عباس کاظمی
امر روزمره در جامعه پسا انقلابی
تهران: فرهنگ جاوید، ۱۳۹۵
کتاب امر روزمره در جامعه پسا انقلابی نوشته عباس کاظمی از سه بخش و ضمائم تشکیل شده است که هر بخش نیز به قسمتهای مختلفی تقسیم شده است و در هر بخش نویسنده از طریق اشیای موجود در زندگی شهروندان و از خلال روزمرگیهای افرادِ جامعه به تحلیل های اجتماعی_ فرهنگی، سیاسی و اقتصادی دست زده است.
در بخش اول، نویسنده مباحث نظری مربوط به اشیا را مطرح کرده است و زندگی روزمره را از خلال رابطه امر مادی و امر غیر مادی بررسی میکند و به ذکر نظریات افرادی چون زیمل، مارکس، آپادورای و… در مورد ارتباط اشیا و انسانها میپردازد. و با اشاره به زندگینامه فرهنگی اشیا وارد زندگی فرهنگی کالاها میشود و اشیا به لحاظ فرهنگی نشانه گذاری میشوند. در ادامه با بحث کوپیتوف به زندگینامه فرهنگی و تاریخ اجتماعی اشیا میپردازد که در زندگی نامه فرهنگی، تحولات و مسیری که شیء طی کرده است بررسی میشود اما در تاریخ اجتماعی، فراز و نشیبها و تحولات اشیا در طول تاریخ بررسی میشود. آپادورای در موقعیت کالایی بر مناسبات اجتماعی که حول آن شکل میگیرد تاکید دارد اما نگارنده کتاب برخلاف آپادورای که حیات اجتماعی اشیا را منوط به کالایی شدن آن میداند معتقد است که بهترین بخش حیات اجتماعی چیزها در لحظات خارج از کالایی شدنشان است. در مورد نظریه اشیا با ارائه نظریات مانوئل دولاندا، گراهام هرمن برتری انسان نسبت به اشیا را نفی میکند و تمام ابژهها را در کنار یکدیگر قرار میدهد. جین بنت نیز حیات اشیا را به ایدئولوژیهای سیاسی ربط میدهد وآن را به عنوان نیروی سیاسی در نظر میگیرد. در مطالعات فرهنگی نویسنده از شهروندی امور سخن میگوید و گریزی به نظریات میلر میزند وی بدنبال فهم پیچیدگیها و تنوعات اشیا ست بدون اینکه سعی کند شیء را به نمادهای اجتماعی تقلیل دهد و بر مناسبات اجتماعی از طریق اشیا تاکید میکند.
در بخش دوم کتاب، نویسنده با کمک اشیا به نشان دادن کلیت فرهنگی جامعه در دهه ۶۰ میپردازد. در هر قسمت با استفاده از یک شی روزمرگیها و نقش شیء در زندگی افراد جامعه به تصویر کشیده میشود. قسمت اول از “پیکان” که در تمام وجوه زندگی افراد جامعه حضور دارد استفاده شده است و از «وحدت پیکانی، اخلاق پیکانی و هویت پیکانی و چیزی که وضعیت اقتصادی جامعه را نمایان میساخت.» سخن میگوید.
“صف”، روزمرگی دیگری است که مردم دهه ۶۰ با آن عجین شده بودند و به تجربه همیشگی شان بدل شده بود. نویسنده از خلال همین امر روزمره مسائلی چون یکسانسازی، نحوه کنترل اجتماعی، اوقات فراغت، اقتصاد روزمینی و زیرزمینی و… را به نمایش میگذارد و از نتایجی که از بین رفتن صف در برداشت سخن میگوید.
نویسنده از دیوار و دیوارنگاریها و بازآفرینی آرمانها و ایدئولوژی-ها بر روی “دیوار” سخن میگوید که از همان زمان انقلاب محل تجلی آرمانها و ایده ها و نشان دادن سبک زندگی و به عبارتی آرمانهای از دست رفته و سبکهای زندگی سرکوب شده است.
با “ویدئو” مسائلی چون اوقات فراغت، شرایط جامعه جنگ زده، و متصل شدن به گذشته ای که دیگر وجود نداشت و چگونگی تلاش مردم برای فرار از «نگاه مسلط» را نشان میدهد.
و در آخر بحث شلوارهای جین و کراوات که فارغ از پوشاک بودنشان چه دلالتهای معنا شناختی، ایدئولوژی و غیرایدئولوژی و برداشتها و معانی مختلف در سطوح مختلف فرهنگی را در خود نهان دارد را مطرح میکند،کراوات نیز بعنوان شیء تزیینی مرزهای مختلفی را میان طبقات و گروه ها ایجاد میکند.
