شیوا فرهمند
بی بی سی فارسی
انتشار عکس و مشخصات مریم قجر عضدانلو، همسر سوم مسعود رجوی در تازهترین آلبوم دانشآموختگان دانشگاه صنعتی شریف جنجالی بهپا کرده و انجمن فارغالتحصیلان این دانشگاه را با خطر تعطیلی روبهرو کردهاست. همچنین کسانی تهدید میکنند که دستاندرکاران انجمن و تهیهکنندگان آلبومها را مجازات می کنند.
این هفتمین آلبوم حاوی عکس و مشخصات دانشآموختگان این دانشگاه است که اعضای انجمن فارغالتحصیلان سالانه تهیه و همزمان با جشن چهلمین سالگرد فارغالتحصیلی هر دوره منتشر کردهاند. این کار گذشته از انتشار دفتری خاطرهانگیز برای کسانی که در آن دانشگاه تحصیل کردهاند، کاری در جهت بازسازی گوشهای از تاریخ دانشگاه است.
تهیهکنندگان آلبومها همواره کوشیدهاند که رد و نشانی از همه دانشجویان هر دوره در سراسر جهان را، صرفنظر از این که صاحب چه شخصیتی بودهاند یا هستند، یا چه کارها و فعالیتهایی کردهاند و میکنند، پیدا کنند و عکس و مشخصاتشان را و وضعیت کنونی آنان را در آلبوم آن دوره درج کنند، و در این کار از هر گونه تبعیض یا لاپوشانی پرهیز کردهاند. این آلبومها کموبیش اسنادی تاریخی هستند و در تهیه سند تاریخی نمیتوان این و آن را به میل و سلیقه خود حذف یا برجسته کرد. نمیتوان وجود و حضور یهودیها، بهاییها، ارمنیها، مجاهدها، پیکاریها، فداییها، راه کارگریها، تودهایها، و… را در میان دانشجویان و فارغالتحصیلان دانشگاه انکار کرد و به این “جرم” آنان را حذف کرد و از آلبوم پاکشان کرد. با چنین کاری تنها کارگزاران کنونی دولت و حاکمیت، و تعدادی افراد گمنام در آلبوم باقی میمانند.
در میان نزدیک به ۲۰۰۰ نفری که تا کنون در آلبومهای هفتگانه عکس و مشخصاتشان درج شده، همه گونه انسانهایی از همه گرایشها و باورها و افکار و اندیشهها وجود دارند؛ از دانشمندان بزرگی که در صنایع و پایگاههای علمی بزرگ جهان و ایران، مشغول کارند، تا وزیران و معاونان وزیران دولتهای سابق و کنونی، مهندسان عادی که در صنایع گوناگون و کوچک و بزرگ داخل زحمت میکشند، کسانی که به خدمت دستگاههای اطلاعاتی و زندانهای کشور در آمدند، رهبران و اعضای عادی سازمانهای گوناگون سیاسی، آنها که پیش یا پس از انقلاب کشته شدند، یا هنوز در داخل یا خارج فعالیت سیاسی میکنند، همه و همه حضور دارند.
برای نمونه، نام و عکس و مشخصات افراد نامدار زیر را میتوان در این میان یافت:
از کشتهشدگان: اشرف ربیعی و مجید شریف واقفی (مجاهدین خلق)، علیرضا تشید و علیرضا شکوهی (راه کارگر)، مجید احمدزاده، طاهره خرم و تورج حیدری بیگوند (چریکهای فدایی خلق)، رشید صدرالحفاظی (رئیس دفتر اطلاعات ابوالحسن بنیصدر)، بهرام آرام، احمدعلی روحانی، محمدجواد قائدی، وحید افراخته، محسن فاضل (پیکار)، حسین قلمبر، فریبرز صالحی، علیرضا دلیلی (حزب توده)، مجید شریف (از قربانیان “قتلهای زنجیرهای”)و…
از فعالان سیاسی کنونی در داخل و خارج: حسن شریعتمداری، محمدجواد قدیری (که شاید به غلط گفته میشود که بمب او دست آیتالله خامنهای را ناقص کرد)، محمود عطایی کاریزی (فرمانده “عملیات فتح تهران” هنگام حمله سازمان مجاهدین خلق به ایران در مرداد ۱۳۶۷)، کامبیز صمیمی، مرتضی الویری و محمد عطریانفر، و…
از کارگزاران دولتهای پیشین و کنونی: علیرضا شیخ عطار، اکبر ترکان، محمدجواد مادرشاهی، محمدجواد لاریجانی، برات قنبری، غلامرضا شافعی، و…
از نویسندگان و هنرمندان سرشناس: فرزانه آقاییپور، مسعود خیام، فتحالله بینیاز، حسین معصومی همدانی، محمدعلی نجفی، و…
این جمع متنوع و همهرنگ را، که خود آیینهای است از کل جامعه، چرا و چگونه میتوان غربال کرد و تنها عدهای را به عنوان دانشآموختگان دانشگاه صنعتی شریف (آریامهر) معرفی کرد؟
به نظر من جا دارد که جنجال کنندگان از خود بپرسند که با وجود آنکه همه نامهای دیگر منتشر شده و در سکوت گذشته و در طول هفت سال جنجالی به پا نکرده، چرا تنها نام یک فرد در میان ۲۰۰۰ نفر، فردی که اهمیتی فراتر از افراد نامبرده در بالا ندارد، حساسیت آنان را میانگیزد؟ چنین جنجالی آب به آسیاب چه کسی میریزد؟
برای جلوگیری از تعطیل کردن انجمن فارغالتحصیلان دانشگاه صنعتی شریف و توقیف آلبومها و ویژهنامههای آن، هفت آلبوم منتشر شده تا امروز را با همگان به اشتراک میگذارم. لازم به توضیح است که گذشته از این آلبومها، به هنگام جشن چهلمین سالگرد فارغالتحصیلی، آلبومهای مفصلتری که هر برگ آن حاوی عکس و نام و شرح احوال گذشته و حال فارغالتحصیلان بوده در میان شرکت کنندگان در جشن توزیع شده، و هفتمین کتابچه از آن نوع است که اکنون فریاد کسانی را به آسمان بردهاست.
*نویسنده دانشآموختهی رشته مهندسی مکانیک از دانشگاه صنعتی آریامهر (شریف)، ورودی سال ۱۳۵۰ است.