار عبده (به جز دو داستان که به انگلیسی نوشته شدهاند) گرد هم آمده و شامل سیزده داستان در چهار بخش است: «صفحات جنایی [روزنامهها]»، «وقتی جنگ تمام نشده است»، «تدفین شرافتمندانه» و «آواز جلادان».
سالار عبده که متولد ایران است در نوجوانی همراه خانوادهاش ناگزیر به مهاجرت به آمریکا شد. او در حال حاضر وقتش را بین تهران و نیویورک تقسیم میکند، یکی از مدیران بخش «نگارش خلاق» در سیتیکالج نیویورک است، و سه کتاب بازی شاعر (۲۰۰۰)، تریاک (۲۰۰۴)، و تهران در گرگ و میش (۲۰۱۴) را در پروندهی خود دارد.
عبده در نشستی در کتابخانهی عمومی نیویورک (نوامبر ۲۰۱۴) دربارهی کتاب، شهر تهران را یکی از جالبترین شهرهای دنیا میداند، شهری که دربرگیرندهی لایهها، تضادها، و پیچیدگیهایی است که به خودی خود آن را بستری مناسب برای داستانهای نوآر میسازد، و تنوع قصههای این مجموعه میتواند شاهد خوبی باشد بر این امر.
نویسندگان کتاب داستاننویسهای شناختهشده و کمتر شناختهشده و روزنامهنگار هستند، هم زن هم مرد. از جمله نویسندههای شناختهشدهتری که در این مجموعه حضور دارند میتوان به فرهاد گوران، حسین آبکنار، مهسا محبعلی و لیلی فرهادپور اشاره کرد. عبده در همین نشست توضیح میدهد که چطور نویسندهها داستانها را مخصوص این مجموعه نوشتند و اینکه فرآیند ویرایش یکی از بخشهای مهم پروژه بوده است، بهطوری که سبب شد او با تعدادی از نامهای شناختهشده بهخاطر عدم تمایلشان به شرکت در این فرآیند ویرایش کار نکند.
سیزده نویسندهی حاضر در کتاب در داستانهای خود سوژههای بسیار متفاوتی را پوشش میدهند: از مراسم سنگسار و انتقامگیری زندانیان سابق و فروش مواد مخدر و خیانت دوستان و مهاجرت گرفته تا سرقت و سرقت مجدد یکی از مجسمههای مفقودی تهران و سگدزدی و دلالی اجساد و دکوراسیون آپارتمانی با اعضای بدن مردی برای انتقام از مردی دیگر و. . . داستانها همه بدون استثنا و بهوضوح از واقعیتهای زندگیهایی الهام گرفته که در شهر تهران یا بهتر بگوییم در زیر پوست شهر تهران در جریان است. با این حال و با وجود مشترک بودن درونمایهی نوآر میان داستانها، هر نویسنده از واقعیت استفادهی متفاوتی میکند، فاصلهی خاص خود را با آن برمیگزیند، به سراغ محلهای خاص میرود، و با صدا و سبک خاص خود رنگ متفاوتی به جنایت، تاریکی، ترس، انتقام، سکس، خشونت، درد و غیره میبخشد. بهطور مثال قصههای نویسندگان روزنامهنگار بهوضوح تحت تأثیر گزارشنویسی است، قصههای نویسندههای زن دغدغهی حقوق زنان دارد، یا قصهی آخر کتاب به واسطهی رخ دادن در لسآنجلس رنگ و لحنی متفاوت از سایر قصهها دارد.
و این چنین است که کتاب مجموعهای میشود که هر قصهاش به شکل خاص خود خواننده را به هزارتوی شهر و مردمانی میکشاند که بسیاری از جنبههای آن هنوز برای خوانندهی انگلیسی (و شاید حتی برای خوانندگان فارسیزبان و ساکنان تهران) ناشناخته است. هرچند کتاب، مثل هر مجموعه داستان کوتاه دیگری، قصههای قویتر و ضعیفتر دارد و هر خوانندهای قصهی محبوب خود را از میان آنها برخواهد گزید، اما همهی قصههایش روایت کسانی/لایههایی از شهر تهران است که ناشران خارجی بزرگی که به دنبال ادبیات «دیگری» هستند کمتر به دنبالشان میروند. این ناشران معمولاً، و به خصوص در حوزهی ادبیات خاورمیانه، آثاری را برای ترجمه میپسندند که روایتی آشکارا سیاسی داشته باشند، اگزوتیک باشند، باورها و تصویرهای ازپیشتعیینشده را تأیید کنند، و خوب بفروشند. مجموعهی حاضر گرچه شامل قصههایی است که به شدت با سیاست و با موضوعات اجتماعی فرهنگی گره خوردهاند، اما سیاسی بودن و یا اگزوتیک بودنشان تنها جنبه و اصلیترین جنبهی جذابیتشان نیست.
آنچه در همهی قصههای تهران نوآر در درجهی اول اهمیت قرار دارد قصه بودنشان است؛ قصههایی جذاب، خواندنی، پرالتهاب، و اغلب دردناک از آدمهایی که صدایشان و روایتهایشان کمتر آشنا هستند، مگر اینکه خواننده خود بخشی از دنیای الهامبخش شخصیتهای قصهها بوده باشد؛ قصههایی که هرچند خاص کوچه خیابانهای تهران هستند اما بر تاریکیهایی دست میگذارند که همهی مردم دنیا شمهای از آنها را چشیدهاند و میتوانند با آنها ارتباط برقرار کنند.