در فصل سوم کتاب، نویسنده جامعه پسا انقلاب را به تصویر میکشد یعنی جامعه پسا انقلابی که به یک جامعه مصرفگرا تبدیل شده است و نویسنده سیر تحولات یک جامعه انقلابی را که به یک جامعه مصرفی رسیده است شرح میدهد و از پیامدهای آن سخن میگوید که رابطه فرد با بدن تغییر میکند، طبقه متوسط بافرهنگ و دیدگاههای جدیدی که ناشی از مصرف گرایی است شکل میگیرد و زیست جدیدی را به وجود میآورد. نویسنده از خلال فیلمهای فرهادی بویژه “جدایی نادر از سیمین” که بازنمایی واقعیتهای پنهان جامعه است این واقعیتها را برای مخاطب تفسیر میکند که جامعه اکنون ما جامعه ایست که از جداییها و عدم توانایی در برقراری ارتباط رنج میبرد و نهاد خانواده ای که سرشار از تناقضات شده است و فرد در جامعه پشتوانه ای ندارد.
نویسنده خانه و خانواده های پساانقلابی را نشان میدهد که ایدئولوژیهای اقتصادی و سرمایه داری بر آن حاکم شده اند و دستیابی به خانه به آرمانی برای خانواده ها تبدیل شده است. و از تغییر «ماهیت خانه، جنسیت خانه و زندگی جدید خانه» سخن میگوید. وی همچنین از سبک زندگی برج-نشینی در دهه های جدید میگوید که امتداد زندگی زیرزمینیِ دهه های ۶۰ و قبلتر است که به عبارتی ویژگیهای آنها را در خود حمل میکند.
قسمت دیگر فصل سه مقوله شادی و ایدئولوژیک شدن آن در زندگی پسا انقلابی ایرانیهاست که شادی را در زندگی آنها کمرنگ و رضایت را کاهش داده است و نویسنده برای رهایی از این ایدئولوژی شدن، غیر دولتی کردن شادی و مقوله های دیگر را مطرح میکند. در مقابل شادی بحث خشونت را مطرح میکند. خشونت در زندگی روزمره: خشونتهای جسمی و رسانه ای که نتیجه ناتوانی شهروندان در برقراری ارتباط با یکدیگر است که عدم برقراری ارتباط به عدم شکلگیری نهادهای مدنی برای تربیت فرد در گروههای مدنی و تنها تکیه به نهاد خانواده و نهادهای سنتی برای پرورش وی است که افراد فردگراتر شده و به خشونت علیه یکدیگر میپردازند.
نویسنده از خلال کنکور به یک جامعه وشهروند پسا انقلابی که به تنزل اخلاقی و صنعتی شدن علمی دچار شده است اشاره میکند و از ایدئولوژی کنکور در سیاست و منطق ایدئولوژیک خودکنکور سخن میگوید. علاوه بر اینها وی نمایشی شدن زندگی افراد را نشان میدهدکه این نمایشی شدن طبقات مرفه به طبقات متوسط نیز سرایت کرده است وفساد فرهنگی- علمی را در کنار فساد اقتصادی طبقه مرفه با خود به همراه دارد.
در بخش ضمائم نویسنده از خلال زندگی پیرزنی که در کنار دانشگاه تهران دستفروشی میکند، آینده و گذشته جامعه ما و شهروندان را به هم پیوند میدهد. و مجسمه های شهری را که بعنوان نماد و نشانه شهری بکار میبرد نشان میدهد که مجسمه هایی اند تداعیگر گذشته که سعی میکنند افراد را در گذشته نگه دارند . و از طریق عکسی از دانشجویان در حال آزمون که جایگزین یک تصویر که شور انقلاب را نشان میدهد شده است رابطه آموزش و کنکور و یک جامعه کنکوری و تستی شده را نشان میدهد که اهداف افراد جامعه هم به تبع آن تغییر یافته است.
—————————-
با ویرایشی مختصر تا خصوصیات متن اصلی را همچنان بتوانید ببینید بخصوص این “که”ها. باید بگویم به دلم ماند که یک متن شسته رفته و خوشنوشت فارسی در سایت انسان شناسی و فرهنگ بخوانم! بعضی دوستان تخصصی پیدا کرده اند در فارسی ناهموار نوشتن. – م.ج